پدر از شاگردان آیتالله العظمی حاج آقا حسین قمی و پسر نیز ضمن شاگردی آیتالله حاج آقا حسن فرزند ایشان، از محضر درس محمدتقی ادیب نیشابوری، مدرس یزدی، هاشم قزوینی، میرزا جواد آقا تهرانی، میلانی، میرزا حسین فقیه سبزواری برخوردار شد. وی فعالیتهای سیاسی خود را با همسویی در ایجاد هسته مشترک فدائیان اسلام مشهد به رهبری نواب صفوی آغاز و از شروع جریان انجمنهای ایالتی و ولایتی و مقاومتهای روحانیون تا پیروزی انقلاب در صحنه مبارزهها حضوری فعال داشت.
بعد از پیروزی انقلاب از 25 بهمن 57 تا 14 اسفند 94 بیش از سه دهه تولیت آستان قدس رضوی را همراه با حضور در مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت و ریاست حوزههای علمیه خراسان بر عهده داشت. بنا به تعاریف فوق و اهتمام کتابخانه و مرکز اسناد آستان قدس، باید لحظه به لحظه فعالیتهای این پدر و پسر بهخصوص شخص آیتالله واعظ طبسی جمعآوری و هم در قالب اسناد آرشیوی در اختیار پژوهشگران و هم در مجلدات متنوعی توسط پژوهشگران در اختیار عموم جامعه قرار بگیرند.
تا این زمان بیش از سه اثر رسمی، که دو اثر با نامهای چراغی در دست و متن کامل سخنرانی حضرت آیتالله عباس واعظ طبسی توسط انتشارات آهنگ قلم و به نشر و یک اثر با نام عباس واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک توسط انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی، منتشر نشده است. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، طبق شرح وظایفی که برای خود تعیین کرده پنجاه و پنجمین کتاب سندی یاران امام به روایت اسناد ساواک را به نشر اسناد مربوطه به آیتالله شیخ عباس واعظ طبسی اختصاص داده و سال 1394پیش یا پس از درگذشت وی منتشر کرد. محتوای این اسناد منتشر شده، بیشتر به منابر و سخنرانیهای وی اختصاص دارد و هیچ گزارشی از بخشهای دیگر این پرونده آورده نشده است. منشاً، نوع تهیه، تنظیم اسناد و تعداد اصلی آن و میزان گزینش اسناد نیز مشخص نیست. همانگونه که در معرفی ایشان آمد، میبایست ابعاد متنوع شخصیتی اعم از موقعیت خانوادگی، همفکران ، موقعیت اجتماعی و اقتصادی و .... بهواسطه این اسناد منعکس میشد.
از سوی دیگر در اکثر صفحات یا از سخنرانی از بیت آیتالله حاج حسن قمی و یا به مشورت و گفتگو با ایشان پرداخته، اما به موقعیت منحصربفرد وی در پیش از انقلاب پرداخته نشده. حتی به جلسات مشورتی با شاخه جبهه ملی و نهضت آزادی خراسان و کانون نشر حقایق نیز گزارشی، سندی یا مدرکی عرضه نشده است.
لازم به ذکر است پاورقیها زیاد و تکراری، که برخی از آنها نیز چندان اهمیتی ندارد و فقط حجم کتاب را افزوده که باید با پردازش زمانی و مکانی مبتنی بر موقعیت تولید سند، طرح میشد تا تاریخنگاری آن مقطع شفافتر میشد. با عنایت به توضیحات و پاورقیهای نقد شده، اگر اسناد این اثر در قالب همان نظام آرشیوی در اختیار محققان قرار میگرفت نیازی به انتشار با این تعداد صفحه نبود و اگر پژوهشگر چنین موضوعی را برای پژوهش انتخاب میکرد و دسترسپذیری به چنین پروندهای امکان داشت، اثری ویژه و منحصربفرد برای شناخت تاریخ مشهد، روحانیت معاصر و انقلاب میشد. آخرین صفحه این اثر، شماره 661 گرفته در حالی که پانزده صفحه تصاویر بعد از آن، از صفحهبندی جامانده است. پس با انضمام آنها 676 صفحه میشود. این مجموعه، در 1500 نسخه منتشر شده و بنابراین این اثر با 1،014،000 چه کاربردی برای تاریخنگاری و مطالعات فرهنگی کشور بهویژه آستان قدس دارد؟
نظر شما