پیرمرادیان در ابتدا درباره استقبال مردم و مخاطبین از طرحهای فصلی کتاب گفت: الحمدلله در سالهای اخیر شاهد یک تصمیم خوب از طرف موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران هستیم که در طرحهای فصلانه کتاب، یارانهای به مردم جهت خرید کتاب از کتابفروشیها اختصاص پیدا میکند. این تصمیم یک سیاست همسو و کمککنندهی چرخه چاپ، توزیع و فروش کتاب بوده است. برعکس آن سیاست غلط «فروش کتاب» در نمایشگاههای کتاب کشور، چه نمایشگاه کتاب تهران و چه نمایشگاههای استانی کتاب، که لطمات جبرانناپذیری به چرخه تجارت کتاب مخصوصاً مراکز پخش و کتابفروشان وارد کرده و عملاً باعث شده که شبکه پخش و کتابفروشیها در تراز جغرافیایی و جمعیتی کشور شکل نگیرد.
مدیرعامل دفتر نشر معارف قم تصریح کرد: خوشبختانه استقبال مردم ازطرحهای فصلی خوب بوده است. البته طرح زمستانه نسبت به طرح بهارانه، تابستانه و پاییزه با استقبال کمتری روبرو شده که شاید مهترین دلیل آن این باشد که در همین نزدیکیها، یعنی حدود یک ماه پیش شاهد برگزاری مجازی نمایشگاه کتاب تهران بودیم که مردم عمده نیاز کتابی خود در فصل زمستان را از آن نمایشگاه تأمین کردند.
وی اضافه کرد: منظورم این نیست که برگزاری زمستانه کتاب آن هم بعد از نمایشگاه مجازی کتاب تهران کار غلطی بوده است؛ بلکه برعکس میخواهم بگویم این برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب تهران بود که کار اشتباهی بود. چرا این را میگویم؟ بااینکه در نمایشگاه مجازی کتاب تهران همهی سود به جیب ناشر میرود و شبکه پخش و کتابفروشیها بیبهره میمانندو جواب سؤال در خود سؤال نهفته است! چون حیات و رشد صنعت نشر کشور به تقویت و پیشرفت همه اجزاء چرخه تجاری کتاب است نه فقط یک جزء؛ یعنی ناشر. خوب میدانید که از یک ماه قبل از نمایشگاه کتاب تهران و چند ماه بعد از آن، فروش کتاب در کتابفروشیها شدیدا کاهش مییابد.
این فعال حوزه چاپ و نشر درباره تقویت فرهنگ خرید کتاب و رفتن به کتابفروشیها بهخاطر طرحهای فصلی بیان کرد: یکی از آفتهای این طرحها شرطی شدن مردم، یعنی ایجاد و تثبیت توقع تخفیف خرید کتاب است. آن هم تخفیفی که برای کتابفروشیها مالایطاق است. ما باید این را متوجه باشیم که هیچ کتابفروشی نمیتواند این تخفیف 20 تا 30 درصد که در این طرحها ازطرف موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در نظر گرفته و تأمین میشود، پس از پایان یافتن طرح، خودش ادامه دهد و این مسئله، ادامه کار برای کتابفروشی را با دشواری همراه میکند.
وی پیشنهاد داد: نظر بنده بهعنوان یک متخصص بازرگانی و کسبوکار این است که تا زمانی که مطالعه و کتابخوانی در جامعه ما به یک امر عمومی و همگانی تبدیل نشده است، لاجرم باید با حمایتهای هوشمندانه مثل «یارانه فرهنگی خرید کتاب به افراد» و «سهمیه کاغذ با ارز ترجیحی به ناشران» این فضای حیات فرهنگی و معرفتی را برای مردم حفظ و تسهیل کنیم. البته باید دستگاه سیاستگذار فرهنگی برای رفع عیوب این طرح مشورت، تصمیمگیری و اقدام کند.
پیرمرادیان بیان کرد: این طرح برای تقویت چرخه صنعت نشر کشور، یعنی تولید و توزیع و فروش کتاب، خیلی خیلی بهتر از برنامههای قبلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منجمله نمایشگاههای استانی کتاب است. لذا اجمالاً عرض کنم که حداقل قضیه این است که این طرحهای فصلی جایگزین نمایشگاههای کتاب استانی شوند و سقف اعتبار یارانهای آن نیز برای کتابفروشها بیشتر شود.
وی ادامه داد: سیاستگذار فرهنگی باید این را حتماً توجه کند که حفظ کتابفروشیها از اهم وظایف او در حوزه کتاب است. یعنی اگر ما بخواهیم ناشر سرپا باشد، توزیع کتاب بهتر و سریعتر و موثرتر شود و مردم دسترسیشان برای تهیه کتاب راحتتر شود، باید کتابفروشیها تعدادشان از این چند هزار باب به چند ده هزار باب برسد. اگر بخواهیم افراد علاقمند به کاسبی را به راهاندازی کتابفروشی تشویق کنیم، باید رونق کتابفروشیهای موجود را موجب شویم تا این رونق و موفقیت، دیگران را به این امر فرهنگی و ارزشی تشویق کند.
مدیرعامل دفتر نشر معارف در بخش دیگری از سخنانش یادآور شد: طرحهای فصلی با عث تحرک صنعت نشر و توزیع کتاب شده است. خصوصا امسال که کرونا شرایط را برای کسبوکارها سخت و دشوار کرده بود. لذا این طرحها را میتوان خوب و از تقویتکنندههای چرخه صنعت نشر که از کاغذ شروع و به کتابفروش ختم میشود دانست. برعکس نمایشگاههای کتاب که این چرخه را از نیمهراه، یعنی از ناشر به بعد، قطع میکند و باعث آسیب به ادامه این چرخه، یعنی مراکز پخشکتاب و کتابفروشان، میشود. شاهد مثال این ادعا هم اینکه؛ یک ماه قبل و یک ماه بعد از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، که در اردیبهشتماه هر سال برگزار میشود، شاهد رکود شدید کتابفروشیهای کشور هستیم.
وی تبلیغات و اطلاعرسانیها را درباره طرح فصلی کتاب خوب ارزیابی نکرد و افزود: تبلیغات هست، ولی در سطح توقع ما نیست. رسانه ملی و سایر رسانهها باید امر فرهنگی کتابخوانی را به صورت مداوم و پیدرپی در ذهن مردم تبلیغ کنند. مثل تبلیغ رسانهای قوی و مدامی که در این چند سال برای نریختن زباله در طبیعت یا بستن کمربند ایمنی و... توسط رسانههای عمومی انجام شد و الحمدلله نتیجهبخش هم بود. حقیقتاً باید بفهمیم و درک کنیم که اگر اهمیت مطالعه بیشتر از زباله نریختن در طبیعت نباشد، کمتر نیست. این فهم باعث میشود که برای ترویج کتابخوانی، بیشتر از خیلی از چیزهای حتی مهم، کار رسانهای و تبلیغی در فضای حقیقی و مجازی بکنیم.
نظر شما