به بهانه چاپ کتاب جدید شعرش با عنوان «بومرنگ» که توسط انتشارات «ایزد قلم» منتشرشده؛ با او درباره کتابش؛ شعر و ادب شهرستان کردکوی و گرگان، چهرههای ادبی آن دیار و وضعیت نشر آثار شاعران گلستانی به گفتوگو نشستیم که در ادامه ازنظر مخاطبان میگذرد.
بهتازگی کتاب مجموعه غزلیات شما با عنوان «بومرنگ» به همت نشر «ایزد قلم» روانه بازار نشر شده است. لطفاً کمی درباره این مجموعه و روند چاپ و نشرش بگویید.
فعالیتم در زمینه اشعار کلاسیک بهخصوص غزل است و مجموعهی «بومرنگ» کتاب جدیدم مشتمل بر 33 غزل بوده که اغلب اشعارش احوال شخصی من در آن به تصویر کشیده شده و بهنوعی دفتر خاطراتم به زبان شعر است.
اکثر اشعار کتاب «بومرنگ» عاشقانه و چند کار اجتماعی بارنگ و بوی اعتراض به ناهنجاریهای جامعه است. همچنین اغلب غزلهایم نوکلاسیک و بارنگ و بوی اشعار سبک هندی و ادبیات تمثیلی است که به همت نشر ایزد قلم در 70 صفحه منتشر شد.
چندی پیش جلسه نقد و بررسی کتابتان با حضور جمعی از اهلقلم گلستانی برگزار شد؛ لطفاً کمی درباره نظرات طرحشده در آن جلسه و درمجموع بازخوردهایی که تا به امروز درباره کتابتان با آن مواجه شدهاید که نکاتی راهگشا برای شما داشته است، بگویید.
مجموعه «بومرنگ» به خاطر آمیخته بودن به مضامین احساسی و حزنآلود، کتاب مخاطبپسندی از نگاه عموم علاقهمندان به شعر است؛ کتابی که نگاههای متفاوتی را از نظر منتقدان خود داشت.
ازنظر دستهای از منتقدان، کار درخور تمجید و قابلاتکا ... و ازنظر گروهی از دوستان؛ آغاز مسیر دور و دراز شعر و پشت سر گذاشتن تجربهای نو بهمنظور کسب تجارب جدید و عبور از این مرحله بود. رویهمرفته ازنظر دوستان اهلفن و نظر، نیمه پر بومرنگ بر نیمه خالیاش چربش داشت؛ به شرطی که این مرحله پایان مسیر شاعری من نباشد و قدمی بهسوی قدمهای بالاتر شود.
شما با شاعران شهرستان کردکوی و نیز سالها دستکم با برخی از اهالی شعر و ادب گرگان در ارتباط و تعامل بودهاید. جایگاه شعر و ادب کردکوی و گرگان را چگونه ارزیابی میکنید و چه افقی را برایش متصور هستید.
متأسفانه من سالهای زیادی نیست که در خدمت انجمن کردکوی هستم؛ ولی تا جایی که اطلاع دارم، پیشینه و سابقه انجمن کردکوی به حدوداً بیست سال پیش میرسد.
شعر کردکوی در برههای رو به افول بود؛ اما در دو سه سال اخیر پیشرفتهای چشمگیری در شعر کردکوی حاصل شده و شاعران جوان و مستعدی را به استان و منطقه معرفی کرده؛ بهطوریکه نمیشود امروز در استان گلستان، شعر کردکوی را نادیده گرفت.
در حال حاضر کردکوی دو انجمن خانهی ترانهی کردکوی به مدیریت «پگاه سید اسراری» و انجمن حافظ با مدیریت «محمد طاهری» دارد که به همت و تعامل دو مدیر، اغلب اعضا بین این دو انجمن ثابت بودهاند و شاعران و ترانهسراهای خوبی همچون محمد طاهری (شعر سپید و کلاسیک) معصومه قریشی (ترانه)، احسان احمدی (ترانه)، نگارسادات عقیلی (شعر و ترانه)، صفیهسادات حسینی (شعر پریسکه) در آن مشغول به فعالیتاند و به ظرفیت شعر کردکوی و گلستان اضافه شدهاند.
از سویی دیگر و بیتعارف؛ استان گلستان و بهخصوص گرگان شهری غنی ازنظر شعر و ادبیات با پیشینهای تاریخی و بیشترین گستردگی در تنوع سبک و سبک شعر است.
شاعران گرگان شاعران بسیار روشن، بیدار و بهروز و متجدد در ادبیات و ... هستند و همیشه از پیشگامان نوآوری شعر در سبکهای مختلف بودهاند.
همچنین پراکندگی انجمنها، عدم تجمع و عدم تشکیل هستهی مرکزی برای جمعکردن همهی بضاعت شعر استان مشاهده میشود و همین امر نمود شعر و شاعران استان روا در سطح کشور به باور من کمرنگتر از استحقاقش جلوه داده است.
کردکوی شاعر و پژوهشگر پیشکسوت بنامی چون «عبدالکریم قائمی» و «حمید امامینیا» را به استان معرفی کرده است. همچنین گرگان شاعران بزرگی چون محمدمهدی مصلحی و پرویز کریمیها را به شعر ایران معرفی کرده است؛ اما در یک نگاه کلی به نظر من بزرگترین راهکار برای کشف و شکوفا کردن استعدادهای جوان استان، تشکیل هستهای مرکزی با حضور تمام بضاعت و بزرگان شعر در سبکهای مختلف استان و دعوت از پیشکسوتان شعر و نگاهی کارگاهی به اشعار افراد مستعد در جلسات نقد و بررسی و تحلیل کارهای عزیزان نوپا در عرصه شعر استان است.
همچنین اختصاصدادن بودجه به انجمنها برای دعوت از اساتید بزرگ کشوری برای امر آموزش و نیز برگزاری جشنوارههای استانی و منطقهای باهدف ایجاد رغبت بیشتر و بالاتربردن انگیزه در شاعران جوان استان نیز میتواند یکی از بهترین راههای شکوفایی و شناخت استعدادهای استان در عرصهی شعر و ادب شود.
در این سالها آثار متعددی از اهل شعر و ادب استان گلستان خصوصاً شهر گرگان و نیز حتی شعر کردکوی به همت ناشران بومی یا غیربومی روانه بازار نشر شده است. نظرتان درباره این آثار چیست و برای ارتقای کمی و کیفی این آثار چه پیشنهادهایی دارید؟
متأسفانه انتشاراتی برای شعر در کردکوی وجود ندارد یا لااقل من اطلاعی از آن ندارم. همچنین اشعار به چاپ رسیده زیادی را هم سراغ ندارم؛ بهجز یک مجموعه ترانه از معصومه قریشی و یک مجموعه شعر سپید از محمد طاهری که آثار نسبتاً موفقی هم بودهاند.
درمجموع به نظر من، در حوزهی چاپ و نشر کتاب شعر در این ایام با اُفت فیلترهای عبور شعر در اغلب انتشاراتیها و عدم سختگیری مدیران اکثر انتشارات (به دلیل دغدغه مالی و جذب مشتری و یا شاید به دلیل متخصصنبودن مدیران و کارشناسنبودنشان) روبهرو هستیم که بهشدت به کیفیت کتابهای چاپشده در استان لطمه وارد کرده است.
البته به نظرم این موضوع شامل تمام استانهای کشور عزیزمان است و بسیاری از دوستان به دلیل سهولت چاپ کتاب، فقط با صرف هزینهای اقدام به چاپ اثر میکنند.
کتابهایی که عمده اشعارش دچار ضعفهای پایهای تألیفی و حتی در عروض و قوافی اشعار هستند. البته در این بین انتشارات قدرتمند و شاعران بسیار خوب و مورد تأییدی هم وجود دارند که متأسفانه تعدادشان زیاد نیست.
استفاده از کارشناسان و اساتید واقعی شعر در انتشارات مختلف استان و کشور ... و نیز ردکردن و نپذیرفتن کارهای ضعیف و ناشعر برای ارجنهادن به مقام والای شعر و شاعران واقعی استان و کشور مهم است و معتقدم میتواند کمک شایانی به کیفیت شعر در بازار نشر و متعاقباً به سلیقه و ... مخاطبان بکند و اثرات مثبت متعددی را از همین یک اقدام شاهد باشیم.
نظر شما