شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۶
نویسنده‌ دفاع مقدس باید فضای جبهه را از نزدیک درک کرده باشد

نویسنده کتاب «مست و سنگستان» معتقد است، نویسنده‌ دفاع مقدس، باید این فضا را از نزدیک درک کرده باشد. حتی در این حد که اگر به عنوان مثال قرار است خاطرات رزمندگان پیاده نگاشته شود، بهتر است توسط رسته پیاده که در دوران جنگ تحمیلی حضور داشتند صورت پذیرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «مست و سنگستان» که به تازگی توسط نشر ۲۷ بعثت منتشر شده، خاطرات عزیزالله فرخی را از سال‌های دفاع مقدس و اسارت به قلم حجت‌الله ایروانی در بر می‌گیرد. این‌کتاب دومین عنوان از مجموعه «خاطرات شفاهی» این ناشر است.
 
کتاب «مست و سنگستان» فوق‌العاده جذاب است و درباره آزادسازی خرمشهر که مطالب کمی در دست هست، مواردی را ذکر کرده که بسیار مورد توجه است.
 
سابقه دیده‌بانی عزیزالله فرخی به سال 1361 در دیدگاه 47 در قصرشیرین برمی‌گردد که همین موضوع موجب همراهی حجت‌الله ایروانی، نویسنده کتاب که از دیدبانان تیپ «توپخانه 60 خاتم الانبیاء (ص)» بوده با ایشان می‌شود. نویسنده این کتاب سال 1369 چند خاطره از همرزمانش را تبدیل به کتاب می‌کند و رهبر معظم انقلاب اسلامی هم برای آن‌ها تقریظی می‌نگارند. چاپ ششم کتاب «آتش به اختیار» هم که خاطرات خود ایشان بوده، به‌تازگی منتشر شده است. در ادامه گفت‌وگو با حجت‌الله ایروانی، نویسنده کتاب «مست و سنگستان» را از نظر می‌گذارنیم.
 
خاطرات آقای عزیزالله فرخی شامل چه بازه زمانی از زندگی ایشان است؟
این کتاب شامل خاطرات آقای عزیزالله فرخی از جنگ و دوران اسارت است که فصل اول درباره عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر است و فصل دوم مربوط به والفجر 4 است که منجر به مجروحیت و اسارت ایشان می‌شود.
 
علت نام‌گذاری کتاب با عنوان «مست و سنگستان» چیست؟
در عملیات بیت‌المقدس که گردان وارد عملیات می‎‌شود، حدود 700 نفر بودند که تعداد زیادی با آسیب بسیار از عملیات بازمی‌گردند و فرخی هم ترکش می‌خورد و با شرایط خاصی به عقب باز می‌گردد و دوران اسارت ایشان هم فراز و نشیب‌های بسیاری داشته و بخاطر روحیه‌ای که داشته مرتب به اردوگاه دیگر تبعیدش می‌کردند و خیلی اذیت شده است. در بحث اسارت از« قله ۱۹۰۴ کانی مانگا» شروع کرده‌ایم و تا پای قله رفته‌ایم و بعد فلش‌بک می‌خورد به یک هفته قبل که به منطقه می‌آیند و حاج همت را ملاقات می‌کنند و بعد دوباره به عملیات می‌روند. دو سه روز در حال مجروحیت شدید توی میدان مین دور خودشان می‌چرخیدند. بخشی از کاسه سرشان پریده بود و چشمشان هم آسیب دیده بود و از گوشه کنار چشم، چیزهایی در سایه روشن می‌دیدند. اسم کتاب هم از همین جریان در میدان مین استفاده شده که سه چهار روز دور خودشان می‌چرخیدند تا این که به اسارت در آمدند و مراد از مست در کتاب، ایشان است و سنگستان هم قله 1904 است که در آن شرایط انسان سالم هم اگر می‌خواست راه برود حتماً روی مین می‌رفت و کشته می‌شد، منتهی ایشان به خواست خدا زنده می‌ماند.
 


انجام مصاحبه‌ها با راوی به چه شکل انجام شد؟
ایشان 32 ساعت مصاحبه داشته که پس از پیاده شدن، قسمت‌هایی که مربوط به جنگ نبود، حذف شده و بخش‌هایی که مربوط به بیت‌المقدس، والفجر 4 و اسارتشان بوده، مورد توجه قرار گرفته است.
 
برای مستندسازی و تطبیق گفت‌وگوها با اسناد و مدارک موجود چه کاری انجام دادید؟
خاطره‌نگاری نیاز به اسناد و مدارک ندارد و اگر بخواهید مستند بسازید نیاز به منابع و مآخذ دارد؛ اما درکل، کارت اسارت، مجروحیت و جانبازی ایشان نمایانگر واقعیت مطالب است و بیان خاطرات 8 سال اسارت در اردوگاه و افرادی که همراه با ایشان بوده‌اند را نمی‌شود خلاف واقعیت عنوان کرد، چون از سوی دیگران مورد اعتراض قرار می‌گیرد.
 
در مدت انجام این کار با چه چالش‌هایی رو‌به‌رو بودید؟
عمده چالش‌ها پراکنده‌گویی است و البته طبیعت مصاحبه‌های شفاهی این‌گونه است که پراکنده‌گویی در آنها زیاد به‌چشم می‌خورد و ممکن است نیاز باشد که مطلبی از یک کاست به کاست دیگر منتقل شود. به عنوان مثال وقتی راوی از یک اردوگاه صحبت می‌کند، در خلال صحبت‌هایش یادش می‌افتد که در فلان اردوگاه هم این اتفاقات رخ داد؛ به همین دلیل ساعت‌ها وقت گذاشتیم و همراه ایشان خط به‌ خط مطالب را پیش بردیم؛ یعنی نوارها پیاده و به ترتیب زمانی چیده شد و مطالب از جاهای مختلف گردآوری و در زمان مناسب قرار گرفت. مثلاً از یک اردوگاه در 7 کاست مطلب گفته شده که همه در یک قسمت گردآوری شده است.
 
همچنین ایشان خواب‌هایی به‌عنوان رؤیای صادقه دیده بودند و نظرشان این بود که در کتاب درج نشود؛ اما من تأکید داشتم که باشد، یا مثلاً درگیری که در اردوگاه‌ها بین اسرا می‌شد یا حتی زمانی که مجاهدین در اسارتگاه‌ها حضور می‌یافتند برخی افراد که تحمل سختی‌ها را نداشتند پناهنده می‌شدند از جمله واقعیت‌هایی هستند که به صورت شفاف و به خوبی در این کتاب بیان شده است.
 
مخاطب این کتاب، با چه ویژگی‌های بارزی نسبت به آثار مشابه مواجه خواهد شد؟
تاکنون در زمینه تولید آثار مرتبط با دفاع مقدس فعالیت‌های بسیاری انجام داده‌ام، غیر از چاپ 4 جلد کتاب در حوزه دفاع مقدس که تألیف خودم بوده است، 80 جلد از کتاب‌هایی که حوزه هنری در سال‌های قبل چاپ کرده را نیز بازنویسی کردم، اما این روحیه مبارزبودن و سلحشوری که فرخی از خود نشان می‌دهد و توکلش به خدا، خاص است که در هیچ کدام از موارد این گونه پررنگ ندیدم.
 
مهم‌ترین پیام یا پیام‌های کتاب برای نسل جوان چیست؟
بحث توکل، رضایت به رضای خدا و تحمل سختی‌ها مهم‌ترین پیام این کتاب است. به عنوان مثال راوی در خیلی از جاها که ناامید می‌شود و آرزوی مرگ می‌کند، دوباره به خود نهیب می‌زند که عزیز تو چکاره‌ای؟ چرا اعتراض می‌کنی؟ این گونه برای تو پسندیده‌اند و باید قبول کنی، بحث توکلشان خیلی خوب است و افرادی که با ایشان در یک اردوگاه بودند، شخصیت‌های جالبی هستند. یکی از آن‌ها مرحوم ابوترابی هستند که عزیزالله فرخی خاطرات خواندنی بسیاری از ایشان دارند. ویژگی دیگر این اثر آن است که در بقیه کارهایی که انجام داده‌ام آزادگان نهایت به دو اردگاه منتقل شده‌اند؛ ولی ایشان حداقل حضور در 6 اردوگاه را تجربه کرده‌اند.
 
تفکری که در پی مطالب این کتاب می‌تواند شکل بگیرد، چیست و چگونه می‌توان نسبت به عمق‌بخشی بیشتر آن در جامعه کمک کرد؟
بخشی از خاطرات به شهدایی برمی‌گردد که در اردوگاه‌ها شهید شدند و بخشی به شهدایی که در عملیات‌ها مثل عملیات بیت‌المقدس شهید شدند مربوط می‌شود همه این موارد باید مورد توجه قرار گیرد و جدی گرفته شود، گاهی این عقاید این‌قدر خاص به نظر می‌رسند که وقتی خاطرات خودمان را بعد از سی ‌سال می‌نویسیم یا مطالعه می‌کنیم، باورمان نمی‌شود و با خود می‌گوییم واقعاً ما چنین کارهایی انجام دادیم یا چگونه در چنین مقاطعی جان سالم به در بردیم. البته نه به این معنی که منکر شویم، اما گاه اتفاق می‌افتد که با دیده تعجب به خاطراتی که حتی خودمان نقل کرده‌ایم، نگاه می‌کنیم. بنابراین پذیرش برخی موارد از سوی نسل جوان شاید به سختی صورت پذیرد؛ اما با مطالعه آثار حتماً به این اطمینان خواهند رسید که این موارد واقعیت داشته است.
 


موضوعاتی که در این کتاب مطرح شده، چقدر می‌تواند به عنوان مواد خام برای خلق آثار بزرگ و ماندگار مورد استفاده نسل‌های بعد قرار گیرد؟
کتاب «مست و سنگستان» در بحث فیلم قابلیت‌های زیادی دارد به عنوان مثال در بحث عملیات بیت‌المقدس، اسارت و مجروحیت، جای کار بسیاری وجود دارد. در کشورهای غربی با اینکه خیلی شخصیت‌های ضعیف‌تری در جنگ‌هایشان داشتند، اما کتاب‌های بزرگی نوشتند و فیلم‌های خوبی ساختند به هر صورت قابلیت‌های بسیاری وجود دارد و اینکه تا چه حد قدر این منابع را بدانند و از آنها استفاده کنند به افرادی که در این زمینه فعایت می‌کنند برمی‌گردد.
 
یک نویسنده برای خلق اثر در عرصه دفاع مقدس به چه فاکتورهایی نیاز دارد؟
معتقدم نویسنده‌ای که می‌خواهد درباره دفاع مقدس قلم بزند باید این فضا را از نزدیک درک کرده باشد. اهمیت این موضوع به حدی است که مثلاً اگر قرار است خاطرات رزمندگان پیاده نگاشته شود، بهتر است توسط رسته پیاده که در دوران جنگ تحمیلی حضور داشتند، صورت پذیرد؛ چون خودشان در آن فضا بوده‌اند و بهتر می‌توانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند. در رابطه با کتاب «مست و سنگستان» نیز چون تخصص من دیده‌بانی بود و یک وجهی از کار آقای فرخی هم دیده‌بانی هست که از سرپل ذهاب شروع می‌شود، این وجه تشابه در نگارش کتاب کمک بسیاری به من کرد. آنچه مسلم است یک نیروی پیاده نمی‌تواند به خوبی خاطرات یک دیده‌بان را بازنویسی کند. در بحث آزادگان نیز چون 70 جلد کتاب را در این زمینه بازنویسی کرده بودم، مقداری در این قضیه تسلط داشتم در غیر این‌ صورت ورود پیدا نمی‌کردم.
 
سخن آخر
کتاب «مست و سنگستان» عامه‌پسند و الگوی مناسبی برای جوانان است تا بدانند این انقلاب با چه زحمتی بدست آمده است. امثال این کتاب‌ها می‌تواند بر روی جوانان بسیار اثرگذار باشد در این راستا می‌توانم به کتاب «هوای اسارت» که دو جلد است و در رابطه با آزاده‌های شیراز نگاشته شده است، اشاره کنم که دختری در بوشهر این کتاب را خوانده بود و بسیار تغییر کرده بود و استدلالش این بود که وقتی جوانان با جانشان بازی کردند و این همه سختی را در اسارت تحمل کردند، من نباید با رفتارم در مقابلشان بایستم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها