در افتتاحیه نخستین کنفرانس ملی نمایشنامهپژوهی ایران مطرح شد؛
ادبیات نمایشی هر کشور، میراث فرهنگی آن سرزمین است
زهرا حیاتی گفت: ادبیات نمایشی هر کشور در شمار میراث فرهنگی آن سرزمین است و نمایشنامه به عنوان یک سند فرهنگی، نمایشگر بسیاری از مؤلفههای هویتی است، نیز، نمایانگر گردشها و چرخشهای خلاقیت و هنر ملی در گذر زمان است.
وی سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: بیگمان برپایی این کنفرانس که برای نخستین بار در ایران رخ داده است بر شما بزرگواران مبارک است. ادبیات نمایشی هر کشور در شمار میراث فرهنگی آن سرزمین است و نمایشنامه به عنوان یک سند فرهنگی، نمایشگر بسیاری از مؤلفههای هویتی است، نیز، نمایانگر گردشها و چرخشهای خلاقیت و هنر ملی در گذر زمان است. نمایشنامه نمودار تعاملهای فرهنگی میان اقوام و ملل گونهگون است که با زبان هنر گفتوگو میکند؛ هست و نیستهای فرهنگی خود را نمایش میدهد و شاید و بایدها را از ترجمهها میآموزد. نمایشنامه مانند هنرهای دیگر به تغییر یا تثبیت گفتمان موجود کمک میکند و اینچنین، راه را برای بالندگی و پویایی فرهنگ هموار میکند.
وی افزود: اگرچه از بروز و ظهور نمایشنامه در ایران زمان زیادی نمیگذرد و نمیتوان زمان زیست آن را با ادبیات کلاسیک فارسی، برابر نهاد، به هر روی گذشت صد و اندی سال از ادبیات معاصر و شاید یکصدسالگی نمایشنامهنویسی ایران، ما را برمیانگیزد تا دستاوردهای علمی را در حوزه ادبیات نمایشی بازبینی کنیم. به نظر میرسد چند و چون کارهای علمی انجام شده درباره ادبیات نمایشی، چنان که شایسته این هنر والاست، چشمگیر نیست؛ و این کمبود به ویژه در مقام مقایسه با پژوهشهایی درباره سایر انواع ادبی و قالبهای ادبی صورت گرفته، به چشم میآید.
حیاتی ادامه داد: یک جستوجوی ساده نشان میدهد تعداد مقالات دانشگاهی تألیف و منتشر شده در این زمینه بسیار اندک است و از میان نوشتههای موجود هم، تعداد قابل توجهی از کارها، ماهیت بینرشتهای دارد و به قلم پژوهشگران رشتههای حوزه علوم انسانی نوشته شده است؛ که بیگمان در جای خود بجا و رواست، و یکی از راههای توسعه رویکرد علمی به ادبیات نمایشی، افزایش همین پژوهشهای بین رشتهای است. پرسشهای بیشماری پیش روی ادبیات نمایشی ایران است که حضور جدیتر پژوهشگران را میطلبد؛ مانند پرسش از سهم ادبیات کهن در نمایشنامهنویسی، میزان نمایشنامههای بومی و مردمی، میزان نمایشنامههای ترجمه شده، سیر تطور و تکوین نمایشنامهها در گذر زمان، و مانند آن. به همین سبب، دو نهاد ارجمند یعنی «کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر ایران» که ایده برپایی کنفرانس را ارائه داد، و «مؤسسه فرهنگی هنری سپندار جاودان خرد» تشکیل شد و بنده نیز با توشیح حکم استاد گرانقدر و چهره ماندگار هنر نمایش، استاد ایرج راد، رئیس هیئت مدیره خانۀ تئاتر، مفتخر به همکاری با دبیرخانه کنفرانس شدم.
وی افزود: پس از دیدارهای اولیه بین اعضای هیئت مدیرۀ کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر و اعضای هیئت مدیره مؤسسه فرهنگی هنری سپندار جاودان خرد، تفاهمنامه همکاری مشترک با توشیح محمد عارف، رئیس کانون و محمد نجاری، رئیس مؤسسه، منعقد شد.
در جریان انعقاد این تفاهمنامه، هنرمندان برجسته هنر و ادبیات حضور داشتند و همان هنگام، در مؤسسه فرهنگی هنری سپندار جاودان خرد، نخستین مدرسه ادبیات نمایشی کشور راهاندازی شد. با پیشنهاد برگزارکنندگان، از چهره نامدار هنرهای نمایشی، پرفسور فرهاد ناظرزاده کرمانی برای پذیرفتن دبیری علمی این کنفرانس دعوت به عمل آمد؛ و جوان شایسته و پژوهشگر، جناب آقای حسین جمالی نیز به عنوان دبیر اجرایی کنفرانس برگزیده شدند. سپس طی حکمی، از سوی رئیس کنفرانس، و مدیرعامل خانه تئاتر، جناب آقای شهرام گیلآبادی به عنوان رئیس شورای سیاستگذاری، تعداد 8تن از استادان و مدیران فرهنگی هنری کشور به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری منصوب شدند. پس از آن، 23تن از پژوهشگران و استادان مرتبط با ادبیات نمایشی، بهعنوان اعضای کمیتۀ علمی کنفرانس برگزیده شدند.
رئیس کنفرانس ملی نمایشنامهپژوهی ایران خاطر نشان کرد: با تشکیل این ساختار، دبیرخانه، فعالیت خود را آغاز کرد و در نخستین قدم، با انعقاد تفاهمنامه با انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی، مجوز ثبت مقالات در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام دریافت شد. برای این مهم سپاسدار استاد غلامحسین غلامحسینزاده، رئیس انجمن علمی استادان زبان و ادبیات فارسی و عضو شورای سیاستگذاری کنفرانس؛ و نیز، خانم افسون قنبری، نماینده انجمن و عضو کمیته علمی کنفرانس هستیم. پس از تشکیل جلسات متعدد در محل مؤسسه فرهنگی هنری سپندار جاودان خرد، محورهای کنفرانس تعیین و متن فراخوان مقالات تدوین شد. فراخوان کنفرانس در آذرماه1399 ارسال شد و از بختیاری دبیرخانه، با اقبال گسترده پژوهشگران روبهرو شد. صد و اندی چکیده مقاله به دبیرخانه ارسال شد و پس از اعلام پذیرفته شدگان، نویسندگان تا 30بهمن 1399، اصل مقاله خود را ارسال کردند. مقالات به روش دوسویه ناشناس، برای دستکم 3داور فرستاده شد و در این بین، بیش از 80چهره برجسته هنر و ادبیات با دبیرخانه کنفرانس همکاری کردند. در جلسه نهایی نتایج دریافت شده، جمعبندی و در سه بخش به شرح ذیل طبقه بندی شد:
تعداد چکیده مقالات پذیرفته شده: 83مقاله
تعداد مقالاتی که برای بررسی در مجلات علمی پژوهشی پذیرفته شد: 19مقاله
تعداد مقالاتی که برای ارائه در کنفرانس پذیرفته شد: 30مقاله
تعداد مقالاتی که برای چاپ در مجموعه مقالات پذیرفته شد: 23 مقاله
شاید ذکر این نکته خالی از لطف نباشد که تعداد 25تن از نویسندگان به طور مستقیم در رشتۀ ادبیات نمایشی فعالیت دارند؛ 28 تن در رشتههای دیگر هنر تحصیل کردهاند؛ و 12 تن نیز از حوزۀ علوم انسانی به تألیف مقاله برای کنفرانس پرداختهاند.
وی در پایان گفت: امروز در آستانه آخرین بهار قرن، نخستین کنفرانس ملی نمایشنامهپژوهی ایران را به تماشای دیدگان شما میگذاریم و امیدواریم ادبیات نمایشی ایران از 1400خورشیدی، بالندهتر از پیش، بدرخشد. امید دارم که گفتوگو با زبان هنر، صدای گلوله را در شرق و غرب عالم و شمال و جنوب جهان، خاموش کند.
نظر شما