شنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۰
رمز جاودانگی نوروز در درازنای تاریخ چیست؟

نوروز نماد همبستگی ملی، تاریخی، فرهنگی و آیینی ایرانیان است و دانستن این نکته ضروری است که چرا بیشتر جشن‌های كهن ایرانی به خاطره‌ها سپرده شد اما نوروز هزاران سال با اقتدار در میان مردم پابرجاست؟

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، جشن‌ها و آیین‌های بی‌شماری از دوران كهن تاكنون در ایران بر پا شده است که بسیاری از آنها در گذر زمان به فراموشی پیوسته‌اند اما با همه تاریخ پر فراز و نشیب ایران؛ با وجود چندین شکست تاریخی و چیرگی بیگانگان بر ایران و هجوم اسکندر، تازی‌ها، مغول‌ها و دیگر بیگانگان، نوروز همواره پایدار مانده و اکنون نمادی برای ایستادگی، آزادی و خردمندی ملتی است که می‌توان بر او ستم کرد اما هویت فرهنگی و سنت‌های مردمش را نمی‌توان گرفت.

همانگونه که محمد جلالی می‌سراید:
گفتی که نوبهاران از یاد رفتنی نیست / وان خاطرات شیرین بر باد رفتنی نیست
 نوروز می‌خرامد با صد هزار آذین / بنگر که این تجلی هرگز نهفتنی نیست
نوروز می‌گشاید دروازه‌های زرین / در شهر روشنایی خورشید رفتنی نیست

اصالت و ماندگاری نوروز در بی‌همتایی آن در مقایسه با آیین‌ها و مراسم سال نو برای جشن‌های سنتی در میان دیگر ملت‌هاست. بی همتایی نوروز از آنجا نمود می‌یابد که بزرگداشت نوروز نه اجباری است نه رسمی و نه مذهبی و نه سیاسی و نه قراردادی، نه ساخته و پرداخته مسلکی و نه بر پایه باور گروهی خاص؛ نوروز روز بزرگداشت رستاخیز سالانه طبیعت و رهایی سخاوتمندانه از سرمای زمستان؛ فرارسیدن اعتدال بهاری و برخورداری از نسیم جان‌پرور آن؛ غرش دوباره جویبارها، بوسه‌ی آب بر ریشه‌ی گیاهان و شکوفایی درختان، رویش سبزه و گل، پراکنده شدن رنگ‌های دل‌انگیز و جوانی‌بخش شکوفه‌ها، نغمه‌سرایی بلبل و به دیگر سخن بزرگداشت زایش دوباره طبیعت و جوش و خروش فرح‌انگیز آن است. در واقع مردم ایران زمین بیش از سه هزار سال است که نوروز را جشن گرفتند و تا زمین بر گرد مدار خورشید می‌چرخد، نوروز برقرار خواهد ماند.



کتاب «نوروز میراث کهن ایران زمین» تالیف کورش سالاری از سوی انتشارات ره‌آوردمهر به نوروز و راز ماندگاری آن در تاریخ ایران پرداخته است. مولف در این کتاب کوشیده تا با توجه به منابع تاریخی، سیر نوروز و مراسم‌ها و آیین‌های همراه آن برای خواننده بازگو گردد و هدف از این بازگویی آگاهی ایرانی فهیم به چگونگی پیدایش و رازهای این جشن بزرگ است تا بتواند نسل آینده ایران زمین را رهنمون باشد؛ زیرا نوروز نماد همبستگی ملی، تاریخی، فرهنگی و آیینی ماست. این کتاب در هفت فصل تنظیم شده است.  فصل نخست به واژه نوروز و تعریف آن، تحویل سال و مبحث  عدم دقت در محاسبه نوروز و همزمان نشدن آن با اعتدال بهاری و نهایتاً شاهکار حکیم عمر خیام و شكل‌گیری تقویم جلالی می‌پردازد. فصل دوم به آیین‌ها و سنت‌های ملی مردمی در پیشانی نوروز اختصاص یافته و از جشن فروردگان و چهارشنبه‌سوری و حاجی پیروز و نوروزخوانی و هفت سین به طور مفصل سخن می‌گوید.

فصل سوم به فروردین و جشن‌هایی چون: فروردینگان؛ ششم فروردین؛ سیزده بدر و آبریزان پرداخته است. فصل چهارم نوروز را از دید اسطوره و تاریخ بررسی نموده و برگزاری نوروز را از دوران كهن تا هخامنشی و ساسانی تشریح می‌کند. فصل پنجم آیین‌ها و سنت‌های ملی مردمی را در آغاز نوروز تا پایان این جشن، چون میر نوروزی و بازی‌های نوروزی و... بررسی كرده است. فصل ششم تاریخچه نوروز را پس از حمله اعراب تا دوران معاصر مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد و فصل آخر نوروز را در کشورهای همجوار چون آذربایجان، افغانستان، ازبکستان و... شرح می‌دهد و در نهایت مجموعه با پسگفتاری پایان می‌یابد.

منابعی که در این زمینه مورد استفاده قرار گرفته؛ کتاب‌های تاریخی و دیگر آثاری است که بعد از اسلام نوشته شده‌اند و همچنین در دیوان‌های شعرای پارسی‌گوی نیز اطلاعاتی جسته گریخته وجود دارد که ما از آنها سود جسته‌ایم. امید است که این اثر ناچیز مقبول طبع صاحبنظران واقع شود و ایرانی ارجمند و والامقام را که روزگاری قافله‌سالار تمدن بشری بوده است اما سوگمندانه اکنون توانایی و جایگاه پیشین را ندارد؛ به جایگاه واقعی خود،  با مطالعه و تطبیق تاریخ ایران زمین بازگرداند و فرزندان این مرز و بوم بهتر از گذشته و آبادتر از پیش آن را بسازند.

نوروز در زمان‌ها و دوره‌های گوناگون و در میان مردمان سرزمین‌های مختلف، تعریف‌های متفاوتی داشته است. تشخیص و سنجش زمان درست نوروز و دقت این سنجش، به چگونگی تعریف نوروز وابسته است و به دانش و فنی که بتوان آن تعریف را در عمل اجرا کرد و به درستی تشخیص داد و محاسبه کرد. نوروز در زمان‌های بسیار دیرین که توانایی‌های علمی بشر (به ویژه در اندازه‌گیری و سنجش زمان) در حدی ابتدایی بوده، به مجموعه روزهایی اطلاق می‌شده است که مردم هر ناحیه با گرم‌شدن نسبی هوا، شکوفا و زاینده‌شدن زمین، آب‌شدن یخ‌ها و روان‌شدن جویبارهای یخ‌زده روبه‌رو می‌شده‌اند.

مردم‌شناسان معتقدند كه محاسبه آغاز سال در میان اقوام كهن در دوران كشاورزی همراه با مرحله كشت و برداشت بوده و بدین جهت آغاز سال نو در بیشتر كشورها در روز نخستین روزهای پاییز و زمستان و بهار است. در واقع نوروز از روزگاران كهن در زندگی ایرانیان كه دارای اقتصاد شبانی (دامداری و كشاورزی) بوده‌اند اهمیت خاص داشته است، ایرانیان باستان كه مردمانی دامدار، اهل كشت و كار و پرتكاپو و شاد و زنده‌دل بودند، شادی را نعمت الهی می‌دانستند و در طول سال جشن‌های گوناگونی برگزار می‌كردند.

مردم در این جشن‌ها شرکت مى‌جستند و به وسیله تفریحات سالم و عیش و سرور و دست‌افشانى و آتش‌افروزى و پایکوبى روان افسرده را شادابى مى‌بخشیدند و خستگى‌هاى فکرى و جسمى را از تن و روان خویش مى‌زدودند و خویشتن را براى کارهاى سنگین روزهاى پس از جشن آماده مى‌کردند. از میان همه‌ جشن‌ها دو جشن نوروز و مهرگان برای ایرانیان اهمیت خاصی داشته است؛ ایرانیان فهیم به شكرانه‌ پایان یافتن سرما و شروع كشت و كار و گسترده شدن سبزه‌ها و گل‌ها در آغاز ماه فروردین جشن نوروز را با شكوه و جلال برگزار می‌كردند و در ماه مهر برای برداشت محصول و گردآوری حاصل كشت و كارها و روی‌آوری طبیعت به سرما و یخبندان بود؛ كوشش‌های هفت ماهه اول سال جشن مهرگان یعنی جشن متعلق به مهر یا میترا را برگزار می‌كردند؛ بدینسان فلسفه وجودی جشن نوروز ارتباط مستقیم به رستاخیز طبیعت و فعالیت‌های كشاورزی و دامداری و نیازهای ناشی از آن داشته است.



مولف در بخشی از کتاب به دلایل جاودانگی نوروز نیز پرداخته و بر این باور است نوروز آیین كهنی كه در هزاره‌های تاریخ ایران زمین شاید به شیوه‌های تا حدی متنوع و گوناگون اما همیشه با معناهای بنیادین پایدار و غیر قابل تغییر دوام آورده و نـه تنها رنگ هیچ مرام و مسلك سیاسی به خصوص یا نژاد و اقلیت واحدی را به خود نگرفته، بلكه بر تمام اقوام ایران زمین و مرام‌ها و مسلک‌ها تأثیری بسزا گذاشته است. چطور بیشتر جشن‌های كهن ایرانی به خاطره‌ها سپرده شد اما نوروز هزاران سال با اقتدار در میان مردم پابرجاست؟ از دلایل ماندگارى نوروز در ایران زمین مى‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

توجه ویژه به طبیعت: ایرانیان نگاه ویژه‌اى به طبیعت داشته‌اند؛ نوروز نخستین روز بهار هنگامى که طبیعت از خواب زمستانى برمى‌خیزد و سبز مى‌شود، ایرانیان این آغاز را ارج مى‌نهند زیرا از دیرباز با سبک زندگى کشاورزى و دامداری آنها کشتزارها سبز مى‌شود و زمستان رخت برمى‌بندد.
تغییر در زندگی: در میان ایرانیان نوروز روزى است که ایرانیان تمدن را آغاز کردند و از زندگى ابتدایى دور شدند؛ بدینسان این آغاز را جشن گرفتند.
تقدس نوروز: در باورهاى کهن؛ نوروز، روزى است که آفرینش جهان توسط اهورامزدا به پایان رسید؛ ایرانیان باستان بر این عقیده بوده‌اند؛ که خداوند، حیات و کائنات را در ۶ مرحله به ترتیب آفرید: آسمان، آب، زمین، گیاهان، جانوران و در پایان انسان. جشن نوروز در واقع جشن خلقت انسان و جشن تولد بشر هم هست این موضوع با افسانه‌های دیگر که خلقت حضرت آدم را در نوروز می‌دانند، مطابقت دارد.
تبلوری از معاد: ایرانیان باستان تصور می‌كردند، نوروز روزی است كه اهورامزدا مردگان را زنده می‌كند و پس از این واقعه همه قدرت‌های اهریمنی در جهان نابود می‌شوند و آفرینش تازه می‌گردد و انسان‌ها از مرگ و پیری رهایی می‌یابند بنابراین جشن نوروز نماد تجدید سال و یادآور معاد و بازگشت دوباره نیز بوده است. به طوری كه باور داشتند كه فروهرها به زمین باز می‌گردند.
تعیین سرنوشت: به زعم ایرانیان سرنوشت انسان و جهان در سالى که در پیش است در نوروز تعیین شده است. بنابراین در لحظه تحویل سال هنوز هم تمام ایرانیان در حال خواندن دعا هستند.
باورهای اسطوره‌ای و دینی: افزون بر موارد یاد شده در ایام مقدس نوروز زرتشت پیامبر ایران زمین زاده شده و در همین ایام به پیامبری نیز رسید و برای اولین بار در جهان ندای یكتاپرستی را سر داد. در همین ایام كیخسرو؛ شاه پیامبرگونه ایران به معراج رفته و از نظرها ناپدید شد؛ در ایام نوروز كیومرث دیو را كشته و جهان را از شر او نجات داد و باز در همین نوروز فریدون بر ضحاك پیروز شد. موارد یاد شده از دلایل ماندگاری نوروز در طی دوران‌ها نسبت به جشن‌های دیگر است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها