زیبا اشراقی در سالمرگ سیدحسن حسینی مطرح کرد:
شعر سیدحسن حسینی، عصاره شخصیت و خوی شاعر است/ ترکیبی بدیع از سنت و نوآوری
زیبا اشراقی، فارغالتحصیل دکتری زبان و ادبیات فارسی و همسر زندهیاد قیصر امینپور به مناسبت سالمرگ سیدحسن حسینی یادداشتی را در اختیار ایبنا قرار داده است که در ادامه میخوانید.
سید حسن حسینی از بالابلندان شعر فارسی بعد از وقوع انقلاب اسلامی است. تنوع حوزهها و مضامینی که شاعر در آنها تامّل جدی و غور مدام دارد، مجموعه کامل او را به میراثی ارزشمند برای مخاطبان این شاعر «خلاق، متمایز، متشخص و صاحب سبک» بدل کرده است. زبان روان و طنزآفرین و نگاه ژرف او، تلخترین مضامین را به شیرینترین و خواندنیترین شعرها بدل میکند.
شعر سید حسن حسینی در صورت و قالب ترکیبی بدیع از سنت و نو است. نخستین مجموعه شعر او به نام «همصدا با حلق اسماعیل»، همان سالی چاپ شد که قیصر امینپور، دیگر «شاعر سرآمد بعد از سقوط سلطنت»، تنفس صبحش را چاپ کرد. شعرهای سپید و نیمایی سید، دوش به دوش غزلها، مثنویها و رباعیهای او، بیوقفه و پرشور، مسیر «مستقیم گویی تا هنری سرایی» را طی میکند.
سیدحسن حسینی در رباعی با تپشهای یک ملت همراه شد، از عشقهایشان غزل سرود و در قطعه و مثنوی، انتقاد کرد و با زبان فاخر سپیدش، آينهدار آیینی شد که ذهن و زبانش را همه عمر به خود مشغول کرده بود.
از شاخصههای شعری سید، در همه قالبها و انواع مضامین از عشق تا درد تا مضامین اجتماعی و انسانی دیگر، بسامد بالای کاربرد واژگان دینی و نشاندار متعلق به این حوزه است:
دهانت اگرچه خسته و خاموش/ رسول اولیالعزم تمام گفتنیهاست/ و لبخندت/ اگرچه تازیانه خورده و مطرود/ امام تمام شکفتنیها(مجموعه کامل شعرها:۴٨١)
یا:
مرا جذب آئین آئینه کرد
کرامات نورانی چشم تو
از این پس مرید نگاه توام
به آیات قرآنی چشم تو (همان:۶۶٧)
در مجموعه کامل شعرهای این شاعر که بالغ بر هفت دفتر است، تنها یکی دو دفتر نخست، شامل شعرهایی است که به تعبیر دکتر شفیعی کدکنی «مقیّد به زمان و تقویم» (مقدمه آیینهای برای صداها) هستند و از شعرهای دیگر او، سطرها و بیتهای بسیاری به حافظه شعرخوانان جدی این روزگار راه یافته است. شعرهایی که «هرکس آن را با دل خویش هماهنگ میبیند» (همان) و در این روزگار و همه روزگاران، خوانندگان و خواهندگان فراوان خواهد داشت.
شعر سید، عصاره شخصیت و خوی شاعر است. شخصیتی که به تعبیر قیصر امینپور، سرشار است از «فراست و ذکاوت، نکتهدانی و نکتهپرانی، حاضرجوابی و نکتهیابی، سخنگفتن مناسب با مقام و حال، سرعت انتقال و ذوق و شوق درک و دریافت.» (مقدمه سفرنامه گردباد)
غزلها، مثنویها، نیماییها و سپیدهای شاعر، سرشار است از تعبیرها و مضمونهای تازه، تشبیهات و کنایههای متمایز که ترکیبی است از ظرافتهای سبک عراقی و هندی تا شعر نو که با زبانی نرم و شفاف و موجز، مخاطب امروز را شگفتزده و مجذوب میکند:
عاشقی در هوس نمیگنجد/ آسمان در قفس نمیگنجد
عشق یعنی عقاب خاطر ما/ زیر بال مگس نمیگنجد
دلم انگشتریست خونآلود/ که به انگشت کس نمیگنجد
بر نگینی که عین دلتنگی است/ نام فریادرس نمیگنجد... (به تو برمیگردم :۶٧)
آخرین دفتر بهجامانده از شاعر، دفتر کمبرگی است از شعرهای کوتاه با عنوان «هایکووارههای بهاری» که شاعر در فاصله بیستونه اسفند ١٣٨٢ تا هفتم فروردین ١٣٨٣ با «آخرین تپشهای قلبش» سروده و در صفحه شخصی کامپیوترش ثبت کرده است:
_مقابل آینه میایستم
و از بهارهای رفته
خجالت میکشم (مجموعه کامل شعرها:١٠٩)
_بهار آمدهاست
و من گلهایم را
از طریق گوشی میبویم(همان:١١٨)
_باید از دل
استفادهٔ بهینه کرد
عشق کجاست؟(همان: ١٢٨)
پینوشت:
_تعبیر خاموشی مطلق از شاعر است:
هیچکس داد من از فریاد جانفرسا نداد
عاقبت خاموشی مطلق به فریادم رسید (به تو برمیگردم:١٠٧)
_تعبیر جان ناشاد نیز از شاعر است:
آنچه از هجران تو بر جان ناشادم رسید
از گناه اولین بر حضرت آدم رسید (همان)
_ تو را با تپشهای قلبم سرودم
به این واژهها احتیاجی ندیدم (قیصر امینپور)
_«سرآمد شاعران پس از سقوط سلطنت» تعبیری است از دکتر شفیعی کدکنی در حق قیصر امینپور.
منابع و مآخذ:
-سید حسن حسینی(1399)، مجموعه کامل شعرها، کتاب آبی، چاپ دوم
- " " (١٣٩٩) ، به تو برمیگردم (مجموعه غزل، قطعه، مثنوی، ترانه)، کتاب آبی
- " " (١٣٨۵)، سفرنامهٔ گردباد، خانهٔ شاعران ایران
-کاظمی، محمدکاظم(١٣٩٣)، ده شاعر انقلاب، سوره مهر
-شفیعی کدکنی، محمدرضا(١٣٧۶)، آئینهای برای صداها، سخن
نظر شما