وی عنوان کرد: اصطلاح خط منحنی و نقش آن در ادب فارسی نخستین بار در کتاب «قلمرو سعدی» به قلم علی دشتی به کار رفت و بهمعنای تبلور هر نوع زیبایی در عرصه جهان هستی است.
او با بیان اینکه در ادب غنایی نحوه ترکیب واژگان، نوع تعبیر، تازگی پیام، شکستن عادت و دوری از هر نوع زاویه، موازینی کلیدی به شمار میرود، گفت: بدون این شاخصهها تغییر ارکان جمله دشوار مینماید.
به گفته ماحوزی، در ادب غنایی، فرم و ساختار رابطه علت و معلولی با هم برقرار میکنند و دال و مدلول از این رهگذر شناخته میشوند و به مدد این عوامل، معنی از لفظ احضار میشود و پیام گوینده بهروشنی به مخاطب انتقال مییابد و در غیر این صورت، گوینده قادر نیست روی بام زبان حرکت کند و سقوط نکند.
وجه تمایز سعدی و حافظ به دیگر ادیبان، مزیت اعتدال است
این استاد دانشگاه اظهار کرد: وجه تمایز سعدی و حافظ به دیگر ادیبان، مزیت اعتدال است که مانع تعقید، قرابت و تکلف در سخن میشود.
او با اشاره به اینکه این زبان قالبی پرداختهشده دارد، گفت: زبان سعدی زبان عشق، حیات و حرکت است که هر نوع زاویهای از آن گرفته شده و به آن ارزش غنایی بخشیده است و آن را با آوای موسیقی و نیز نغمه موزون متجانس و دمساز ساخته است.
این پژوهشگر ادبی با تاکید بر اینکه سعدی از صنایع ادبی به گونهای استفاده میکند که حشو و اغراق در آن راهی ندارد، گفت: در آثار سعدی حتی یک تشبیه دور از ذهن وجود ندارد؛ درحالیکه حافظ به معانی دقیق و پوشیده انگشت مینهد.
وی افزود: با این حال، در نظر امثال سعدی و حافظ، دیانت، انسان شدن و موزون شدن اهمیت دارد است و از خود رستن و به حقیقت مطلق رسیدن، اصلی محوری است.
جدلناپذیرترین جنبه کار سعدی شیوه سهل ممتنع اوست
ماحوزی جدل ناپذیرترین جنبه کار سعدی را صنعت و سادگی، استواری، روانی و رقت همزمان برشمرد و بیان کرد: سعدی گمراهکننده تمام غزلسرایان پس از خویش است؛ زیرا همگان در پی آن هستند که شیوه او را در غزل دنبال کنند؛ اما بیشتر فرو افتادهاند.
این پژوهشگر ادبیات از این ویژگی سعدی با عنوان شیوه سهل ممتنع یاد کرد که سبب میشود تقلید از او ساده به نظر برسد؛ درحالیکه بسیار دشوار است.
وی در ادامه بر این نکته تاکید کرد که گرچه سعدی و حافظ هر دو خداوندان ذوق و هنر هستند، در گفته سعدی روانی و سادگی به حد زبان جاری به چشم میخورد ولی شیوه سخن وی چنان است که فاصله خود را با زبان متداول حفظ میکند.
او افزود: بر خلاف آنها، حکایات کوتاه ارج و قرب بیشتری داشتند؛ زیرا غالبا با عنوان شاهد مثال برای بیان مسائل حکمی، اخلاقی و تربیتی به کار برده میشدند؛ از این رو نوشتن حکایات کوتاه رونق بیشتری داشت.
این پژوهشگر بهترین نمونه این حکایات را «گلستان سعدی» دانست و گفت: سعدی بر خلاف منبریهای شریعتمدار، مسائل اندرزی مورد نظر خود را بهصورت حکایتهایی شیرین بیان میکرد که در آنها لطیفهای گنجانده شده بود که بر شیوایی سخن میافزود.
میرعابدینی دلیل برتری کنونی داستان کوتاه ایرانی بر رمان را در این نکته عنوان کرد که حکایت کوتاه در سنت ادبی ما ریشهای قوی دارد و ایجاز آن به ایجاز شعر - که هنر ملی ایرانیان به شمار میرود - نزدیک است.
او عنوان کرد: سعدی به همراه حافظ، نظامی، مولوی و فردوسی در کانون سنت ادبی ایران قرار دارد؛ او در بوستان حکایاتی به نظم دارد و در گلستان حکایاتی به نثر که معمولا با ابیاتی با عنوان نقطه ختام پایان میپذیرد.
سعدی در نگارش حکایات بهدنبال مقاصد تعلیمی و تربیتی است
این پژوهشگر حوزه ادبیات داستانی با بیان اینکه سعدی همچون دیگر حکایتنویسهای ایرانی نوشتههای خود را با مقاصد تعلیمی و تربیتی پدید آورده است، گفت: با این حال، سعدی در موارد بسیاری موفق میشود پیام مد نظر خود را ضمن یک حادثه داستانی و بهصورتی غیرمستقیم مطرح کند و به مدد هنرهای زبانی و روایی به ایجاز داستانی بگرود.
میرعابدینی با اشاره به اینکه حکایتهای منظوم سعدی در بوستان غالبا حال و هوای تمثیلی دارند، گفت: در این حکایات شاعر بهندرت موفق میشود حکایتی حول شخصیتی کنشگر بنویسد که درگیر بحرانی داستانی میشود؛ اما در گلستان که به نثر نوشته شده است با حکایتهای شکلگرفتهتری مواجه میشویم و راوی قصههای این کتاب مردی دنیا دیده است که ماجراهای سفرهایش را برای مخاطبان بازمیگوید.
سعدی بر روایتهایی که شنیده و خاطرات خود، مُهر خلاقیت زده است
این استاد دانشگاه اضافه کرد: ممکن است سعدی شماری از حکایتهای گلستان را از بازرگانان و مسافران شنیده و برخی را نیز ضمن تجربه زیسته خود به دست آورده باشد؛ اما همه آنها را با تخیل خود ورز داده و بهگونهای متفاوت ارائه کرده و مُهر خلاقیت خود را بر آن نهاده است.
میرعابدینی با اشاره به سفرهای فراوان سعدی و تاثیر آنها بر روایتگویی او، گفت: یکی از دلایلی که سعدی قصههایش را حول محور سفر شکل میدهد، این است که پیرنگ مبتنی بر سفر در حکایتنویسی و داستاننویسی کهن ایرانی جایگاه والایی داشته و پیش بردن ماجراها حول پیرنگ سفر، به نویسندگان اجازه میداد شخصیتهای داستانی خود را درگیر ماجراهایی کنند که برای مخاطبان جذاب باشد.
وی با اشاره به اینکه قصهگویی سعدی برآمده از سنت مقامهنویسی است، تصریح کرد: سعدی همچون دیگر مقامهنویسان برای افزودن بر قدرت پندآموزی، قصه خود را با هنرهای زبانی میآمیزد تا شنوندگان را مجذوب سخن خود سازد؛ یعنی فقط به ارائه پیام نمیاندیشد، بلکه صورت و سبک زبان نیز برای او اهمیت بسیار دارد.
میرعابدینی سعدی را بهواسطه توجه بسیار به زبان و ایجاز حکایت، یکی از پدیدآورندگان نخستین داستانکهای ایرانی دانست که آثار او غالبا با یک چرخش زبانی مبهوت کننده پایان مییابد و در پایان حکایت جنبه روایی قصه را بیشتر میسازد.
این پژوهشگر ادبی به تاثیر سعدی در داستاننویسی معاصر ایران هم اشاره کرد و گفت: تاثیر سعدی بر داستاننویسان معاصر را میتوان از دو جنبه زبان و ساختار و شیوه روایتگری و همچنین مسئله پیام و مضمون بررسی کرد که در این راه نویسندگانی همچون محمدعلی جمالزاده، محمد حجازی یا ابوالقاسم پاینده که پیشتر با سنت ادبیات کلاسیک ارتباط داشتند، از جنبه مضمونی و ساختار تعلیمی و تربیتی گلستان متاثر شدند.
وی افزود: گروه دیگر از نویسندگان مانند ابراهیم گلستان که سویههای مدرنتری از داستاننویسی را مد نظر دارند و بیشتر به چگونگی کاربرد زبان در روایت میاندیشند یا به چگونگی ساخت دادن یا فرم و قالب تازه به روایت دادن فکر میکنند، فرم و قالب را از سعدی آموختند و در هر داستان در پی پدید آوردن زبانی در خور آن روایتاند.
سعدی از نهجالبلاغه شیخ رضی بیشترین توشه را برگرفت
او با بیان اینکه سعدی در بغداد به نهج البلاغهای دست یافت که سید رضی آن را گردآوری کرده بود، عنوان کرد: سعدی از این نهجالبلاغه بیشترین توشه را برگرفت. این کتاب تاثیر ژرفی بر ادبیات فارسی و عربی گذاشت؛ بهگونهای که از زمان تالیفش در قرن پنجم هجری مورد بررسی و برداشت دانشمندان و شعرا و ادیبان قرار گرفته بود.
این پژوهشگر عرصه ادبیات و مترجم نهجالبلاغه، هدف سعدی را از این هجرت، کسب دانش و عرفان عنوان کرد و گفت: او در این راه سلوک بسیار داشت و طبیعی است از مکتب علوی نیز بهرهمند شده باشد؛ از همین رو با مطالعه گلستان و بوستان میتوان دریافت که سعدی با اقتباس و استفاده هنرمندانه از نهجالبلاغه این آثار فاخر را آفریده است.
او تفاوت سعدی و دیگر شاعران را در استفاد از نهج البلاغه مربوط به رویکرد هنرمندانه این شاعر شیرازی دانست و توضیح داد: مثلا عطار تنها کتاب را ترجمه کرده است، مولانا اما شاعرانه تر برخورد کرده و از خودش هم مطالبی افزوده است؛ اما سعدی بدون اینکه کسی متوجه شود آنچه را از نهج البلاغه برگرفته، بسیار هنرمندانه و حکیمانه در بوستان و گلستان به صورت نثر یا شعر آورده است.
یادآور میشود، سلسله نشستهای علمی «هفت شب بر خوان سعدی» از صفحه sadishenasi در شبکه اجتماعی اینستاگرام هر روز از ساعت 18 تا 22 پخش میشود.
نظر شما