استاد دانشگاه خوارزمی عنوان کرد: کلیات سعدی بارها بهویژه در سالهای اخیر تصحیح شده است و بسیاری از ادیبان پیش از مرحوم فروغی به این کار اقدام کردهاند و گرچه عملکرد فروغی در تصحیح کلیات با همراهی حبیب یغمایی ارزشی دیگر دارد، پس از ایشان نیز بسیاری به گونههای مختلف بخشهایی از آثار سعدی را عرضه کردند.
عابدی با اشاره به اینکه نسخهها هم از نظر کمیت متفاوتاند و هم از نظر کیفیت، گفت: برخی نسخهها بخشی از هزلیات یا اشعار عربی سعدی را ندارند و برخی نسخ نیز ابیات اضافه دارند، برای مثال نسخه اول کلیات سعدی از نظر تاریخی که مکتوب به سال ۷۰۶ است و مرحوم دکتر یوسفی آن را در غزلیات، نسخه اساس قرار دادهاند، حدود ۳۸۰ غزل از سعدی دارد و از نظر کمیت و کیفیت ناقص است.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه سعدی فقیه و واعظ است، عنوان کرد: سعدی در حوزه غزل، غیر از سعدیِ بوستان و گلستان است و از همین رو نکته بسیار مهم این است که با مقابله یازده نسخه دریافتم بیش از ۴۰ غزل که در کلیات مرحوم فروغی آمده است، از سعدی نیست.
وی ادامه داد: از جمله آنها سه غزل از کمال اسماعیل و یک غزل از همام تبریزی است؛ همچنین تقریبا در هیچ غزلی از غزلهای سعدی قافیه تکرار نمیشود؛ بنابراین هر جا بیتی است که در آن قافیه تکرار شده، در صحت انتصاب آن به سعدی تردید کردم.
عابدی با بیان اینکه سعدی مانند حافظ بهگونهای رفتار شاعرانه کرده است که برخی غزلها در واقع قصیدهاند و برای صاحب دیوان نوشته شدهاند، گفت: چه بسا این غزلها همراه نامهای به بزرگی ارسال شده و بهتعبیر دیگر، آنها غزلهایی تاریخیاند.
وی افزود: ممکن است سعدی گاهی چیزی از آنها طلب کند؛ او سعدی، بالا دست است و به نصیحت سخن میگوید.
عابدی با اشاره به تصحیح قصاید عربی سعدی، تصریح کرد: کار فروغی در تصحیح بر غزلها متمرکز بود و اندکی قصاید؛ اما آنچه من به دست آوردم با آنچه به چاپ رسیده تفاوت بسیاری داشت که نتیجه صرف وقت و بذل همت و کوششهایی است که پیش از ما دیگران در کشف و یافتن صورتهای صحیح شعر سعدی به کار بستهاند.
استاد دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه در رسائل سعدی تفاوت در تصحیح وجود دارد، گفت: بیشتر این رسائل از سعدی نیست، شاید سخنی از سعدی گرفتهاند یا چیزی ساختهاند که به نسخ راه یافته و آنها را رسائل سعدی نامیدهاند.
او همچنین درباره قطعات سعدی عنوان کرد: بخش صاحبیه در قطعات نشان میدهد سعدی رسالهای با عنوان صاحبیه ترتیب داده و برای صاحب دیوان فرستاده که همچون دیگر رسائل آغاز و انجامی داشته است که کشف این آغاز و انجام کاری دشوار بوده و تا جای ممکن این قطعات را که میتوانست برای کسی همچون صاحبدیوان باشد، یافتم.
عابدی اضافه کرد: در همه نسخهها، غزلهای سعدی را به سه بخش طیبات، بدایع و غزلیات قدیم تقسیم کردهاند که هر یک با غزلی خاص، آغاز میشود و به پایان میرسد؛ مثلا وقتی سعدی «به پایان آمد این دفتر» را گفته، نشان میدهد دفتری از غزلهای او به پایان رسیده است.
هنرآفرینی در غزل سعدی وابسته به سبک است
در ادامه نشستهای شب پنجم، احمد سمیعی گیلانی به موضوع هنرآفرینی سعدی در غزل پرداخت و بیان کرد: شخصیت نویسنده و شاعر در سبک آنها جلوهگر میشود که نشانههایی دارد و یکی از نشانههای سبکی سعدی بهکار بردن فعل است؛ به بیان دیگر افعال در شعر سعدی زیاد به کار میرود و ممکن است در یک بیت چندین بیت به کار رود.
این پژوهشگر ادبی با اشاره به استفاده سعدی از صنعت تکرار، گفت: سعدی یک لفظ را در معانی متعدد در یک بیت به کار میبرد؛ مانند این بیت که میگوید: از در درآمدی و من از خود به در شدم / گویی کزین جهان به جهان دگر شدم.
او از جناس اشتقاق با عنوان دیگر نشانه سبکی سعدی یاد کرد و افزود: از آنجا که سعدی در یک محیط عربیزبان پرورش یافته است، از این آرایه بهره بسیار میگیرد؛ زیرا در زبان عربی اشتقاق همچون زبان فارسی و زبانهای اروپایی نیست و بهصورت قالبی است؛ حال آنکه حافظ بیشتر جناس استهلالی به کار میبرد، یعنی الفاظی که با یک حرف مشترک شروع میشوند.
سمیعی گیلانی همچنین به برخورد سعدی با موضوع عشق و معشوق با عنوان نشانهای سبکی یاد کرد و گفت: سعدی در عشق خاکسار است و به خود اجازه نمیدهد از وصل سخن بگوید.
این استاد دانشگاه، حافظ را شاعری آسمانی و سعدی را شاعری زمینی خواند و گفت: از همین رو سعدی در غزل فقط تجربیات خود را منعکس میکند، درحالیکه حافظ افزون بر تجربیات خود از معلومات و مکتسباتش کمک میگیرد.
سعدی شاعری عملگراست
احمد سمیعی گیلانی، سعدی را شاعری عملگرا خواند که در اشعارش با ضعف انسانی آشناست و در غزل منش خود را جلوهگر میسازد که در سبک او نیز آشکار میشود.
دیگر سخنران شب پنجم نشستهای برخوان سعدی، محمدرضا خالصی، ادبپژوه شیرازی بود که به معرفی ویژگیهای زبانی گلستان سعدی پرداخت و عنوان کرد: گلستان شیخ اجل بیتردید مهمترین کتاب نثر فارسی است و سعدی بزرگترین نثرنویس تمام ادوار ادب ایران زمین است.
او مهمترین تحول در ادبیات منثور را برآمده از گلستان سعدی دانست و گفت: همچنان که سعدی در شعرش باعث تحول شد، در نثر نیز دگرگونیای ایجاد کرد که حیاتی دوباره به ادبیات بخشید و آنچه بیش از همه به چشم میآید، این است که او نثر را بهموازات شعر ادامه داد و هر دوی آنها را همتراز پیش برد.
خالصی ابراز کرد: نثر فارسی به دو دوره پیش از سعدی و پس از سعدی تقسیم میشود و این تقسیمبندی تا امروز نیز ادامه یافته است.
این نویسنده با اشاره به اینکه فردوسی، مولانا جلالالدین بلخی، سعدی و حافظ برترین شاعران ایراناند، گفت: در نثر فارسی، تنها سعدی منحصر به خود است و تالی و ثانی ندارد و هیچکس چه پیش از او و چه پس از او نتوانسته پا جای پای او بگذارد.
او با بیان اینکه مقایسه آثاری مانند تاریخ بلعمی، حدود العالم، عجایب البلدان و کلیله و دمنه نصرالله منشی نشان میدهد که چه بر سر نثر فارسی آمده است، گفت: گلستان سعدی حدیث دیگری دارد که نشاندهنده نبوغ اوست، او شیوهای جدید بنیان نهاد که در آن زیبایی نثر مصنوع و مرسل هر دو با هم دیده میشود.
یادآور میشود: در ادامه سلسله نشستهای یادروز سعدی با عنوان هفت شب برخوان سعدی، جعفر شجاع کیهانی، حمید امجد و مرتضی جعفری شامگاه دوشنبه 6 اردیبهشت 1400 سخن خواهند گفت.
نظر شما