بهتازگی یازده جلد از داستانهای کوتاه نادر ابراهیمی در دو جلد در انتشارات روزبهان منتشر شده است.
با این حال مجموعهداستانهای کوتاهی مانند «آرش در قلمرو تردید»، «مکانهای عمومی»، «افسانۀ باران»، «تضادهای درونی»، «خانهیی برای شب»، «رونوشت، بدون اصل»، «غزلداستانهای سال بد»، «فردا شکل امروز نیست»، «مصابا و رؤیای گاجرات» و «هزارپای سیاه و قصههای صحرا» نیز از او منتشر شده است که هر کدام ویژگیهای ممتازی دارد؛ داستانهایی که به تازگی در دو جلد از سوی انتشارات روزبهان راهی بازار نشر شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«-میدونی؟ حساب وزنهبرداری از کشتی جداس. تو وزنهبرداری حساب آدم با آدم نیست، حساب آدم با آهنه؛ اما تو کشتی حریف حریفشو نمیشناسه. کلکشو نمیدونه. من این حرفو دیشب به آقایوسفپور گفتم. اونم گفت که من راس میگم. باس حقههای تازه پیدا کرد.»
جلد اول و دوم مجموعه داستانهای نادر ابراهیمی در 1094 صفحه از سوی انتشارات روزبهان منتشر شده است.
نادر ابراهیمی در 14 فروردینماه سال ۱۳۱۵ در تهران بهدنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در این شهر گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشکدهی حقوق وارد شد؛ اما این دانشکده را پس از دو سال رها کرد و سپس در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به درجه لیسانس رسید. رایه فهرست کاملی از شغلهای ابراهیمی، کار دشواری است. او خود در دو کتاب «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل» ضمن شرح وقایع زندگی، به فعالیتهای گوناگون خود نیز پرداخته است. کمککارگری تعمیرگاه سیار در ترکمنصحرا، کارگری چاپخانه، حسابداری و تحویلداری بانک، صفحهبندی روزنامه و مجله و کارهای چاپ دیگر، میرزایی یک حجره فرش در بازار، مترجمی و ویراستاری، ایرانشناسی عملی و چاپ مقالههای ایرانشناختی، فیلمسازی مستند و سینمایی، مصور کردن کتابهای کودکان، مدیریت یک کتابفروشی، خطاطی، نقاشی و نقاشی روی روسری و لباس و تدریس در دانشگاهها تنها بعضی از مشاغلی است که او به آن مشغول بود.
نظر شما