در نشست چهارمین سالگرد درگذشت روحالله نامداری عنوان شد؛
اخلاص نامداری علمش را در مسیر هدایت میآورد/ عدالتخواهی به بینش رسانهای تبدیل شده است
مدیر گروه حکمت و هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با بیان اینکه عدالت در دو مقام دادخواهی و دادگری مطرح میشود، گفت: راهزن عدالتخواهی رسانه است و عدالتخواهی به یک بینش رسانهای تبدیل شده و این یکی از بحرانهای اساسی عدالتخواهی است.
مجتبی نامخواه، پژوهشگر دانش اجتماعی مسلمین در این نشست به بررسی معنا و تصویر «ستیز» در کتاب «ستیز با خویشتن، ستیز با جهان» پرداخت و گفت: کلمه جدال و ستیز بیدرنگ ما را به سمت مفهوم دیالکتیک میبرد و روحالله نامداری ما را عمیقاً نیازمند این میدانست که یک دیالکتیک مبتنی بر امام خمینی(ره) داشته باشیم و خودش هم تلاش میکرد که این دیالکتیک مبتنی بر انقلاب اسلامی را به یک معنا شکل دهد و به ما کمک کند که از طریق این دیالکتیک به حوزه عمومی راه بیاییم و یک حوزه عمومی حزبالهی شکل دهیم. اما پرسش ما این است که این دیالکتیک که مبتنی بر انقلاب اسلامی و مبنای انقلاب و عدالتخواهی است، دقیقاً به چه معناست و باید به این موضوع بپردازیم تا بتوانیم به پرسش از چگونگی به سخن درآمدن عدالتخواهی در حوزه عمومی پاسخ دهیم.
وی اظهار کرد: همانطور که میدانیم دیالکتیک یک معنای خاصی از جدال و ستیز را مراد میکند، اما هگلی و معاصر بودن مفهوم دیالکتیکی به این معنا نیست که حکمای کلاسیک مسلمان به این مقوله بیتوجه بودند. اتفاقاً از قضا به تعبیری مفهوم تضاد و جدال در کار حکمای کلاسیک مسلمان و در اندیشه اسلامی معاصر، برجستگی و درخشندگی خاصی دارد.
نامخواه افزود: هم در حکمای مسلمان، هم در اندیشه اسلامی و هم در کار عرفانی و اندیشه فلسفی، این بحث برجسته است، مثلاً در عرفان در جایی که در ظهور اسامی الهی بحث میشود، این مبحث برجسته است و هر دوره مجرای یک اسم است و در تضاد ظاهری اسماء پاسخی که ذیل این مفهوم داده میشود اساساً روشن میکند که چگونه اسماء الهی امکان ظهور پیدا میکنند.
پژوهشگر دانش اجتماعی مسلمین معتقد است که خوانش عرفانی مفهوم جدال و ستیز یک مفهوم بسیار مهم است و آنجا که خدا در جامعه میخواهد ظهور پیدا کند از طریق جدال و ستیز ظهور پیدا میکند و اگر تضاد نبود هیچ فیضی از جانب خداوند حاصل نمیشد.
وی در ادامه بیان کرد: اگر فیضی وجود داشته باشد با تضاد امکانپذیر است. در نگاه توحیدی هم همینطور است. تغییر انسانها و جوامع انسانی فعل خداست و فعل خدا به واسطه تضاد محقق میشود. امام خمینی(ره) نیز انقلاب اسلامی را تحفه الهی و نتیجه تضاد یک تغییر میدانست. در نگاه قرآنی هم این باور هست که هر حرکت مترقی توسط انبیاء ایجاد و رهبری میشود سنت مهم الهی در جامعه و تاریخ این است که خداوند برای تمام انبیاء جعل عدو میکند. بنابراین تضاد به لحاظ عرفانی و حکمی در جایی که جامعه میخواهد تغییر تکاملی داشته باشد مقوله مهمی است.
نامخواه گفت: در دوران کنونی باز هم به تضاد توجه شده است. مرحوم مطهری درباره نگاه صدرا و فلسفه اسلامی به تضاد یک مقالهای ارائه کرده که 50 سال قبل منتشر شده و مقاله اصل تضاد در فلسفه اسلامی است و در این مکتوب ایشان سیر نگاه حکمت اسلامی به مقوله تضاد را بررسی میکند و نسبتش را با دیالکتیک کلاسیک و هگلی بحث میکند.
وی تصریح کرد: میل مباحث حکمی به مقوله تضاد در سالهای بعد از انقلاب اسلامی چندان میل مؤثری نبوده بخاطر همین است که یک نظریه حکمی و اسلامی درباره دیالکتیک هنوز نداریم. در این خلأ نظری کار مرحوم نامداری اهمیت پیدا میکند اگر چه حکمت اسلامی در دورههایی اهمیت تضاد را به نحو ناتمامی درک میکند و بعد فراموش میشود.
پژوهشگر دانش اجتماعی مسلمین عنوان کرد: به نظر من یکی از مهمترین دلایل غیبت ایده عدالتخواهی در جامعه ما این است که نظریهای برای تضاد دیالکتیک ندارد. در وضع عمومی اعتقاد ندارم که ما قیام به قسط داریم البته خواست عمومی عدالت داریم اما آیا یک جنبش تام برای عدالت خواهی وجود دارد؟ به قضاوتی که شاید بگوییم سختگیرانه است باید پاسخ منفی بدهیم. عدالتخواهی در وضعیت کنونی ما دچار وضعیت گنگوارگی است. لذا مرحوم نامداری در ستیز با خویشتن و ستیز با جهان دقیقاً در نقطه نیاز ما قرار گرفته است و به تعبیر مرحوم نامداری باید دیالکتیک خودمان را تولید کنیم و از ستیز فرار نکنیم.
سیدحسین شهرستانی، مدیر گروه حکمت و هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی نیز در این نشست به سابقه آشنایی و دوستی خود با مرحوم نامداری در دوران دانشگاه اشاره کرد و گفت: انقلاب اسلامی همچنان کشش ظهور آدمهایی را دارد که با شوری آغازین یادآور لحظههای شروع انقلاب هستند.
وی اظهار کرد: اینکه پس از سه دهه از انقلاب اسلامی کسانی باشند که آتش آن رخداد را زنده نگه دارند و با همان ویژگیها ذهن، زبان، زیست و زندگیشان در خدمت آن مقام باشد از خصایص انقلاب اسلامی است. فراتر از بحث ساختاری انقلاب، هیجان و حرارت آغازین را در عرصههایی مثل عرصه جهاد هم میبینم و در عین حال هم دیگر مردان این دوره یک خودآگاهی هم نسبت به وضع زمانه خود دارند.
شهرستانی اظهار کرد: کسانی که آغازگر انقلاب هستند، گویی ناخداگاه مجذوب مغناطیسی هستند، اما کسانی که در سالیان پس از انقلاب آن گرما را نمایندگی میکنند، مجذوب یک حرارتی که پیرامونشان را فرا گرفته نیستند و تا حد زیادی پیرامون خود را پر از سرما و روزمرگی میبینند، بنابراین برای این آدمها نگه داشتن این شعله مقدس و آتش انقلابی ماندن به نوعی سلوک اجتماعی محسوب میشود.
وی بیان کرد: عدالتخواهی و ایده و آرمان عدالت به وجهی مهم است. همه آگاهیم و با این حقیقت دست و پنجه نرم میکنیم که عدالت در معرض خطر قرار دارد. هم خود ایده عدالت در خطر مطرح شدن برای مدعیان قرار دارد و هم در معرض بحران خطر مصرف عدالت و عدالتخواهی قرار داریم. در آغاز انقلاب عدالتخواهی به مثابه مطالبه دادخواهی و ظلمستیزی توسط مردمی زجرکشیده در برابر قدرت مطرح بود، امروز هم عدالتخواهی میخواهد به همان شکل آغازین مطرح شود.
شهرستانی افزود: عدلی که ذیل عقلانیت نباشد و در پهنه سیاست ساختارهای سیاسی را لحاظ نکند به حاشیهای برای قرا گرفتن نیروهای انقلابی بیکلهای تبدیل میشود که نهتنها در سیاست راه داده نمیشوند، بلکه نمیخواهند در سیاست راه پیدا کنند. درواقع روشی را پیش گرفتهاند که انگار به نقش حاشیهای خود بسنده کردهاند. ما قطعاً به عدالتخواهی که در پیرامون قدرت بایستد و قدرت را نقد کند نیاز داریم.
وی با بیان اینکه عدالت در دو مقام دادخواهی و دادگری مطرح میشود، گفت: دادخواهی باید به دادگری منتهی شود. کسی که خودش را منزه از آنچه که در تجربه انقلاب واقع شده میداند در ادامه سیاست هم سهمی ندارد. مشخصاً راهزن این عدالتخواهی رسانه است و عدالتخواهی به یک بینش رسانهای تبدیل شده و این یکی از بحرانهای اساسی عدالتخواهی است. فرق رسانه و شبکههای اجتماعی با کتاب این است که آن داغی را ندارد ولی ماندگار و استوار است.
محمدصادق شهبازی، فعال عدالتخواه به عنوان سخنران دیگر این مراسم گفت: آنچه در کتاب جدید آقای نامداری آمده و برای ما یک دستاورد محسوب میشود به نسبت مجموعه حرفهای دیگر که تا به حال درباره اسلام ناب زدیم عینی کردن این ماجراست که وقتی از یک جهتگیری خاص دینی صحبت میکنیم و این را به عنوان قرائت معیار میپذیریم و بقیه قرائتها نقد میکنیم در یک جاهایی نتایج متفاوتی ارائه میدهد.
وی با بیان اینکه متأسفانه در ماجرای عدالت اجتماعی دچار عقبماندگی هستیم، اظهار کرد: اینقدر به این موضوع بیتوجه شدهایم که در فضای عملی تبدیل به موضوعی شده که قدرت نظامسازی را ندارد در حالی که وقتی به دهه 60 برمیگردیم، میبینیم عنصر مسئولیتپذیری مردم عدالت اجتماعی است. عدالت باید جایگاه محوریش به ادبیات دینی ما برگردد و باید با همین مدل بازسازی کنیم و ادبیات دینی ما احساس مسئولیت داشته باشد. ما باید بیاییم سراغ اینکه ببینیم اولویتهای ما کجاست ما عدالت را باید از حرفهای ظاهری و بازاریابی دور کنیم و در هر مسأله اساسی در کشور باید به عدالت رجوع کنیم.
در ادامه این نشست، روحالله رشیدی، نویسنده و فعال فرهنگی با اشاره به کتاب «جدال دو اسلام»، تألیف روحالله نامداری گفت: ما در دورهای شاهد انتشار کتاب «جدال دو اسلام» بودیم که به تدریج از اندیشه امام(ره) عدالتخواهیزدایی شده بود؛ یعنی متن انقلابی حرکتآفرین تبدیل شده بود به یک متن تشریفاتی که یا خوانده نمیشد و یا فقط در دانشگاهها مطرح میشد و هیچ حرکتی را برنمیانگیخت.
وی اظهار کرد: نبوغ و زمانشناسی که آقای نامداری داشت این بود که درست در زمانی که به لحاظ عدالتخواهیزدایی از اندیشه امام(ره) کارهایی صورت میگرفت، کتابی منتشر شد که اگر چه در ابتدا دیده نمیشد، اما جای خود را به تدریج باز کرد. کتاب متن صحیفه بود، ولی ابتکاری که به خرج داده بود این بود که منظری را انتخاب کرده بود که آن منظر نقطه تمایز اسلام ناب با قرائتهای دیگر بود.
رشیدی افزود: مرحوم نامداری چینشی که در کتاب «جدال دو اسلام» انجام دادند بدون اینکه تفسیر خاصی را بطلبد، خودش حاوی نکته بود و اثرش را در کف میدان دیدیم و خیلی زود فهمیدیم که آقای نامداری چقدر دوراندیشانه به این فهم رسیده بود که وضعیت جدید نیروهای انقلاب چنین چیزی میطلبد. اولاً اینکه امام غائب است، ثانیاً امام عدالتخواه غائب است، ثالثاً ادبیاتی که باید در کف نیروهای انقلاب جریان پیدا کند وجود ندارد. خلاقیتی که ایشان در کتاب به خرج داد، نوع چینش این مطالب بود و همچنین روحی که در این متن وجود دارد را حفظ کرده به نحوی که هرکس با این کتاب مواجه میشود روح عدالتخواهی در او احیاء میشود.
وی تصریح کرد: مخاطب این کتاب معلوم است کدام نسل هستند و کاملاً مشخص است چه میخواهد بگوید و ادعا میکنم اگر کتاب «جدال دو اسلام» نبود ما در بازآرایی وضعیت جدید نیروهای انقلاب در جهت عدالتخواهی یک جای کار با مشکل برخورد میکردیم و باید قدردان باشیم.
وحید جلیلی، فعال فرهنگی و مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نیز به عنوان دیگر سخنران این مراسم با اشاره به آیه 14 سوره شوری گفت: ما گاهی اوقات میگوییم، خلأ نظری داریم به همین دلیل به وحدت نمیرسیم و نمیتوانیم موج ایجاد کنیم، اتفاقاً این آیه میگوید که بسیاری از اختلافات بعد از اینکه مسائل روشن میشود، اتفاق میافتد و گاهی وقتی علم را به میدان میآورید، اتفاقاً گسستها شروع میشود. در مورد انقلاب اسلامی هم در اوایل انقلاب هرچه حقیقت انقلاب شفافتر میشود اختلافات بیشتر میشود.
وی عنوان کرد: پس برای اینکه به همافزایی برسیم نیازمند اخلاق و تقوا هستیم و نکته مهم در آقای نامداری اخلاص بود و همین به کار او برکت میداد و علمش را در مسیر هدایت میآورد. امید است بتوانیم اخلاصی که او داشت و جهاد و همتی که در زندگی ایشان دیدیم، بتوانیم در زندگی خود محقق کنیم.
نظر شما