پنجشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۶
در تألیف کتب قرآنی کودک، چقدر اولویت با سلیقه و نیاز مخاطب است؟

آنچه که برای کودکان مناسب‌تر و جذاب تر است بخش‌های داستانی است؛ آنجا که نگاه کودکانه ای وجود دارد و در باطن هم آموزه‌های قرآنی است که اهمیت دارد و می‌توان آنها را با شعر و ترانه و بازی و قصه‌ها و مثل‌ها منتقل کرد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مریم سادات گوشه ـ هر ساله کتاب‌های بسیاری در حوزه یادگیری قرآن، روخوانی و مفاهیم قرآنی برای رده سنی کودک و نوجوان با هدف رشد کودک و نوجوان و تعالی در بزرگسالی منتشر می‌شود. بیشتر خانواده‌ها سعی می‌کنند کودکانشان را از همان کودگی با داستانهای قرآنی آشنا کنند و وقتی وارد دبستان می‌شوند با روخوانی قرآن نیز آشنا می‌شوند. سوالی که معمولا ذهن مخاطبان بخصوص والدینی که دوست دارند کودکانشان به نحو صحیحی با مفاهیم قرآنی آشنا شوند و به تعبیری جذب کلام خدا شوند این است که آیا این کتابها توانسته اند فرزندانشان را به درستی جذب قرآن و مفاهیم آن کند؟ و اگر نتوانسته باید چه کار کرد؟

سیدعلی کاشفی خوانساری نویسنده کودک و نوجوان که قبلا هم مدیر کمیته کودک و نوجوان نمایشگاه قرآن بوده است، در پاسخ به اینکه کتابهای قرآنی حوزه کودک و نوجوان موجود در بازار و نیز در مدارس را به لحاظ کیفی چگونه ارزیابی می‌کند، می‌گوید: «وقتی می‌خواهیم هر مقوله عمومی و آنچه مربوط به زندگی و معارف بشری است را در حوزه کودک ونوجوان بیاوریم، با دو رویکرد مواجهیم. زمانی اصالت را به محتوای اولیه ،دانش و متن می‌دهند و یک وقت هم اصالت را به کودک . به کسی که قرار است کتاب جدید کودکانه را بخواند. مثلا به این نتیجه می‌رسیم که بچه‌ها خوب است که با تاریخ ایران، شاهنامه، محیط زیست، تغذیه مناسب و یا دفاع مقدس و... آشنا شوند. در بیشتر موارد کسانی این مطالب را می‌نویسند، عموما متخصصان آن حوزه هستند که اولویت، اصالت متن و تقدس را به آن حوزه می‌دهند. مثلا می‌گویند تاریخ چه حرفها و نکاتی دارد و اصلی ترین حرفهایی که باید در شاهنامه بزنیم چیست؟ یا اصلی ترین کاری که باید برای علوم قرآن انجام بدهیم چیست؟ و بعد سعی می‌کنند آنها را به زبان بچه‌ها بنویسند و آن را ارائه کنند. به طور کلی این مسیر اشتباه است . یعنی نقطه شروع و برنامه‌ریزی باید از طرف بچه‌ها باشد. و باید از سمت بچه‌ها شروع کنیم و به فرض به سمت قرآن بیاییم. آن زمان متنی که پدید می آید برای بچه‌ها جذاب است و می‌تواند برایشان مفید و اثر گذار باشد.»

او با اشاره به اینکه هدف و رسالت اصلی قرآن معطوف به انسان است، تصریح کرد: «مگر قرآن هدفش غیر از این است که انسانها در دنیا و آخرت زندگی خوبی داشته باشند و در نهایت به سعادت برسند. رویکرد قرآن مخاطب محور است. طبیعتا وقتی راجع به قرآن برای بچه‌ها صحبت می‌کنیم اولویت اول باید کودک باشد. اگر با این نگاه پیش برویم که بچه‌ها چه چیزی از قرآن بیشتر به کارشان می‌آید و می‌تواند نیازشان را مرتفع کند و مفید باشد، آن گاه می‌بینیم حفظ قرآن در اولویت نیست. یا مثلا به این فکر می‌کنیم که قصه‌های قرآن با نگاه جذاب داستان و روایت می‌تواند بچه‌ها را جذب کند یا نکات شیرینی مثل کنایات و عبارات طنزآمیز و مثل‌ها می‌تواند برای بچه‌ها موضوعیت پیدا کند.»

این نویسنده در ادامه در خصوص نحوه صحیح تألیف کتب قرآنی می‌گوید: «وقتی از قرآن برای بچه‌ها صحبت می‌کنیم قرآن یک ظاهر دارد و یک باطن. البته قرآن چندین باطن دارد. اما برای کودکان می‌توان به دو قسمت تقسیم کرد. در ظاهر آنچه که برای کودکان مناسب‌تر و جذاب تر است بخش‌های داستانی است؛ آنجا که نگاه کودکانه ای وجود دارد و در باطن هم آموزه‌های قرآنی است که اهمیت دارد و می‌توان آنها را با شعر و ترانه و بازی و قصه‌ها و مثل‌ها منتقل کرد. اگر ما در رویکردمان نسبت به قرآن و کودکان اولویت را به سلیقه و نیاز مخاطب دهیم خیلی از این کتابها شاید مورد تأیید نباشد. ممکن است با معرفی معلم و کتابدار و خانواده اینها را بخوانند و محفوظاتی پیدا کنند اما باعث ایجاد علاقه قلبی و ماندگار میان کودک و قرآن نمی‌شود که قرآن را دوست داشته باشد و در بزرگسالی با آن مانوس شود و دنبال پاسخ‌های پرسش‌های خود در قرآن بگردد. آنچه که خدا از بنده‌ها می‌خواهد، این است که در قرآن تدبر و تفکر کنند. اما رویکرد تدبر و تفکرمحور کمتر در این کتاب‌ها می‌بینیم.»

وقتی کودکان به مدرسه می‌روند با قرآن آشنایی بیشتری پیدا می‌کنند. با نگاهی به کتاب‌های قرآن مدارس ابتدایی متوجه می‌شوید بیشتر دانش آموزان با خواندن قرآن مشکل دارند. چرا که مثلا برای یک کودک 8 یا 9 ساله از تمام سوره‌های قرآن متونی آورده شده که او باید همه را بخواند و وقتی نمی‌تواند به راحتی بخواند از خواندن قرآن زده می‌شود. کاشفی درباره این موضوع می‌گوید: «آموختن سوره‌های قرآن یا خواندن آیات قرآن در سال‌های اول ابتدایی هیچ تأثیر مثبتی نمی‌تواند داشته باشد یعنی یکسری محفوظات طوطی وار می‌دهد که باعث فراری شدن آنها از قرآن در سن‌های بالاتر می‌شود. تجربیات دیگران می‌تواند برای ما راهگشا باشد. مثلا هیچ وقت درموسسات دینی مسیحی تأکید بر حفظ کردن متن انجیل نمی‌شود. آن مفاهیم است که باید به زبان ساده و جذاب بیان شود و بین کودک و قرآن ایجاد علاقه و انس کند. در حقیقت به یک ظاهر سطحی از قرآن بسنده می‌کنند و به معانی آن کمتر توجه می‌کنند که برای بچه‌های ما مناسب نیست.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها