در ابتدای این همایش، مرتضی خسرونژاد، مدیر پیشین مرکز مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز در پیامی در معرفی کارین موریس، گفت: کارین موریس واضع رویکرد فلسفه با کودکان است که رویکردی منتقدِ رویکرد بنیانگذاران جنبش فلسفه برای کودکان دارد.
وی افزود: همانگونه که ملاحظه میکنید او با نشاندن واژه با بجای برای در عبارت فلسفه برای کودکان، اصل اندیشه خود را بیان داشته است. از دیدگاه او (و همکارش جوانا هِینز) لیپمن در تعریف و ترسیم دو عنصر اصلی برنامه فلسفه برای کودکان، یعنی کودک و فلسفه به خطا رفته است. همچنین از دید او رمانهای لیپمن نیز موادی مناسب برای بررسی در حلقه کندوکاو نیستند. موریس به جای رمانهایی از این دست، در کار عملی خود با بچهها از کتابهای تصویری استفاده میکند و همین استفاده است که او را برانگیخته تا بر این آثار همسنگِ مفاهیم کودک و فلسفه بیندیشد و فکر بپرورد.
به گفته این استاد دانشگاه، کارین موریس را میتوان هم صاحبنظری در آموزش فلسفه به کودکان و هم در کتابهای تصویری دانست. از دید او نگاه لیپمن به کودک نگاهی انسانگرایانه است. به این معنی که او با پیروی از رویکردهای رشدگرا انسان بزرگسال را الگوی رشد میداند و به همین دلیل فلسفه را نیز آنگونه که بزرگسالان درمییابند، میببیند و تعریف میکند.
خسرونژاو گفت: این نقد، موریس رویکردی پساانسانگرایانه دارد و نکته کلیدی بحث او انتقاد از تصور بزرگسالان از زمان خطی در آموزش است. زمان خطی، رشد را به عنوان فرآیندی رو به جلو و یکسان برای همه، امری گریزناپذیر میداند. و این بزرگسالان و دانش روانشناسی خردگرای ایشان است که هنجارها و فرهنگ و آداب و رسوم این رشد را بر کودک عرضه میکند. و نظام آموزش و پرورش میآید که از کودک همان چیزی را بسازد که بزرگسالان میخواهند. بزرگسالان و علم آنها کودک را به اجزای جداگانه تقسیم میکند و برتری را به مغز و عقلانیت میدهد و بدن کودک به حاشیه رانده شده و ستم میبیند.
فلسفیدن کودک از نوعی نیست که فیلسوفان بزرگسال الگوی آن هستند
وی ادامه داد: پساانسانگرایی اندیشیدن را نه فقط در سر بلکه در کل بدن میبیند. از این دید سن و سال هیچ ارجحیتی برای کسی نمیسازد. و بنابراین فلسفه بسته از پیش آمادهای نیست که برای کودکان آورده یا فرستاده شود. فلسفیدن در گفتوگوی بزرگسالان با کودکان و کتاب تصویری آفریده میشود. نوع فلسفیدن کودک از نوعی نیست که فیلسوفان بزرگسال الگوی آنند. با این استدلال است که در رویکرد او فلسفه برای کودکان (فَبَک) جای خود را به فلسفه با کودکان (فباک) میدهد. از دید او گروهی از کتابهای تصویری از آنجا که بر جاندارانگاری کودک ارج مینهند و به تخیل و تفکر او دامن میزنند و دارای شکافهای مفهومی هستند، همنشینی مناسب برای کودک در حلقه کندوکاوند. این آثار با به تصویر کشیدن رابطه کودک و بزرگسال و اغلب با به پرسش کشیدن این رابطه نظم موجود را به پرسش میکشند و شرایط را برای رهایی بخشی فراهم میآورند.
به گفته خسرونژاد، در این سخنرانی موریس کوشیده است در زمانی اندک بنیانهای فکری خود را آشکار سازد؛ نظرش را درباره مفاهیم کودکی، فلسفه، و کتاب تصویری آشکارا و البته گاه نیز به تلویح بیان کند و با مثالهایی از کتابهای تصویری ادعاهای خود را روشن سازد. هر چند ممکن است سخنان او برای دانشجویان ارجمندی که با پیشینه بحثهای وی آشنایی ندارند دشوار باشد، اما این سخنرانی میتواند برانگیزنده پرسشهایی ژرف در ذهن ایشان برای جستوجوهای تازه باشد.
وی تصریح کرد: مرکز مطالعات ادبیات کودک به زودی متن این سخنرانی و دیگر سخنرانیهای کارین موریس را به صورت آنلاین در اختیار پژوهشگران قرار میدهد.
در ادامه ویدیوی سخنرانی خانم «کارین موریس» پخش شد که در این پیام تصویری او اظهار کرد: غیر از موضوع «وقتی کودک پساانسانی با کتابهای تصویری ملاقات میکند: بدنهای به هم پاسخگو و گشاده» امکان نداشت چیزی جز این به علایق من نزدیک باشد.
استاد دانشگاه فنلاند و دانشگاه کیپ تاون در آفریقای جنوبی با طرح این پرسش که ادبیات کودک برای چه کسی است؟ و برای کار با کودک چه تصوری در این مفهوم نهفته است؟ عنوان کرد: با استفاده از پژوهشهایم بر اساس کتابهای تصویری به آن اشاره کردم.
وی با بیان اینکه کتابهای تصویری اجسامی سیاسی هستند و نباید یک شی تلقی شوند، به انتقاد از شرایط حاکم بر صنعت نشر پرداخت و ادامه داد: از این رهگذر در پی این نیز هستم که نمایان سازم کارگران در این سیستم چه شرایطی را تجربه میکنند و کارگران صنعت نشر با چه مشکلاتی روبهرو هستند.
موریس سپس در 4 بخش سخنرانی خود را ارایه کرد و به تبیین نقش زمان خطی در رشد کودک اشاره کرد.
کودک شهروند صاحب حق است
این پژوهشگر ادبیات کودک، کودک را شهروند صاحب حق عنوان کرد که نیاز به محافظت دارد و تعاریفی که از کودکی ارایه می شوند، هنجارآفرین هستند. کودک پساانسان به رنگ خاکستری تایپ میشود؛ کودکی است که در جهان یا قسمتی از جهان نیست بلکه با جهان است. کودک به سیستمی پیچیده بسته و در آن همآمیخته است. پساانسانگرایی تفکری را که منحصر به ذهن باشد نمیپذیرد و معلمها، پژوهشگران و والدین را به حضور اکنون پرتراکم دعوت میکند.
وی در این نشست به نمونههایی از کتابهای تصویری پرداخت و پساانسانگرایی از منظر ادبیات کودک را مورد اشاره قرار داد.
چگونه میتوان از ادبیات استفاده کرد؟
موریس با تصریح اینکه سانسور کماکان در کتابهای تصویری وجود دارد، عنوان کرد: مخاطب ادبیات کودک کیست؟ وقتی کودک پساانسان با کتاب تصویری روبهرو میشود، چگونه میتوان از ادبیات استفاده کرد؟
به گفته او، کتاب تصویری «من و نافم» یک همکاری بین کاوه سیف، کارین موریس و پسرش است که مرزها را میشکند و ترسیم میکند.
این پژوهشگر ادبیات کودک در پایان به معرفی بخشهایی از کتاب یادشده پرداخت و بخشی از متن این کتاب را خواند. در مارس 2020 در یک مدرسه دولتی در کیپ تاون با دانشآموزان این کتاب را آزمودم که بچهها 6 سال داشتند و فقط یک جلسه با آنها کار کردم و ایدهام این بود که صفحات ورقه ورقه شده را بر ریسمانی دور اتاق آویزان کنم اما متوجه شدم قلابی در برای آویزان کردن وجود ندارد.
وی در پایان با آرزوی حضور در ایران، بخشی از فیلمی را به نمایش گذاشت که کودکان در حال نقاشی برای یک کتاب تصویری هستند.
در ادامه کاوه سیف درباره تصویرگری و همکاری با کارین موریس، گفت: به عنوان یک تصویرگر ایرانی افتخار دارم که در این کتاب همکاری کردم.
تصویرگر به عنوان یک جنبه تزیینی نگریسته میشود
این هنرمند ایرانی به روند همکاری و نحوه ورود به حوزه فلسفه کودکان اشاره کرد و افزود: آنچه در مسیر تصویرگری تصور میشود این است که به عنوان فیلسوف و جریان ساز افکار مردم مورد غفلت است و تصویرگر به عنوان یک جنبه تزیینی نگریسته میشود.
سیف با این نقد که وقتی درباره کتابهای تصویری صحبت میشود، جایگاه تصویرگر دیده نمیشود، عنوان کرد: با اینکه شاهد کتابهای تالیفی هستیم که نویسنده همان تصویرگر است. از این قضیه غافل شدیم که بسیاری تصویر را نمیبینند.
تصویرگری کتاب تصویری «من و نافم» ادامه داد: در این رهگذر با برنامه فلسفه به کودکان آشنا شدم. ضمن این برنامه با کارین موریس و خانم هاینس آشنا شدم که نقد داشتند به این جریان. بدین ترتیب با مقالات و افکار ایشان آشنا شدم و شناخت عمیقی از کتابهای تصویری پیدا کردم.
سیف با بیان اینکه کتاب فوق یک تجربه فوق العاده بود، افزود: این پروژه، یک همکاری خیلی خوب بود. زیرا آنچه اهمیت داشت در این همکاری تسلط موریس بر تصویر بود و من این فرصت را یافتم که این کار را برای ایشان انجام دهم. من دنبال متنی بودم که جایگاه تصویر در آن دیده شده باشد و مولف و تصویرگر با هم بتوانند تعامل داشته باشند. اینکه تفکرات موریس چه تاثیری داشت ایشان همیشه با تعامل سازنده با اطرافیان برای فریم به فریم کتاب حتما نظرات دیگران را جویا میشد و از افکار مختلف استفاده میکرد. کتاب را با هم تولید کردیم و ایدهپردازی و خیلی از بیانی که در کتاب داریم به صورت شفاهی در اختیار من گذاشته شد.
یادآور میشود: در پایان این نشست با حضور آتشی، دبیر اجرایی هشتمین همایش ملی دانشگاهی ادبیات کودک پرسش و پاسخ با کارین موریس برگزار شد.
نظر شما