حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمدحسین راجی جزء آن دسته از روحانیون به شمار میآید که در برقراری ارتباط با جوانان موفق بوده است. ارتباط صمیمی و دوستانه بین او و طلاب و دانشجویان دانشگاه به خصوص دانشگاه فردوسی مشهد که نماز مغرب را در مسجد امام رضا (ع) این دانشگاه اقامه میکنند، باعث شکلگیری و هدایت فعالیتهایی شده است که یکی از ثمرات آن نگارش کتابهایی نظیر «صعود چهل ساله» و «گام تمدنساز» است؛ کتابهایی که آوازهشان حتی تا آن سوی مرزها رفته است و سیدحسن نصرالله هم از دادهها و آمارهای این کتابها در سخنرانی خود استفاده میکند.
به تازگی هم کتاب «سنگ محک» به قلم حجتالاسلام راجی و در 3000 نسخه و به همت اندیشکده سعداء و توسط نشر معارف منتشر شده است. این کتاب در سه فصل «شاخصههای نامزد اصلح در عرصه فردی و اخلاقی»، «شاخصههای نامزد اصلح در عرصه تخصصی و مدیریتی» و «شاخصههای نامزد اصلح در عرصه انقلابی» تدوین شده است.
کتاب «سنگ محک» ۴۷ ویژگی نامزد اصلح را با بهرهگیری از آیات، روایات و کلام امامین انقلاب و همچنین با استفاده از داستانهای تاریخی و سیاسی برای مخاطبان بیان میکند تا بتواند معیاری برای انتخاب فرد اصلح توسط آحاد مردم باشد.
اندیشکده سعداء که به همت جوانان پای کار و همراه حجت الاسلام سیدمحمدحسین راجی جان گرفته است، امروز نقش مهمی در نگارش کتابهای استراتژیک دارد و استقبال خوبی هم از کتابهای این مجموعه شده است؛ به طوری که در مدت کمی به چاپ مجدد میرسد.
برای آشنایی بیشتر با فعالیتها و شنیدن نکاتی که کمتر بیان شده است، به سراغ حجت الاسلام و المسلمین راجی رفتیم تا جزئیات را از زبان ایشان بشنویم. متن گفتوگو در زیر از نظر مخاطبان میگذرد.
در ابتدا لطفا در مورد اولین پایههای تأسیس اندیشکده سعداء و دغدغهای که باعث شکلگیری آن شد، برایمان بگوئید.
حدودا از سال 89 کارهای پژوهشی عمیق ما با موضوع سند FATF شروع شد. آن زمان سند FATF به شکل امروزی وجود نداشت و ما با نوشتن نامهای تخصصی به رئیس جمهور وقت در مورد اسناد بین المللی که ایران تا چند سال آینده مجبور به پذیرش آنها خواهد شد، تذکر دادیم. اما کار اصلی ما زمانی آغاز شد که احساس کردیم جمهوری اسلامی به واسطهی اسناد بین المللی، دارد استحاله میشود. اولین سندی که آن زمان به آن ورود پیدا کردیم، سند «2030» بود که جلسات آن برگزار شد و حاصل آن کتاب «نقدی علمی بر سند 2030» شد. در همین حین دغدغه دیگری داشتیم و آن این بود که سخنرانهای ما بتوانند معارف انقلاب را در منابر خود ذکر کنند. به همین منظور کتابهایی نظیر «راههای نفوذ دشمن»، «زیباییها و زشتیهای کربلا» و کتابهایی که به تازگی چاپ شده مانند «دوگانههای سرنوشت ساز» و «سنگ محک» به چاپ رسید. با انتشار و چاپ این کتابها، ضمن دادن محتوای مناسب به واعظان سعی داشتیم تا منابر و سخنرانیها را از امور فردی به امور اجتماعی بکشانیم و توجه مخاطبان را به این امور جلب کنیم.
افراد تیم و پژوهشگران «اندیکشده سعداء» به چه شکل جذب شدند؟
«سعداء» ابتدا پایگاه نشر مطالب من بود که توسط تعدادی طلبه و دانشجو راه افتاد. من مطالب جلساتم را ثبت و ضبط نمیکردم اما این جوانان اعتقاد داشتند که جلسات برگزار شده، قابلیت مطرح شدن در سطح بالاتری را دارد و باید به گوش دیگران هم برسد. به مرور زمان کار تخصصی شد و اوج این کارِ تخصصی نگارش و پژوهش کتاب «صعود چهل ساله» بود. در این پروژه بسیاری از کسانی که در دانشگاه و حوزه شاگرد من بودند و همچنین مبانی فکری محکمی داشتند، دور هم جمع شدند و آن پژوهش سنگین و طاقتفرسا و پیچیده شروع شد. بعد از آن و به همت این تیم پژوهشی «گام تمدنساز» به رشتهی تحریر درآمد و با شروع کرونا، کتاب «کرونا چالش نظام سلامت» نوشته شد. در تمام کتابهایی که مینوسیم هدف ما این است که سوالات و دغدغههای مردم را پاسخ دهیم و راهکارهای حل مشکلات را بیابیم تا بتوانیم باری از روی دوش نظام برداریم. گاهی اوقات این بار برداشتن با گفتن دستاوردها و امید دادن به مردم میسر میشود و گاهی دیگر با ترسیم یک مدل برای انجام کارها میتوانیم به هدفمان برسیم.
چگونه موضوعات کتابهای خود را انتخاب میکنید؟ به طور مثال در مورد کتاب «کرونا و چالشهای نظام سلامت»، در زمان پاندمی کرونا مشکلات و معظلات جدی دیگری هم وجود داشت، اما چرا به سراغ این بخش از چالشها رفتید؟
زمانی که میخواهیم کتابی بنویسیم، خیلی روی موضوع آن فکر میکنیم که این پژوهش در حال حاضر مهمترین اولویت باشد. در نگارش «صعود چهل ساله» مهمترین اولویت را این تشخیص دادیم که در چهل سالگی انقلاب دشمن تمام تلاشش را میکند تا مردم را ناامید کند و دستاوردهای نظام را از چشم مردم بیندازد. از طرفی ما کتابی نداریم که دستاوردهای نظام را خیلی کامل گفته باشد و هیچ کتابی هم نداریم که دستاوردهای نظام را بر اساس اسناد بین المللی بیان کرده باشد.
زمانی که کرونا اتفاق افتاد، اولا نگاه کردیم که ذهن مردم مشغول چه چیزی است و ثانیا چه اتفاقاتی میتواند در آینده پیرامون این مسئله بیفتد. برای قسمت اول دستاوردها و تلاشهای نظام سلامت را بیان کردیم و در قسمت دوم مقایسهی بین عملکرد جمهوری اسلامی و کشورهای دیگر انجام شد و اوج بحث در فصل پنجم کتاب بود که پیش بینی اتفاقات آینده بود. اتفاقاتی مانند پیشنهاد وام گرفتن از صندوق بین المللی پول، کمکهای بشر دوستانه و واکسنهای کرونا و بیان تجربههای پیشین جهان در رابطه با پاندمیهای پیش آمده در این موارد را دراین فصل ذکر کردیم. در ضمن با توجه به فجایعی که قبلا در دنیا اتفاق افتاده بود، ذکر کردیم که چرا نمیتوانیم هر واکسن یا دارویی را دریافت کنیم.
از طرفی دیگر احساس کردیم که مردم در مسائلی شبهات عمیق دارند و با توجه به این شبهات اعتقادی و سیاسی کتاب «شبهه ویروس» را نوشتیم ولی چون شبهات و سوالات پشت سر هم زیاد میشد، به محض آماده شدن مطالب آن را در فضای مجازی نشر دادیم و شما غالبِ پاسخهایی را که به شبهات در این دوره داده شده است، نگاه میکنید، از همین منبع گرفته شده است.
خیلیها ممکن است کتاب بنویسند و کتابهایشان مفید هم باشد اما با توجه به فضای اقتصادی حال حاضر جامعه که مردم قدرت خرید چندانی ندارند، آن کتابها با استقبال مواجه نمیشوند و یا کمتر از پیشبینیهای انجام شده از آن استقبال میشود؛ اما، کتابهای شما، به طور مثال «سنگ محک» که به تازگی به چاپ رسیده است، به سختی در کتابفروشیها پیدا میشود و بلافاصله پس از چاپ به فروش میرسد. خودتان فکر میکنید دلیل این استقبال کمسابقه از کتابهای شما چیست؟
کتاب ابعاد مختلفی دارد. علمی بودن کتاب، نیاز جامعه بودن و مواردی دیگر در مطرح شدن کتاب موثر هستند اما یک قسمت دیگر ذیل مباحث اخلاقی و اعتقادی قرار میگیرد. بچههایی که پای نگارش این کتابها هستند، به معنای واقعی کلمه افراد با اخلاصاند. شما کجا میتوانید تعداد زیادی نیرو با مشکلات و گرفتاریهای شخصی پیدا کنید که بدون یک ریال چشمداشت و پول کار کنند و بعد وقتی بعد از چندین ماه پژوهش، متون را مینوشتند و من آن را مناسب نوشتن در کتاب نمیدیدم، حتی در این لحظه هم اعتراضی از جانب آنها انجام نمیشد؟! برای اینکه اسم این بچهها در کتاب بیاید، ما باید التماس میکردیم! و اینها همه پای کار بودن و اخلاص را نشان میدهد. اگر ما بخواهیم کاری انجام دهیم که خودمان دیده شویم کارمان دیده نمیشود اما، اگر بخواهیم کاری انجام دهیم که خدا ببیند، تمام عالم خواهند دید.
پس از انجام پژوهشهایی مانند «صعود چهل ساله» از طرف ارگان یا مجموعهای پیشنهاد انجام کار داشتهاید؟
تا جایی که دلتان بخواهد ما پیشنهاد انجام پژوهش داریم. چون همه میدانند که پژوهشهای ما به چه صورت است به ما پیشنهاد میدهند و این پژوهشها از هر جایی که فکر میکنید به ما میرسد حتی پیشنهادی هم از ناحیه دولت داشتیم اما، ما این کارها را انجام نمیدهیم. ما پژوهشی را انجام میدهیم که خودمان به حجت برسیم که نیاز اصلی جامعه این پژوهش است و شاید یکی از عوامل موفقیت ما همین بوده است.
به منابعِ نگارشِ کتابهای خود چگونه دسترسی پیدا میکنید؟ به طور مثال بسیاری از منابع و کتابهای تخصصی در اینترنت یافت نمیشود و باید به نسخه فیزیکی آن دسترسی داشته باشید تا بتوانید از آن استفاده کنید.
بسیاری از منابع مورد استفاده ما منابع داخلی نیست، به همین خاطر کتابهای خارجی را گاهی اوقات میخریم و گاهی اوقات هم در اینترنت پیدا میشود؛ اما، طاقتفرساترین قسمت کار همین قسمت است. مثلا در فصل آخر کتاب «انتخابات تکرار یا تغییر» به حدود صد کتاب دسته اول انگلیسی رجوع داده شده است که در حال حاضر در بازار هم وجود ندارد. بچههای ما کتاب اصلی را پیدا میکنند و آن را میخوانند؛ گاهی اوقات تمام کتاب را میخوانند تا از یک بند این کتاب استفاده کنند.
به عنوان آخرین سوال بفرمایید چند نفر در این کارهای پژوهشی شما را یاری میکنند؟
حدود 12 نفر به طور ثابت در حال پژوهش هستند و تعداد زیادی از افراد را داریم که دورادور به ما کمک میکنند. مثلا من کتابی را به دانشجویان میدهم و از آنها میخواهم تا ویژگیهای مد نظر را استخراج کنند و از این نوع افراد هم زیاد پیدا میشوند.
نظر شما