کارشناسان سومین نشست از سلسله نشستهای ایبنا، دهم خردادماه با عنوان «بررسی سیاستهای اجرایی طرحهای فصلی» در اتاق گفتوگوی خبرگزاری کتاب ایران با حضور آزاده نظربلند، معاون کتاب و فرهنگ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران؛ مهدی حسینزادگان، مدیر فروشگاه نشر ققنوس و محمد یراقچی، مدیر کتابفروشی پنجره و رئیس کارگروه کتابفروشان در اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران برگزار شد. سیاست های اجرایی طرحهای فصلی و میزان تاثیرگذاری آنها، نوع برگزاری طرحها، انتخاب زمان آنها، اینکه چند روزه باشد، میزان یارانه تخصیص یافته در دورههای مختلف و درصد تخفیفها، از مواردی بود که در این نشست مورد بررسی قرار گرفت.
موسسه خانه کتاب سعی داشتهاست با برگزاری طرحهای فصلی از کتابفروشیها حمایت کند. همچنین این نگاه وجود داشته که یارانهها با روش و در محل درستتری نسبت به شیوههای قبلی، مصرف شوند. در ابتدا کمی درباره 16 دوره طرح فصلی و آمارهای بهدست آمده از آنها بپردازید و ضرورت بازنگری در سیاستهای گذشته را چه میزان جدی میبینید؟
نظربلند: طرحهای فصلی به این شکل شروع شد که موسسه خانه کتاب نامهای از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد، مبنی بر اینکه یارانهای به کتابفروشیها اختصاص پیداکند تا جلوی تعطیلی آنها گرفته و موجب افزایش کتابخوانی شود. در ابتدا هیچ خط مشی و برنامه اجرایی وجود نداشت، فقط خانه کتاب مسئول ارائه یارانه به کتابفروشی و رونق کتابخوانی بود.
پس از بررسیهای اولیه، نخستین دوره طرح را در سال 94 با شعار «کتابفروشی به وسعت ایران» برگزار کردیم که البته آن موقع، هنوز برنامه مشخصی برای تداوم برگزاری چنین طرحی وجود نداشت. در ادامه، 28 کتابفروشی عضو طرح شدند؛ اما بعد از برگزاری نخستین دوره، با دیگر کتابفروشیها در سراسر ایران تماس گرفتیم و این تعداد را به 104 کتابفروشی رساندیم. در دورههای اول، برخی از کتابفروشیها امکانات زیرساختی مانند کامپیوتر نداشتند و حتی برخی از آنها با این شرط عضو طرح شدند که کتابها را میفروشند، کد ملی مشتریانشان را در کاغذ ثبت و شبها در خانه و با کمک فرزندانشان اطلاعات را در کامپیوتر ثبت میکنند. تداوم طرحها، تحولات زیرساختی زیادی را در کتابفروشیها به وجود آورد و فعالیت آنها را از حالت سنتی به فضای فناورانه تبدیل کرد. این روند بهگونهای پیش رفت که در آخرین طرح یعنی زمستانه 1399، تعداد کتابفروشیهای عضو به 906 رسید که رکورد خوبی بود.
طرحهای فصلی کمترین نقش را در ایجاد عادت به تخفیف داشته است
یارانه هر طرح هم مستقیما از طریق معاونت امور فرهنگی تامین میشود و وابسته به شرایط زمانی و بودجه وزارت ارشاد است. طرحی داشتیم که با یک میلیارد تومان اعتبار برگزار شد و همچنین برای آخرین زمستانه بیش از 4 میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفتهشدهبود. سال 99 به دلیل پاندمی بیماری کووید19 و درگیر شدن کل جامعه، یکی از پربارترین سالها برای طرحهای فصلی بود. از سال 94 تا 99 هیچگاه چهار طرح در یکسال برگزار نشدهبود، اما در سال 99 این طرح چهار بار برگزار شد و کتابفروشیها استقبال بهتری از آن کردند. اکنون به این نتیجه رسیدیم که این طرح بعد از 16 دوره، ملزم به تغییراتی است تا بتواند جایگاه مناسبتری به دست بیاورد. در کل؛ طرحهای فصلی تنها جایی بود که وزارت فرهنگ و ارشاد، کتابفروشیها را دید و به آنها یارانه اختصاص داد.
بارها عنوان شده که به دلیل کمبود اعتبار، کتابفروشان مجبور به پرداخت بخشی از تخفیفها شدهاند، این درحالی است که آنها کمتر به گردش مالی که طرحهای فصلی ایجاد میکند، توجه دارند. از طرفی؛ نقدهایی بر اجرای طرحهای فصلی وارد میشود و برخی میگویند که اجرای این طرحها باعث عادت مشتری به خرید کتاب با تخفیف شدهاست، اما باید به این مساله هم توجه داشت که اجرای طرحهای فصلی، موجب ورود مشتری به کتابفروشی میشود. همچنین سعی کردیم تا تخفیف را از حدی بالاتر نبریم و حدود 15 تا 25 درصد را برای تخفیفها در نظر داشتیم. این مساله با اخذ نظر اتحادیه ناشران و کتابفروشان بودهاست؛ حتی برای تصمیمگیری درباره اختصاص تخفیف 15 درصد به کتابهای ترجمه و تخفیف 25 درصد به کتابهای تالیفی، جلسات هماندیشی برگزار شد و براساس تصمیمگیری جمعی پیش رفتهایم. بهطور کلی اما روال کار در اکثر طرحها، اعمال تخفیف 20 درصدی بوده؛ چه در بخش فروش حضوری در کتابفروشیها و چه در بخش فروشهای دیجیتالی.
اگر توجه داشته باشید؛ در زمینه اعمال تخفیفها، متاسفانه در صنف کتابفروشیها و ناشران هم بعضا با اتفاقهایی روبهرو میشویم. در فرهنگسراها و گوشه پارکها اقداماتی برای فروش کتاب با تخفیف بالا انجام میشود. در بازاری که این آشفتگیها در آن ایجاد شده، نمیتوان گفت تخفیف 20 درصدی با تعداد مشتریهای محدود، تاثیر زیادی بر جو کلی بازار کتاب گذاشته است. این تخفیفها نمیتواند روند بازار کتاب را مختل کند و من فکر میکنم عوامل زیادی در بازار کتاب وجود دارد که همه با هم روند عادت مشتری به خرید کتاب با تخفیف را شکل دادهاند. طرحهای فصلی کمتقصیرترین آنها است. البته که میتوان بهتر و هدفمندتر عمل کرد؛ برای همین نیاز به شفافیت بیشتر است و میتوان شرایط را به سمتی برد که اجرای طرح فصلی، بیشتر باعث ترویج کتابخوانی شود.
باید طرح نجات کتابفروشی را آغاز کرد
آرمان توسعه متوازن در طرحهای فصلی چقدر تحقق یافته و در این حوزه چه پیشنهادی برای دسترسی بیشتر به اهداف اولیه طرحها دارید؟
یراقچی: شکی نیست که طرحهای فصلی، طرحهای موفقی بودهاند؛ زیرا یارانهای از طرف دولت به خریداران کتاب داده میشود و این مساله به کتابفروشان نیز کمک میکند؛ بهطوری که کتابفروشیها به اصطلاح؛ پاخور بیشتری در سال پیدا میکنند و... همچنین افرادی که با کتابفروشیها قهر بودهاند، به فضای کتابفروشی باز میگردند. بهخصوص در چند سال اخیر که این طرحها میان کتابخوانها و افرادی که پیگیر کتاب بودند، شناخته شدهاست و آنها منتظر طرح فصلی هستند.
این روزها هر سه راس مثل نشر یعنی ناشر، موزع و کتابفروش با مشکلات پییچده مالی مواجه هستند. البته کتابفروشیها همیشه در وضعیت بحرانی بودهاند و بهنظرم در شرایط موجود، باید طرح نجات کتابفروشی را برگزار کرد. کتاب بسیار مظلوم و بیدفاع شده و باید به داد کتاب برسیم. تصور کنید که کالای ارزشمندی مانند کتاب با 50 تا 60 درصد تخفیف به شکل کتابسازیشده و قاچاق به فروش میرسد؛ اما این آسیبها در ظاهر این کتابها به چشم نمیآید، در نتیجه تخفیف نامتعارف، کتاب را به کالای بیارزش تبدیل میکند. حتی اگر گوشت و مرغ را که کالای ضروری است، با 50 درصد تخفیف بفروشند، همه به سلامت آن شک میکنند. در این شرایط، چرا کتاب، با اینکه قیمت پشت جلد دارد، باید 50 تا 60 درصد تخفیف بخورد؟ دغدغه اصلی بودجه کم طرحهای فصلی بودهاست
یراقچی: با اطلاعاتی که در گفتوگو با همکاران به دست آوردم، دغدغه اصلی بودجه کم طرحهای فصلی بودهاست. یادم میآید که در یکی از دورهها؛ یارانهای حدود دو میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود. در آن سالها، این اعتبار برابر با قیمت آپارتمانی 100 متری در یک منطقه معمولی تهران بود و من این موضوع را به برگزارکنندگان گفتم. این رقمی بود که در کل ایران خرج شده بود! دوستان زحمت میکشند اما این بودجهها ناچیز است و همه از میزان آن گله دارند؛ زیرا در روز دوم تا چهارم تمام میشود؛ درحالی که طرح یک هفته تا 10 روز است.
مشکل دیگر محدودیت درنظر گرفته شده برای هر کارت ملی است. اعتبار خرید هر فرد با 200 هزار تومان تمام میشود، اما این رقم برای تهیه کتابها کافی نیست و افراد کتابخوان جدی با 200 تومان نمیتوانند عطش خود را برای مطالعه کتاب کم کنند. درحال حاضر یک کتاب معمولی 70 تا 80 هزار تومان است و اگر پر برگ و نفیس باشد، قیمت بالای 200 تا 300 هزار تومان خواهدداشت.
نظربلند: یارانه طرح و سقف خرید، یکی از چالشهای اصلی طرحهای فصلی است که به تخفیف اختصاص داده میشود. همیشه این تخفیف وجود داشت اما یارانه با افزایش تعداد خریدار و کتابفروش افزایش پیدا نکرد. اگر پنج میلیار تومان یارانه را برای یک دوره در نظر بگیریم، میتوانیم با این بودجه، 250 تا 300 هزار نفر را برای دریافت یارانه پوشش دهیم، که در مقابل جمعیت ایران قابل توجه نیست. حتی میتوان گفت برای مشتری جذاب و انگیزاننده نیست. باید توجه داشت که این اعتبار، در بهترین حالت آن طرح در نظر گرفته شده است؛ بنابراین در دورههایی با یک میلیار تومان اعتبار، طرح را برگزار کردیم.
سقف خرید، با در نظر گرفتن یارانه تعیین میشود و اگر آن را بالا ببریم، تعداد 300 هزار نفر، به 200 هزار نفر و کمتر خواهد رسید. در دورههای اخیر شاهد بودیم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی داشت تا حد توان یارانه را افزایش دهد. تا چند دوره، بعد از برگزاری طرحهای فصلی، تعامل خوبی با کتابفروشیها داشتیم، اما بعد از آن مطالبهگری بیشتر شد. این در حالی است که خواستههای صنفی را فقط در دو یا سه استان میبینیم. با خیلی از استانها مکاتبه و برای کتابفروشان آنها دسترسی پنل ایجاد میکنیم، اما میبینیم از 31 استان فقط کتابفروشان چهار استان وارد پنل شدهاند. حتی در این حد نیز انگیزه ندارند که اطلاعات کسب کنند. سیاستگذار از کجا میتواند درباره مطالبه کتابفروشیها از خانه کتاب و ادبیات ایران، اطلاعات بهدست بیاورد؟ جایی که مطالبات صنفی بیشتری وجود دارد، امکانات بیشتر است. شاید این ناهمگونی به دلیل جایگاه بینابینی کتابفروشی است که مجوز را از یک سازمان، پروانه نشر را از دیگری و زمینه فعالیتش در وزارت فرهنگ و ارشاد تعریف شده است.
یراقچی: همچنین ثبت اطلاعات برای کتابفروشیهایی که در روزهای تعطیل شلوغ میشوند، طولانی است. در عمل کتابفروشان نمیتوانند اطلاعات را ثبت کنند. اگر بتوان سیستمی برای کوتاه کردن زمان در نظر گرفت، میتواند به کتابفروشان در انجام الزامات طرح فصلی کمک کند.
نظربلند: در یک دوره طرحی برگزار کردیم تا مشتری پیش از مراجعه به کتابفروشی، اطلاعات خود را در سامانه ثبت کند تا اطلاعات سریعتری در کتابفروشی ثبت و تخفیف ارائه شود، اما مشارکت چندانی ندیدیم. اکثر افراد میخواستند همزمان در کتابفروشی فرآیند ثبت انجام شود.
بهتر است در سلیقه خرید مشتری دخالت نکنیم
حسینزادگان: اجرای طرحهای فصلی، بهترین نوع صرف یارانه برای کتاب است. همیشه با نمایشگاه کتاب مخالف بودم، زیرا یک کتابفروشی سالانه کتاب بود. طرح فصلی منصفانه برگزار میشد، در دورههای دوم و سوم تبلیغات وسیع با پوسترهای خوبی داشت؛ اما هرچه جلوتر آمدیم دچار روزمرگی و برنامهریزیهای دوره اول دچار رکود شد. تحول خاص و کار جدیتری روی آن انجام نشد. در دروههای دوم و سوم افراد با فهرست خرید وارد کتابفروشی میشدند در حالیکه در دورههای آخر افراد اطلاعی از برگزاری طرح نداشتند و بعد از خرید متوجه میشدند.
به نظرم هیچ اصراری برای برگزاری چهار طرح فصلی در سال وجود ندارد و میتوان به برگزاری دو طرح در سال و با بودجه بیشتر فکر کرد. کتابفروشان، بینیازی مشتری به تخفیف 20 درصدی را مشاهده میکنند. با اعمال تخفیفهای مختلف بین کتابهای ترجمه با تالیفی و یا کتاب بزرگسال با کودک و نوجوان مخالف بودم. چراکه بهعنوان مثال، یک دوره پنج جلدی شامل سه جلد برای کودک و دو جلد برای بزرگسال است. اگر دخالتی در سلیقه خرید مشتری نداشته باشیم، بهتر است. زیرا وقتی درصد تخفیف کتاب، ترجمه و تخفیف تفاوت داشت، تاثیری روی میزان خرید ندارد تا مخاطب را به سمت کتاب فارسی بکشاند.
نظربلند: تجربه ثابت کرد که شرایط سیاستگذار، با تفاوت میان درصد تخفیف کتاب تالیف و ترجمه نمیتواند بر تغییر روند تامین کتاب تاثیر داشته باشد و شاید به همین دلیل بود که به روال قبلی برگشت، زیرا در بازار نمود عینی نداشت. بعد ازنمایشگاه مجازی کتاب، نمایشگاه قرآن را با موضوعات خاص برگزار کردیم. سیاستگذار درخواست داشت کتابهای دفاع مقدس به این نمایشگاه اضافه شود و انجام شد. سیاستگذار میتواند بنا بر ذائقه مردم اقدامات متفاوتی انجام بدهد.
شرکت در فستیوال طرح فصلی مهم است
حسینزادگان: تفاوت درصد تخفیف برای کتاب ترجمه و تالیف مخاطب را گیج میکند؛ همچنین اگر اعلام شود که طرح برگزار میشود اما از روز دوم، کتابفروشی اعتبار نداشته باشد، اعتماد مخاطب به کتابفروش کم میشود.
نظربلند: چالشی که با کتابفروشها داریم این است که مسائل را بزرگ میکنند. حتی اگر برای بخشی از یارانه یک مشتری خودشان پرداخت کنند هیچ اتفاقی نمیفتد؛ زیرا شرکت در این فستیوال مهم است. کتابفروش میتواند این کمک را داشتهباشد. کتابفروشهایی میشناسم که از امکانات خود برای ادامه طرح سرمایهگذاری میکنند، اما بعد از اجرا بهرهبرداری میکنند، همچنین کتابفروشانی داریم که هر دوره منفعلانه عمل میکنند.
در تصمیمگیری و سیاستگذاری هر دوره از برگزاری طرح سعی کردیم که نواقص دورههای قبل را رفع کنیم، اینکه اصلاحات انجام نمیشود، بخشی به دلیل محدودیت یارانه است. محدودیت یارانه مساله مهمی است و بر سقف اعتبار به کتابفروش و مشتریانی برای طرح جذب شدند، تاثیر میگذارد.
طرح فصلی نمیتواند منجی مشکلات کتابفروشیها باشد
تا زمانی که سایتهای تخفیف 60 تا 80 درصدی نبود، مشکل کمتر بود. تا زمانی که کتابسازان تا این اندازه رشد نکرده بودند، طرحهای فصلی تاثیر منفی نداشت. اگر طرحهای چهار دوره تجمع شود و سالی یک طرح با بودجه سه یا چهار برابری برگزار شود، آیا آفریننده شور و هیجان جشنوارهای بیشتری نخواهدبود؟
نظربلند: تعیین اینکه چندبار در سال طرح فصلی برگزار شود، به دلیل سه دوره رکود کتابفروشیها بود. زیرا مشتری در برخی از دورههای سال قبل از طرح به کتابفروشیها مراجعه نمیکنند. در تابستان و بهار، کتابفروشی دچار رکود میشود. پاییزه کتاب را بهدلیل فستیوال هفته کتاب داریم و زمستانه بعد از همهگیری بیماری کووید 19 برگزار شد. تجمیع سه یا چهار دوره، میتواند بهعنوان یک پیشنهاد بررسی شود.
شاید در صورت تجمیع و بالا رفتن اعتبار و یارانه، طرحهای فصلی بتواند با سایر تخفیفها رقابت کند.
نظربلند: بهعنوان یکی از مسئولان موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، قرار نبود که با سایر تخفیفها رقابت کنیم، میخواستیم در بازار کتاب، جوش و خروش ایجاد کنیم. نمیتوانیم با کتابسازان و قاچاقچیان رقابت کنیم. فقط میخواستم در واحد صنفی، به کتابفروشیها معنایی ببخشیم. طرح فصلی نمیتواند منجی همه مشکلات کتابفروشیها باشد.
اقدامات مشارکتی خارج از توان موسسه خانه کتاب است
آیا ممکن است اگر استانهای کمبرخوردار که نتوانستند بودجه طرح فصلی خود را مصرف کنند، شرایطی برایشان در نظر گرفتهشود تا بودجه در جای دیگری استفاده شود؟ پیش از این تعریفی از کتابفروشیهای محلی داشتیم و تاسف خوردیم که چرا متاثر از تورم، تعدادی از آنها تخریب شدند. همیشه این خواسته بود که کاش آنها را احیا کنیم. به نظر شما در حوزه و کارگروهی که فعال هستید، در بودجهای که به هر کتابفروشی میرسد، با توجه به متراژ، عناوین و عواملی مانند منطقه فروش، عدالت رعایت میشود؟ به نظر شما آرمان توسعه متوازن در طرحهای فصلی تا چه اندازه انجام شدهاست و چه پیشنهادی میتوانید داشتهباشید؟
یراقچی: فکر میکنم کتابفروشان بهطور دقیق نمیدانند که اعتبار به چه صورت تقسیم میشود و ممکن است اعتبار یک کتابفروشی چقدر باشد. نمیدانم که عدالت به چه صورت رعایت میشود. کتابفروشان از طریق موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، اتحادیه ناشران و کتابفروشان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید تلاش کنند. میبینیم که اعتبار یک کتابفروشی بعد از سه روز تمام میشود، در حالیکه ممکن است برای جذب مشتریانش تلاش کرده باشد. قبلا کتابفروشیها میتوانستند به بخشی از اعتبار بهصورت مشارکتی دسترسی داشته باشند، اما همان هم قطع شد. مشکل اصلی این است که سهم هر نفر از جمعیت 80 میلیون نفری ایران از چهار میلیارد تومان بودجه چقدر است؟
نظربلند: بخشی از اعتبار، باید ابتدای طرح برای هر کتابفروشی واریز شود و اقدامات مشارکتی خارج از توان موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران است. باید بهصورت کلانتر به این مساله نگاه کرد. نامههایی برای جلب مشارکت استانهای مختلف فرستادیم، اما موفقیتآمیز نبود و نیازمند قانونگذاری است.
تقسیم اعتبار میان کتابفروشیها چالش بزرگی است
آیا کتابفروشیهای کوچک میتوانند خودشان به هم کمک کنند؟
نظربلند: اگر اعتبار کتابفروشی بعد از مصرف 80 تا 90 درصد اعتبار، شارژ شود شرایط متفاوت خواهد شد، اما بعد از چند دوره، اخیرا امکان شارژ سهمیه کتابفروش وجود ندارد. در نتیجه یک کتابفروش با اعتبار دو میلیونی و دیگری با اعتبار 30 میلیونی فعالیت دارد. درمجموع تقسیم این عددِ کم میان این تعداد کتابفروش چالش بزرگی است. میزان اعتبار اختصاص داده شده، به قدمت کتابفروشی و تعداد کتابهایش و موقعیت جغرافیایی و فعالیت کتابفروش خیلی متفاوت است. در خیابان انقلاب میان کتابفروشانی که فاصله زیادی با هم ندارند، تفاوت خیلی زیاد است. اما به صورت کلی عوامل بسیار زیادی وجود دارد و اگر دست ما بازتر بود، اقدامات موثرتری انجام میشد.
کتابفروش توان بازسازی ندارد
یراقچی: باید توجه داشت این طرح در اصل حمایت از خریداران کتاب است و کتابفروش به دلیل اینکه بازار ایجاد میشود مقداری منتفع میشود. در سالهای اخیر برای هر حوزه هرگونه یارانه به شیوههای مختلف تزریق شدهاست. برای کتابفروشیها درخواستهایی داشتیم و به وزارت فرهنگ و ارشاد طرحهایی پیشنهاد دادیم اما نهایتا با آنها موافقت نشد. یکی از طرحها بر این اساس بود که کتابفروشان را در تمام کشور تجهیز کنند، به آنها وام بلاعوض اعطا شود تا رشد کنند. زیرا کتابفروش امکان بازسازی و برای این کار بودجه ندارد.
چرا قانون نوسازی فضای فرهنگی توسط شهرداری در سازههای تهران اجرا نشد؟
یراقچی: این قانون برای تهران نبود، در استانهای دیگر خبر ندارم. همچنین تجهیز کتابفروشیها از نظر انفورماتیک خیلی مهم است. خیلی از کتابفروشیها کامپیوتر ندارند و نمیتوانند بخرند. اما طرحهای فصلی کتابفروشان را نجات نمیدهد، این طرح آنها را تامین نمیکند، فقط به آنها کمی کمک میکند.
مردم بعد از خرید از طرح فصلی از کتابفروش تشکر میکنند. در حالی که به آنها تاکید میکنم که استفاده از این تخفیف حق شما است. دولت یارانهای به شما دادهاست و من برای دریافت آن به شما کمک میکنم. مردم فکر میکنند که کتابفروش برای آنها تخفیف درنظر گرفتهاست. اما کتابفروش کاری نمیکند و پول را از دولت میگیرد. مردم به طور عمومی نمیدانند که دولت سوبسیدی برای خرید کتاب در نظر گرفتهاست، اگر مردم این نکته را بدانند شاید ناراضی شوند که چرا اینقدر کم است و زود تمام میشود. باید درباره کلیات طرح به مردم اطلاعرسانی شود و بدانند که این سهمیه از طرف دولت است.
حسینزادگان: درباره سیاستگذاری تقسیم بودجه، پیشنهاد من این است که برای شهرهای بزرگتر به سمت مشارکت برویم و به استانهای کم برخوردارتر یارانه بیشتری تعلق بگیرد. از طرفی موافق این هستم که دوره برگزاری طرح فصلی دو هفته یا 10 روز نباشد، بلکه حداکثر یک هفته باشد.
نظربلند: دوره طرحهای فصلی، در ابداتا یک ماه ادامه داشت، بعد تا یک هفته هم برگزار شد. سعی داریم که کتابفروشان بتوانند از یارانه به خوبی استفاده کنند. نهایتا آنقدر عدد قابل توجهی نیست و معمولا شارژ نمیشود مگر اینکه مقداری را به مبلغ اصلی اضافه کنند. دروههایی داشتیم که یارانه تزریق میشد و میتوانستیم کتابفروشی را شارژ کنیم. یا اگر تعداد چشمگیری از کتابفروشیها از یارانه استفاده نکنند، میتوانستیم میان سایر کتابفروشیها تقسیم کنیم.
حسینزادگان: چرا اعتبار در کتابفروشی نمیماند تا در دروههای بعدی استفاده کند؟
نظربلند: کتابفروشانی هستند که به سرعت اعتبار خود را مصرف میکنند. اگر امکان شارژ باشد باید آنها را شارژ کنیم. معمولا سعی میکنیم برای استانی مانند هزمزگان که بعد از اجرای چند طرح رونق پیدا کرد، اعتبار به اندازه نیازشان تامین کنیم. البته در بهترین حالت عدد پنج میلیارد عددی نیست.
یراقچی: برای پنج برابر کردن اعتبار چه میتوان کرد؟
نظربلند: میتوان مشارکتهایی جذب کرد.
اجرای طرح فصلی با این عدد فایده ندارد
یراقچی: روی این مساله فکر کردم. مشکل این طرح بودجه است و اجرای آن با این میزان اعتبار فایده ندارد. خریدار و کتابفروش در طول طرح باید احساس آرامش کنند. باید به این سمت برویم که پنج روز جشنواره کتاب برای جذب مخاطب داشتهباشیم. مثلا شهرداری در برجهایی که میسازد فرهنگ آن منطقه را نابود میکند و دربرابر آن باید کاری برای بهبود وضعیت فرهنگ انجام بدهند. آیا اطراف چیتگر کتابفروشی وجود دارد یا همیشه برای ساخت فست فود اقدام شدهاست؟
در قانون ششم توسعه بحث مشارکت شهرداری در مسائل فرهنگی دیده شدهاست، اما اجرایی نشد. کاربری فرهنگی از اماکن فرهنگی، باید تکلیف شود. آیا طرح فصلی میتواند حامی خصوصی داشتهباشد؟
نظربلند: طرح فصلی میتواند حامی خصوصی داشته باشد اما تا به حال چنین درخواستی نداشتیم. این مساله را میتوان تعریف کرد و برای اجرای آن نیاز به مطالبهگری صنف است. باید مطالبات کتابفروشان مشخص شود تا در مناطق مسکونی، کتابفروشی تاسیس شود.
نظر شما