کتاب «باباها گم نمیشوند» برای گروه سنی کودک نوشته شده و نویسنده با قلمی روان و بهدور از اضافهگویی، به برداشت یک پسربچه از چهارماه و نیم فراق پدر میپردازد. سمیه محمدی، کتاب «باباها گم نمیشوند» را تصویرگری کرده و با طراحی 13 تصویر به تصویرسازی داستان برای مخاطبان بهویژه کودکان کمک کرده است.
منیره هاشمی؛ نویسنده کتاب «باباها گم نمیشوند»، یکی از مطرحترین شاعران کودک و نوجوان مشهد است. رویکرد وی به شعر به سیزده سالگی بازمیگردد. علاوه بر کتابهای زیادی که تاکنون نوشته و سروده است. مجلههای زیادی هم مثل ملیکا، پوپک، سنجاقک، سلام بچهها و رشد شعرهای او را منتشر میکنند. شعرهای منیره هاشمی بیشتر حال و هوای مذهبی دارند و معتقد است که مفاهیم زیبایی همچون ایثار، مهربانی به همنوع، و میهندوستی را میتوان خیلی خوب به بچهها منتقل کرد.
کتابهای او جوایزی هم بردهاند؛ مثل کتاب «سایه مهربان» که در سیزدهمین جشنواره دفاع مقدس برگزیده شد. «آقای تابستان»، «پروانه حرم»، «مسجد گلها»، «مهمان دریا»، «گنجشک سحر» نمونهای از کتابهای اوست.
در ادامه گفتوگوی منیره هاشمی با خبرنگار ایبنا را میخوانیم.
چه عامل یا عواملی سبب شد پا به عرصه نویسندگی در حوزه کودک بگذارید؟
همیشه بچهها را دوست داشتهام و نوشتن برای بچهها را یکی از بهترین کارهای دنیا میدانم. از همان ابتدا که شروع به نوشتن کردم زبان نوشتاری و احساس درونی من به دنیای کودکان نزدیک بود. این شد که نوشتن برای بچهها را از خیلی سال پیش آغاز کردم. یکی از ژانرهای مهم ادبی هر کشور ادبیات جنگ آن کشور است. کشورهای مختلف که تاریخ آنها به پدیده جنگ مبتلا بوده به آفرینش ادبیاتی در این باره دست زدهاند. بقاء و دوام هر ملت و جامعه مدیون ازخودگذشتگیهای آن ملت و جامعه است. اگر چه که حوادث جنگ، غمبار و تلخ هستند، اما کودک و نوجوان را به مقاومت و استقامت هرچه بیشتر دعوت میکند.
چگونه اسم این کتاب را «باباها گم نمیشوند» انتخاب کردید؟
کتاب «باباها گم نمیشوند» را به شهدای مدافع حرم و فرزندان آنها تقدیم کردهام. در اوایل حمله داعش به سوریه گروهی از رزمندگان از مازندران برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه رفتند. آنجا در محاصره داعش گرفتار شدند. چندین روز و هفته در محاصره بودند. فقط خبر میرسید که آب و غذا ندارند و در نهایت تعداد زیادی از گروه به شهادت رسیدند. این جریان سوژه اصلی داستان من شد. داستان پسری که پدرش برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه میرود و خبر میرسد که گم شده است. اتفاقهایی برای شخصیت اول داستان میافتد و کابوسهای شبانه او هیجان خاصی به داستان میدهد که مخاطب را با خود همراه میکند. سعی کردهام از دریچه نگاه یک پسربچه به این قضیه نگاه کنم. در پایان پیکر پدر پیدا میشود و توسط اهالی محله با شکوه تشییع میشود.
نظر شما در خصوص اهمیت پرداختن به زندگی و خاطرات فرزندان شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم چیست؟
شهدای مدافع حرم و فرزندان آنها متعلق به همین دوران هستند و کودکان و نوجوانان خیلی راحت میتوانند با آنها و خاطراتشان ارتباط برقرار کنند. خاطرات شگفتانگیزی که هر کدام میتواند سوژهای ناب برای یک داستان باشد.
برای نوشتن این داستان ماهها وقت صرف شد و از نظر چند کارشناس و دوست عزیز هم بهره گرفتم. این کتاب امسال برگزیده اول بخش کودک و نوجوان جشنواره داستان انقلاب هم شد.
اسم کتاب را بچهها خیلی دوست داشتند. از دل خود داستان بیرون آمده است. شیرینیای دارد که بچهها را به خودش جذب میکند. بچهها با شنیدن و خواندن آن لبخند میزنند و تکرار میکنند: «باباها گم نمیشوند».
وضعیت کتابهای کودک و نوجوان در حوزه دفاع مقدس و مقاومت چگونه است و اساسا نیازی در این زمینه وجود دارد؟
کتابهای دفاع مقدس بهخصوص در زمینه شهدای مدافع حرم خیلی جوانها و نوجوانهای امروز را به خودش جذب کرده، قصه زندگی آدمهایی عاشق که همه چیز را رها کردند و برای هدفشان جنگیدند. خوشبختانه خوب هم دارد کار میشود. اما در بخش کودک و نوجوان خیلی جای کار وجود دارد. هنوز نویسندگان بهطور جدی وارد این عرصه نشدهاند. بچههای شهدای مدافع حرم حرفها و خاطرات شنیدنی زیادی دارند که همگی میتواند سوژههایی بکر برای نوشتن باشد.
کتاب «باباها گم نمیشوند» نوشته منیره هاشمی با شمارگان یکهزار و 100 نسخه، به بهای 12 هزار تومان از سوی نشر شاهد چاپ و روانه بازار نشر شده است.
نظر شما