گفتوگو با حسن تاجیکشیر؛ نویسنده کتاب «صدای شکستن استخوان» را در ادامه میخوانیم.
توضیح مختصری درباره موضوع و عنوان کتاب بفرمایید.
موضوع کتاب درباره با مجروحیت من در جبهه از ناحیه پا و نهایتا اسارت است که با توجه به امکانات محدود در زمان اسارت، شکستگی پایم جوش نمیخورد و به همین دلیل چهار مرتبه پایم شکست. آخرین بار هم کج جوش خورد. یکی از دکترها که در زمان اسارت، زحمت پرستاری از ما را متحمل میشد به این نتیجه رسید که پایم را دوباره بشکند و آن را جراحی کند. نظر دکتر این بود که استخوانم نرم و نازک است و اگر تحمل کنم آن را دوباره میشکند و کجی آن را اصلاح میکند. من هم که چارهای نداشتم، بنابراین رضایت دادم و دکتر با کمک چند اسیر دیگر، استخوان پایم را شکستند و همانطور که گفتند، عمل کردند. در واقع هر دفعه که پایم میشکست، صدای شکستن استخوانهایم را میشنیدم و این وجه تسمیه کتاب شد.
چه شد تصمیم گرفتید خاطرات خود را بنویسید؟
براساس توصیههای مقام معظم رهبری به همه ایثارگران درباره لزوم ثبت و ضبط خاطرات دوران پرافتخار دفاع مقدس، بر آن شدم به تکلیفم عمل کنم و قدم کوچکی در این مسیر بردارم و خاطرات خود را برای اهل بیتم، جوانان مشتاق و نسل آینده تدوین کنم.
کار نوشتن کتاب چقدر بهطول انجامید و برای تألیف آن با چه موانعی مواجه بودید؟
ابتدا خاطرات را بهصورت تیتروار یادداشت و در دفتری به رشته تحریر درآوردم و در مجموع سه سال طول کشید تا موفق شدم کار نوشتن کتاب را به اتمام برسانم. سپس جهت چاپ کتاب با مؤسسه پیام آزادگان مذاکره کردم و سرانجام کتاب «صدای شکستن استخوان» از سوی این موسسه به چاپ رسید.
اگر قرار باشد مقایسهای بین این کتاب با سایر کتابهایی که درباره رزمندگان نوشته شده، داشته باشید، به چه موارد قابل اعتنایی اشاره میکنید؟
هر کتابی از منظری به دفاع مقدس پرداخته است. اما اینکه من بچه روستایی کم سن و سال از منطقه خیلی محروم از جنوب کرمان به نام فاریاب بودم، ضمن اینکه اوایل جنگ هم اسیر شدم و اسارتم به خاطر مجروحیت شدید پایم فراز و نشیبهای زیادی داشت و به محض اینکه خوب میشد، بعد از مدتی دوباره میشکست. همچنین طول دوران اسارتم که هشت سال و نیم با توجه به مجروحیتی که داشتم به طول انجامید، درحالیکه برخی از اسرای مجروح با اسرای عراقی تبادل میشدند، اما این اقدام بهخاطر مخالفت عراقیها در مورد من صورت نگرفت و برخی موارد دیگر که در کتاب ذکر شده است، فکر میکنم مواردی هستند که این کتاب را با کتابهای دیگر در زمینه دفاع مقدس متمایز میکند.
مهمترین پیام کتاب «صدای شکستن استخوان» برای نسل جوان چیست؟
اسارت، مرارتهای زیادی داشت. شکنجهها، توهینها، تحقیرها و همه اینها برای هر انسانی تحملش میسر نیست. علاوه بر همه اینها دوری از وطن و خانواده، سختیهای اسارت را دوچندان میکرد و از همه زجرآورتر، محرومیتها و ممنوعیتهای بیش از حد و فقدان آزادی بود. در برابر همه این شداید، صبوری، شکیبایی و مقاومت کردن و از همه جالبتر پافشاری بر عقاید و دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی، پایبندی به اصول و اهداف نظام و طرفداری و حمایت از مسئولان کشور از پیامهای مهم اسارت بود که در خاطرات به نحو شایستهای به آنها اشاره شده است.
در کنار همه موارد فوق، نماز جماعت پنجگانه، مراسم مذهبی مانند ایام ولادت و شهادت ائمه معصومین(ع)، دهه محرم، شبهای قدر، بزرگداشت دهه فجر و تمامی مناسبتهای مندرج در تقویم جمهوری اسلامی را به بهترین شکل برگزار میکردیم. اگرچه برگزاری آنها در صورت مشاهده نگهبانان شکنجههای سخت و طاقتفرسایی در پی داشت، اما با همه این احوال، شکنجهها را به جان میخریدیم، ولی مناسبتها را برگزار میکردیم. تمام موارد فوقالذکر میتواند پیامهای کتاب «صدای شکستن استخوان» باشد و برای جوانان مصادیق تحمل رنج و مشقت در راه خداوند و انقلاب اسلامی است که باید بهعنوان الگو مطرح شود و بدین وسیله فرهنگ مقاومت را در جامعه ترویج کنیم.
خاطراتی که با عنوان فرهنگ مقاومت فراهم آمده، چقدر میتواند بهعنوان مواد خام برای خلق آثار بزرگ و ماندگار مورد استفاده نسلهای بعد قرار گیرد؟
همانطور که فیلم «آن بیستوسه نفر» بر اساس کتاب کتاب «آن بیستوسه نفر» نوشته احمد یوسفزاده به تصویر کشیده شده است و خیلی هم مورد توجه علاقهمندان قرار گرفت و البته میتوانست خیلی بهتر از اینها ساخته شود، این کتاب هم با توجه به سلسله شکستهشدن استخوان من در اسارت، ظرفیت ساخت فیلم و یا حتی مجموعه تلویزیونی را دارد.
اساسا کتاب خاطرات، ظرفیتها و سوژههای نابی را فراهم کرده تا هنرمندان از آنها آثار هنری بدیع، جذاب و واقعی خلق کنند. بهنظر میرسد عدم تمایل هنرمندان از یک طرف و عدم حمایت مسئولان ذیربط از سوی دیگر، دست به دست هم داده و باعث شده آنطور که باید از آثار باارزش آزادگان استفاده نشود و مغفول بماند. برعکس سایر کشورها که از اینگونه سوژهها استقبال میکنند و آثار متعددی میسازند.
بهنظر شما آثار حوزه دفاع مقدس در این سالها چقدر توانستهاند در ارائه تصویری روشن از جنگ تاثیرگذار باشند؟
حزه دفاع مقدس تلاشهایی در راستای معرفی ارزشهای دفاع مقدس کرده است، ولی اینقدر آثار دفاع مقدس گستردگی دارد که مانند اقیانوس بیکران میماند که تاکنون شمه کوچکی از آن عرضه شده است.
یکی از موضوعات به شدت مورد نیاز جامعه کنونی ما بیان آثار دفاع مقدس از طریق هنر و هنرمندان متعهد است که این کار خیلی کم صورت گرفته است و امیدواریم مسئولان اهتمام بیشتری در این زمینه از خود نشان دهند.
محتوای آثار دفاع مقدس به ویژه آثار مکتوب برای بهترشدن باید دارای چه ویژگیهایی باشند؟
مجموعه آثار دفاع مقدس آنطوری که رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید فرمودند، باید واقعی باشند و اغراقآمیز نباشند. البته نیازی به اغراق نیست زیرا وقایع به اندازهای جذاب و شگفتانگیز هستند که میتوانند مورد توجه همه اقشار با هر سلیقهای قرار گیرند، البته اگر درست بیان و معرفی شوند.
نظر شما