سه‌شنبه ۲ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۱
«سلطان ماسک» تلاشی در راستای فرهنگ خودمراقبتی است/ کُردم؛ اما زبان فارسی را چون جان خویش دوست دارم

محمود اکرامی با اشاره به انتشار دو کتاب جدیدش گفت: ما اگر به عنوان یک شهروند، می‌خواهیم فعال باشیم یا به عنوان یک شاعر می‌خواهیم در عصر شاعر-رسانه فعالیت کنیم، بهتر است که به اندازه توان‌مان در راستای فرهنگ ماسک‌زدن و خودمراقبتی کاری انجام دهیم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمود اکرامی، از شاعران پیشکسوت و شناخته‌شده کشورمان طی روزهای گذشته دست به انتشار دو مجموعه شعر به نام‌های «سلطان ماسک» و «عشق به زبان فارسی» زده که این دو کتاب از سوی انتشارات هزاره ققنوس راهی بازار نشر شده است؛ این رو گفت‌وگویی را با وی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.
 
طی روزهای گذشته شاعران زیادی با توجه به شرایط کشور و جهان دست به انتشار شعر با موضوع کرونا یا ماسک زده‌اند؛ اما تا به امروز مجموعه جامعی درباره این موضوع منتشر نشده است. کمی درباره این مجموعه توضیح دهید.
بعد از شروع همه‌گیری کرونا در کشور نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور دست به راه‌اندازی هشتگ «اقتراح ماسک» زد و از اهالی ادبیات خواست که اگر شعر یا بیتی در این حوزه دارند، منتشر کنند. این هشتگ در روزهای آغازین شروع پویش به زودی از مرز دو هزار شرکت‌کننده گذشت. بعد از این خبر فکر کردم که همه ما یک وظیفه انسانی در راستای خودمراقبتی خودمان و دیگران داریم و می‌شود با شعر تلنگرهایی زد و هشدارهایی داد که از مریض‌شدن مردم جلوگیری کنیم. در نتیجه شروع به نوشتن کردم؛ از دو سه بیت شروع کردم و تا به خودم آمدم، دیدم که کار جدی شده است. این کار، کار قشنگی بود. ما دو شیوه در تبلیغات داریم، یکی شیوه آشنازدایی است و شیوه دیگر آشنایی. شیوه آشنایی‌زدایی یعنی فرستنده‌ پیام، مخاطب را درگیر پیام می‌کند و مخاطب میخکوب می‌شود و به این شکل او را نگه می‌دارد و مخاطب با خودش می‌گوید، «عجب حرفی زد!»؛ اما در آشنایی فرد داشته‌های مخاطب را از او می‌گیرد و بعد چیزی را به آن می‌افزاید و به مخاطب می‌دهد و در آنجاست که مخاطب می‌گوید: «جانا! سخن از زبان ما می‌گویی».
 
در ادبیات ما این شیوه‌های تبلیغاتی به چه شکل است و شما از چه شیوه‌ای استفاده کردید؟
حافظ، سعدی، مولوی، خیام، باباطاهر، این‌ها شاعرانی هستند که همه ما ابیاتی را از آنها شنیده‌ایم و در خاطر داریم که به محضی که به آن اشاره می‌شود، به یادمان می‌آید. من پایه را اطلاعات مردم قرار دادم؛‌ می‌توانستم بروم سراغ سنایی یا امیرخسرو دهلوی؛ اما مردم از این‌ها شعری در حافظه نداشتند و نمی‌شد از شیوه آشنایی استفاده کرد؛ لذا من برای اینکه مردم را با خودم همراه بکنم از شیوه آشنایی و از شعر شاعرانی استفاده کردم که در حافظه مردم بوده است. آثاری که یا ترانه بودند یا مردم در ذهن داشتند.
 
 
شعر در گذشته رسانه مهمی بوده‌ است؛ اما این رسالت رسانه‌ای در عصر جدید کمی کم‌رنگ‌ شده است؛ شما با توجه به رسالتی که شاعر دارد، دست به سرودن اشعار این مجموعه زدید؟
بله. ما اگر به عنوان یک شهروند، می‌خواهیم فعال باشیم یا به عنوان یک شاعر می‌خواهیم در عصر شاعر-رسانه فعالیت کنیم، بهتر است که به اندازه توان‌مان در راستای فرهنگ ماسک‌زدن و خودمراقبتی کاری انجام دهیم. لذا من اول خواستم به اقتراح این بزرگواران در نهاد کتابخانه‌های کشور پاسخ دهم؛ بعد انگیزه‌ام بیشتر شد و گفتم کار مستقلی انجام دهم؛ چراکه وقتی ما می‌بینیم در اطرافمان انسان‌ها بر اثر این ویروس فوت می‌کنند، یک مسئولیت انسانی در راستای فرهنگ خودمراقبتی داریم و من این کار را در آن راستا انجام دادم.
 
جرقه این کار کجا زده شد؟
یک شب داشتم تلویزیون نگاه می‌کردم، آقای حریرچی (معاون وزیر بهداشت) داشت برای مردم صحبت می‌کرد و به صورت ماسک داشت. او گفت که این ماسک را از پیژامه خودش درست کرده‌ است و لازم نیست ماسک فلان باشد؛ در نتیجه آن قصیده «سلطان ماسک»‌ در ذهنم شکل گرفت و سرودم. در واقع می‌خواستم با این شعر بگویم که مردم می‌توانند خودشان ماسک تولید کنند. این شعر قدری هم شکل طنز دارد و دلیلش هم این است که مردم از حرف‌های جدی و اتوکشیده خسته‌اند. از این رو شیوه طنز را انتخاب کردم.
 
بریم سراغ کتاب دوم؛ از «عشق به زبان فارسی» بگویید. چه شد که به این موضوع پرداختید؟
من چهارشنبه‌‌شب‌ها یک برنامه چهارساعته در رادیو پیام دارم؛ این برنامه هشت بخش دارد که طراحی این هشت بخش را خودم انجام داده‌ام. در یک بخش از این برنامه ما به نثر زبان فارسی می‌پردازیم که آن بخش را خودم می‌نوشتم و می‌خواندم و قرار است که کتابی از متن‌های این بخش منتشر شود. این برنامه یک بخش دیگر هم دارد، به نام زبان فارسی؛ اگر چه من کُرد و کرمانجم؛ ولی معتقدم که یکی از عوامل پیونددهنده اقوام به یکدیگر زبان فارسی است. من باورم این است که زبان فارسی زبانی است که باعث انتقال فرهنگ می‌شود و تاریخ ما را از گذشته به ما منتقل می‌کند و انسان‌های امروز بر شانه انسان‌های دیروز ایستاده‌اند و کسی می‌تواند به مقصد برسد که بداند از کجا آمده است؛ لذا سفارش بزرگان قوم هم این بوده که زبان فارسی را ترویج کنیم. در این راستا دست به سرودن زدم و 33 شعر نیمایی و دو غزل گفتم. کل این کتاب درباره زبان فارسی است.
 

این کتاب سفارشی است یا برای دغدغه‌ خودتان دست به انتشار آن زدید؟
سپاسگزارم از مدیر رادیو پیام که این اجازه را به من داد تا دست به چنین کاری بزنم و این برنامه را روی آنتن ببرم. در ابتدا اصلا قصد این را نداشتم که این شعرها کتاب شوند و تنها فقط برای برنامه سرودم. وقتی که به 10-15 تا رسید، دیدم این پتانسیل وجود دارد؛ از این رو به خودم گفتم که تعداد شعرها را به عدد 32 (تعداد حروف الفبا) می‌رسانم و زمانی که 32 شد، به ذهنم رسید که کتابش کنم؛ بعد که با دوستان مشورت کردم به این نتیجه رسیدیم که اگر مقدمه‌ای داشته باشد، بد نیست. از این رو دکتر حداد عادل لطف کرد و مقدمه‌ای برای کتاب نوشت. در مقدمه نیز به این موضوع پرداختند که تا پیش از این اثر، کتاب مشخصی درباره زبان و ادب فارسی نداشتیم.  چاپ اول این کتاب 32 شعر داشت؛ اما در چاپ دوم سه شعر دیگر به کتاب اضافه شد و مجموع اشعار به 35 شعر رسید. دلیل انتشار این کتاب پاسخ به یک دغدغه فردی است. یعنی نه کسی سفارش کرده است و نه کسی پولی بابت انتشارش به من داده است. سفارش دل خودم بود. در واقع دلم گفت بگو و گفتم. در جای جای این کتاب هم آورده‌ام که من کُردم؛ اما زبان فارسی را چون جان خویش دوست دارم. من به‌خاطر یارم به مکتب می‌روم؛ دلم گفت بگو و من شعرهای این کتاب را گفتم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها