پنجشنبه ۴ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۷
شاعرترین فرد در 50 سال گذشته اخوان ثالث است/ اخوان، فردوسی معاصری است که با زبان نو با مردم حرف می‌زند

نویسنده کتاب «امید ناامیدی‌ها» می‌گوید: به نظرم شاعرترین فرد در 50 سال گذشته اخوان ثالث است. او فردوسی معاصری است که با زبان نو و با زبان مردم خودش با آنها حرف می‌زند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، چهارم شهریورماه سالمرگ مهدی اخوان‌ثالث، شاعری است که واژه‌ها و اندیشه‌های او بین مردم جریان دارد؛ با این حال بخش قابل توجهی از جامعه آن طور که باید و شاید او را نمی‌شناسند؛ عده‌ای تصور می‌کنند که او دارای زبان پیچیده‌ای است؛ اما محمدعلی حسینیان که سال‌ها روی اخوان تحقیق و پژوهش کرده و به تازگی نیز ویراست جدید کتابش با عنوان «امید ناامیدی‌ها»‌ منتشر شده، چنین نظری ندارد و معتقد است که اگر در شعرهای اخوان پیچیدگی‌ نیز وجود دارد، در اندیشه اخوان است و نه در زبانش. از این رو در روزهای گرم تابستانی درباره آقای زمستان با او گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.
 
شعر فارسی بعد از نیما دچار تغییر وتحولات بسیاری شد و نام‌های مختلفی در چند دهه گذشته مطرح شده‌اند؛ اخوان در این دوره چه جایگاهی دارد؟
به نظرم شاعرترین فرد در 50 سال گذشته اخوان ثالث است. اگر کارشناسان هر حرفی هم درباره اخوان بزنند و هر نگاه و انتقادی هم به او و آثارش داشته باشند، باز هم فکر نمی‌کنم بتوانند این موضوع را کتمان کنند که اخوان خیلی شاعر بوده است. شاعری که به شدت روی صناعات تسلط داشت و آن را خیلی خوب می‌شناخت و حافظه ادبی قدرتمندی نیز داشت. شما به تصویرسازی‌های اخوان نگاه کنید؛ واقعا بی‌بدیل و درجه یک است. از این بابت باید بگویم که اگر هر ایرادی به اخوان وارد باشد؛ (مثلا عده‌ای می‌گویند که او نتوانست شعر نو بگوید)‌ در نهایت، اخوان شاعر توانمندی است و هیچ شکی در آن نیست.
 
شما سال‌ها روی اخوان تحقیق و پژوهش کرده اید؛ از دیدگاه محمدعلی حسینیان، اخوان چگونه شاعری است؟
از نظر من او یک وطن‌پرست درجه یک است که تمام تلاش را کرد تا مضامین میهنی خودش را با استفاده از حتی مذهب، بیان کند. او رویکردهای دقیقی نسبت به مذهب دارد. ما ابتدا زرتشتی بودیم و بعد مسلمان شدیم و می‌بینیم که مسیر حتی در زندگی او هم دیده می‌شود؛ آنجا که او اسم فرزندش را مزدک‌علی می‌گذارد؛ یعنی تلفیق مزدک با علی که پیام دارد. زمانی که او از ملیت، از وطن و از میهن حرف می‌زند، می‌خواهد نشان دهد که ما هر آنچه که هستیم برگرفته از دیدگاه‌ها، مذاهب و عقاید ماست که به این شکل درآمده؛ از این بابت باید بگویم که اخوان خیلی شاعر ایرانی‌ است؛ مثل حافظ، فردوسی و این ایرانی بودن را باور دارد. بر خلاف کسانی که در این دوران خیلی ایرانی بودن خودشان را باور ندارند و سعی می‌کنند از آن فاصله بگیرند و حتی خیلی سعی می‌کنند که متاثر از شعر غربی و غرب‌ها شعر بگویند. او فردوسی معاصری است که با زبان نو و با زبان مردم خودش با آنها حرف می‌زند.
 
یعنی به نظر شما واژگان شعری او نو است؟ شما چنین نظری دارید؟  
اخوان استاد به‌کارگیری واژه است. یعنی با واژه با لفظ سکه می‌زند. او واژگان باستانی را به نوعی در کنار واژگان  امروزی استفاده می‌کند که درکش سخت نیست و اتفاقا در شعر آموزش می‌دهد. مثلا در شعر قاصدک می‌گوید: «قاصدک! هان! چه خبر آوردی؟، از کجا وز چه خبر آوردی؟ خوش خبر باشی اما، اما گرد بام و در من، بی‌ثمر می‌گردی، انتظار خبری نیست مرا» تا این جا کلمات ساده است. بعد می‌گوید: «نه ز یاری، نه ز دیاری و  باری» اینجا می‌بینیم که «دیار» یک لفظ باستانی است که به کار می‌رود و در ادامه نیز به همین شکل. به قول فروغ فرخزاد، اخوان تنها شاعری است که می‌تواند عجیب‌ترین و فرهیخته‌ترین کلمات باستانی را در کنار کلمات ساده به‌کار ببرد و این کار فقط از پس او برمی‌آید. می‌خواهم بگویم که اخوان در به‌کار بردن واژه و در تسلطش یک آدم بی‌بدیل است. او خیلی خوب از زبان شعر نو و پیشنهادهای نیما استفاده کرده است.

کلام و اندیشه اخوان چقدر در میان مردم جریان دارد؟
اخوان تنها شاعر دوره معاصر است که ما تا این حد از او حافظه تاریخی داریم. یعنی خیلی از کلمات و جملاتی که ما امروز به‌کار می بریم محصول تلاش‌های اخوان است و او تولید کرده است. بحث واژه‌سازی که در بین شعرا و فلاسفه مشهور است در اخوان به شدت دیده می‌شود. ما همین الان از «جعبه جادویی» برای تلویزیون استفاده می‌کنیم؛ شاید خیلی‌ها ندانند که این کلمه ساخته و پرداخته اخوان ثالث است که در شعر «خوان هشتم و آدمک دو» از  این واژه استفاده می‌کند. یا خیلی از آدم‌ها زمانی که می‌خواهند از ناملایمت‌های روزگار صحبت کنند، جمله «هوا بس ناجوانمردانه سرد است» را به‌کار می‌برند؛ حال آنکه شاید خیلی‌ها ندانند این جمله برای شعر از مهدی اخوان ثالث است.
 
عده‌ای که مخالف اخوان هستند؛ او را عرب‌ستیز می‌دانند؛ نظر شما چیست؟ آیا وطن‌پرستی او و عشق و علاقه‌اش به زبان فارسی او را عرب‌ستیز کرده است؟
اخوان عرب‌ستیز نبود. او اگر عبارتی را هم به کار می‌برد و گلایه می‌کرد، منظورش از عرب جاهلیت یا کسانی است که قصد تاراج داشتند. ما یک سری مضامین اصلی در ادبیات فارسی داریم که به اصطلاح به آنها موتیف‌های ادبی می‌گوییم. مثلا ترکتازی در شعر فارسی همیشه استعاره‌ای از غارتگری و چپاول بوده است و این موتیف همیشه در هزار سال شعر فارسی بوده است؛ (شعر فارسی که می‌گوییم، شعری است که از قرن سوم به وجود می‌آید؛ یعنی دقیقا بعد از اینکه 200-300 سال از سلطه اعراب بر ایران می‌گذرد، نهضت شهودیه به‌وجود می‌آید، بعد رودکی حالا به عنوان بنیانگذار شعر فارسی که البته نیست؛ اما چون تنها کسی است که شعر از او به‌جای مانده اعتقاد داریم که هست و از زمانی که شعر فارسی سروشکل می‌گیرد.) شعر فارسی، شعری است که سعی می‌کند ملیت و میهن فارسی و هویت فارسی را حفظ کند. به همین دلیل اگر آنها نبودند به احتمال زیاد ما امروز عربی حرف می‌زدیم؛ مثل مصریان که وقتی عرب‌ها به اونجا رفتند،‌ زبان‌شان عربی شد با اینکه زبان‌شان عربی نبود. ما عرب نشدیم، چون شعرا، زبان‌شناسان و ادبای ما سعی کردند تا هویت و ملیت ما را در قالب زبان حفظ کنند. یعنی اگر زبان حفظ شود، فرهنگ هم حفظ می‌شود. اخوان هم با این موتیف اصلی سعی می‌کند که به عرب بتازد. اگر نه او عرب ستیز نیست. او به هیچ عنوان با مساله اسلام و دین و اعراب مشکل ندارد. حتی در آن شعر معروف «در حیاط کوچک پاییز زندان» یک تصویری  می‌سازد از یک فرد متدینی که در زندان گرفتار شده است و از یک روحانی جوان اسم می‌برد و حتی می‌گوید که او چگونه مسلمانی است و مسلمان واقعی کیست.
 
مردم ما چقدر اخوان و تفکراتش را می‌شناسند؟‌ عده‌ای از او فرار می‌کنند و از رفتن به سمت شعرهایش می‌ترسند. واقعا اخوان شاعر سخت‌خوان و پیچیده‌ای است؟
چون خیلی روی اخوان ثالث کار نشده و کسی مانور نداده، یک مقدار برای جوانان ما  گمنام است؛ یعنی در حوزه شعر نو جوان‌ها سهراب یا شاملو یا فروغ را می‌شناسند. می‌شناسند که یعنی اسم‌شان را شنیده‌اند و سعی می‌کنند چیزی از آنها بخوانند؛ اما در مورد اخوان این اتفاق نیفتاد. به این دلیل که شاید خیلی‌ها جرات نکردند بروند سمت اخوان؛ چون فکر کردند که خیلی فاخر سخن می‌گوید. با این حال به نظر من این طور نیست و اخوان خیلی ساده و شفاف حرف می‌زند و اصلا پیچیدگی عجیب و غریبی ندارد و پیچیدگی او متاثر از اندیشه‌های ژرف و عمیقش است و نه از زبانش. بنابراین من خودم سعی کردم درباره اخوان کار کنم حتا چند بار همایش و بزرگداشت برای او گرفتم. اولین بزرگداشت بعد از انقلاب را هم من برای او برگزار کردم. همه تلاشم این بود که دوباره اخوان به جامعه معرفی شود. مطمئنم زمان که بگذرد، تاثیرات اخوان بر فرهنگ و مردم بیشتر مشخص خواهد شد.
 
در پایان به کتاب «امید ناامیدی‌ها» بپردازیم؛ گویا ویراست جدید آن بعد از چندین سال منتشر شده است؟
بله. چاپ نخست این کتاب سال 91 چاپ شد و ویراست جدیدش نیز چند ماه به بازار آمد. «امید ناامیدی‌ها»، اثری است که در آن به زندگی، آثار و اندیشه‌های مهدی اخوان ثالث پرداخته‌ام که برآمده از فرهنگ سنتی و ره‌یافتی است که اخوان از شعر نیما به‌دست آورده است. سعی کردم در این کتاب مشخص کنم که اخوان چگونه به این شعر رسیده و چگونه شعر را بازنمایی کرده است. یک بخشی از کتاب، «بهترین امید» نام دارد که از حرف‌هایی است که اخوان درباره اندیشه‌هایش مطرح کرده است. بخش دیگری از کتاب به گزیده‌ای از اشعار اخوان اختصاص دارد. برخی از این اشعار از شعرهایی انتخاب شده که مورد تایید مخاطب است و برخی از آنها شعرهایی است که در گذشته مورد تایید کارشناسان و خبرگان قرار گرفته است. شعرهای دیگری نیز هست که در سابقه تاریخی ما تاثیرگذار بوده‌اند؛ مثل شعر «زمستان» و «باغ من». نظرات اخوان درباره دیگران و نظرات دیگران درباره اخوان نیز بخش دیگری از این کتاب است.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها