این اثر در نیمه دوم قرن چهاردهم میلادی، در دوران رعبآور حکومت کلیسا جنگ و تبعیض اجتماعی، و بیماری همهگیر و کشنده طاعون به رشته تحریر درآمد و پس از آن بارها مترجمان و زبانشناسان مختلف آن را ویرایش و بازنویسی کردند. سادگی، گیرایی، و حقیقت مستتر در این اثر آن را به یکی از مهمترین آثار کلاسیک نیایشی تبدیل کرده است.
«ابرهای ندانستن؛ به همراه کتاب اندرز سربهمُهر» مجموعهای از نامههای مرادی به مریدش در باب مراقبه است. نویسنده ناشناس این مراقبه را روشی برای تعالی روح میداند و با تمرینات روحانی عملی «ابر ندانستن» و «ابر فراموشی» ما را در یافتن راه خویش به سوی خداوند و متحدساختن جان خویش با او -که تنها با عشق ورزیدن به ذات او و نه به واسطه اندیشه حاصل میشود- هدایت میکند. این اثر در نیمه دوم قرن چهاردهم میلادی، در دوران رعبآور حکومت کلیسا جنگ و تبعیض اجتماعی، و بیماری همهگیر و کشنده طاعون به رشته تحریر درآمد و پس از آن بارها مترجمان و زبانشناسان مختلف آن را ویرایش و بازنویسی کردند. سادگی، گیرایی، و حقیقت مستتر در این اثر آن را به یکی از مهمترین آثار کلاسیک نیایشی تبدیل کرده است. این اثر اصیل و چندلایه، فارغ از زمان و مذهب خواننده، او را به درک نظری و عملی مراقبه میرساند و مراقبه بار دیگر ما را به خودمان، به خداوند و به دیگران پیوند میدهد.
مترجم کتاب در مقدمهای مینویسد: «نخستینبار در نسخه "بحران ایمان" مجله کیان به مصاحبهای همنام اینکتاب با محمد مجتهد شبستری برخوردم. کلیت آنمصاحبه و بخشی که از ابرهای ندانستن نقل قول شده بود توجه من را به خود جلب و مرا به جستجوی کتاب مذکور تشویق کرد. بدانواسطه دریافتم آنکتاب نوشته عارفی ناشناس متعلق به قرن چهاردهم میلادی است و تاکنون چندینبار به زبان امروز بازنویسی و به بسیاری از زبانهای زنده دنیا برگردانده شده است. بهسبب احساس لزوم ترجمه این اثر و علاقه شخصی به متن و محتوای آن، و نه از آنجهت که خود را در اندازه اینمهم میپنداشتم، تصمیم گرفتم کتاب را تهیه و آن را ترجمه کنم. پس از بررسی متوجه شدم در بین بازنویسیهای انجام شده، ترجمه کارمن آسویدو بوچر نخستین ترجمهای است که در عین وفاداری به معنا و متن اثر اولیه، حفظ صمیمیت میان راهبر و شاگرد و گیرایی اثر برای خواننده معاصر را بر حفظ زبان قرون وسطایی آن ارجح دانسته و این رویکرد را در بازنویسی خود در پیش گرفته است.»
نسخه اصلی اینترجمه فارسی سال ۲۰۰۹ توسط انتشارات شامبهالا منتشر شده و مخاطبان در آن میتوانند با مطالبی مانند یادداشت مترجم، مقدمه، ابرهای ندانستن، کتاب اندرز سر به مُهر، منابعی برای مطالعه بیشتر آشنا شوند.
کارمن آسویدو بوچر نیز در مقدمهای بر این کتاب نوشته است: «کتابی که در دست دارید ابر بارانزایی است برای هر آنکس که جان او چونان کویری تشنه است. نویسنده ناشناس آن آموزگاری استثنایی است. او، صفحه به صفحه، صبورانه توضیح میدهد که نیایش مراقبهگرانه چیست و چگونه میتواند به هرگونه عطش روحی پایان دهد. او از طریق تمرینات روحیِ عملی، که آنها را ابر ندانستن و ابر فراموشی میخواند، به ما میآموزد که بیوقفه عبادت کنیم و نشان میدهد که مکالمه با آن وجود رازآمیز نهتنها ممکن است، بلکه در واقع آن عمل روح است که بیش از هر عمل دیگری آفریدگار را خشنود میسازد.
ابرهای ندانستن و کتاب اندرز سربهمُهر در برههای از نیمه دوم قرن چهاردهم میلادی، عصر بیماری همهگیر طاعون در انگلستان نوشته شدند. میلیونها نفر به آن مبتلا گشتند و تقریباً نیمی از جمعیت انگلستان مردند. در این میان، مهربانی نیز دچار مرگ تدریجی شد. طاعون فقط یکی از مشکلات قرن چهاردهم بود. از دل طاعون، جنگهای خودخواهانه، بینظمی و تبعیض اجتماعی، کلیسای چندپاره، و تحولات ناشی از فناوری، نمونههای شاخصی از متون نیایشی در انگلستان، به شکل بیسابقه و تکرارناشدنی، سر برآوردند. زبان انگلیسی برای نخستین بار به جای زبان نامأنوستر لاتین به کار گرفته شد تا افراد با قلبهای ناآرام را به سوی آرامشی دیرین هدایت کند.
محققان کوشیدند تا هویت او را بشناسند ولی شکست خوردند، اما نوشتههای او خبر از معلمی دلسوز، صریحاللهجه، مصمم، خردمند، دوستداشتنی و به طور استثنایی فصیح میدهد. او هم خوشبین است و هم واقعبین و از همه مهمتر، توصیفات او از مراقبه نشان میدهد نوشتههایش برآمده از تجربه است.»
نظر شما