رمان «اینها را به هیچکس نگفته بودم» نوشته فرزانه سکوتی به همت نشر پیدایش به کتابفروشیها رسید.
در بخشی از متن کتاب میخوانیم: «بعدها فهمیدم سالهاست گیتا میداند خرچنگی گوشه وجودش کمین کرده و چنگال به هم میکوبد، فهمیدم چرا کارها و حرفهای گیتا شبیه بقیه نیست. داشت خودش را برای سفر آماده میکرد، تابلویی بالای میزش بود:
«زیستن در قلب آنها که بعد از ما زنده میمانند، مرگ نیست.
مه مرگ نیست. مرگ و زندگی شوخی باشد انگار. مثل گذشتن همهی این چهل روز. مثل اتفاقهای همهی تاریخ. یک شوخی بیسروته که زندگی آدم را به هم بریزد و تو بمانی و یک جهان تازه و ناآشنا. اصلا شاید گیتا آن بالاها نبود، شاید همینجا بود و داشت تا کنار ماشین همراهم میآمد. قبل از اینکه سوار ماشین شوم برگشتم و به لکه سیاهی نگاه کردم که داشت از دور قبر گیتا پراکنده میشد. گفتم گیتا جان خدانگهدار و دیدم هیچ لکهی سیاهی تا ابد متراکم نمیماند. پخش میشود، پراکنده میشود.»
در پشت جلد کتاب آمده که در را باز میکنم. همهجای خانه سفید است. نور ظهر -که از پنجرههای بیپرده تو آمده- چشمم را میزند. میایستم تا به نور عادت کنم. خانه خالی است. من، سایه، همهچیز را فروختم. یک آگهی دادم و پلک زدم و همهچیز صاحب جدید پیدا کرد. منتظرم. دم عیدی بنگاهی رفته سفر و ساکنان تازه این خانه تا یک ساعت دیگر میآیند کلید را تحویل بگیرند. دیروز باید میآمدند؛ اما زنگ زدند که شلوغ است و ترافیک و ماشین پنچر شده و امروز میآیند. عجلهای نیست. تنهایی و سکوت این خانه را لازم دارم. از توی هود صدای پای پرنده میآید.»
فرزانه سکوتی؛ نویسنده، مترجم و بازیگر، متولد سال 1357 و فارغالتحصیل رشته ادبیات فرانسه است. وی همچنین دورههای بازیگری و کارگردانی را در کانون سمندریان گذراند.
«یک نمایش اسپانیایی»، «انسان در جستجوی معنا»، «سه روایت از زندگی یاسمینا رضا»، «زنی که دروغ میگوید»، «دیدار با افلاطون در کافه ویونا» و «ارکیدههای من» از آثار سکوتی در حوزه تالیف و ترجمه به شمار میآید.
رمان «اینها را به هیچکس نگفته بودم» نوشته فرزانه سکوتی، در 160 صفحه، به قیمت 45هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، از سوی نشر پیدایش به بازار کتاب رسید.
نظر شما