او یکی از فعالان ادبیات بومی کرمانشاه بود که ۹ اثر را در این زمینه به یادگار گذاشت؛ کتاب «ترانههای ترنم» که شامل ۳۰۰ ترانه از ۸۵ شاعر کرمانشاهی است، کتابهای «گلاریژان»، «واژهنامک گویش کرمانشاهی»، «هفتاد و هفت غزل عرفانی»، «شنهی یار»، «شهر من کرمانشاه»، «در حلقه عشاق»، «یاد قدیما ... » و «کرمانشاه شهر بیستون» آثار چاپ شده این شاعر برجسته کرمانشاهی است.
علی لیمویی پس از گذراندن دوره سه ساله سیکل اول دبیرستان، در رشته ادبیات تحصیلات خود را تا اخذ مدرك دیپلم به اتمام میرساند. ولی به دلایلی از ادامه تحصیل در مقطع دانشگاه و رشته مورد علاقهاش ادبیات باز میماند.
بنابراین در يك دوره عالی 16 ماهه کلاس اختصاصی مربوط به اداره ثبت اسناد، در تهران مدرک این رشته را اخذ میکند و با وجودی که میتوانست پس از استخدام در سازمان ثبت اسناد تهران در پایتخت ماندگار شود، ترجیح میدهد در زادگاهش کرمانشاه به کسوت کارمندی این سازمان در آید و در این شغل تا سال 1374 پس از 33 سال سابقه کار به افتخار بازنشستگی نائل میگردد.
وی در سالهای باقیمانده عمر خود به عنوان کارشناس دادگستری بهصورت مستقل مشغول انجام وظیفه امورات ثبتی به همشهریان خود بود.
لیمویی در طول خدمت، سالها در پست ریاست ثبت شهرستانهای اسلام آباد غرب، قصرشیرین، رییس اجرایی ثبت همدان و رییس ثبت شرکتهای ثبت کرمانشاه خدمت کرد و در سالهای آخر نیز با عنوان بازرس اداره کل استان همچنین رییس ثبت اسناد کرمانشاه پرونده خدمات اداری خود را به برگهای پایان میرساند.
با این وجود مشغلههای زندگی او را از ادامه راه شاعری باز نداشت و به محض اینکه فرصتی به دست میآورد ضمن مطالعه در کتب ادبی و شرکت در بزم سخنوران کرمانشاهی، مراوده با مشاهیر سرشناس استان، تاثرات روحی و ذهنی خود را در قالب شعر و یا مقاله عینیت میبخشد.
اصولاً هر صاحب دل اهل هنر هر گاه احساس نماید ساغر وجودش از درد تلخیها رنگ میگیرد، حنجره میگشاید و آواز عشق سر میدهد و مستانه پی جلوه یار میآید.
لیمویی در غزل، نوعی پیروی از غزلیات حافظ را مد نظر دارد. با این تفاوت که پیکرهبندی غزلهای وی با رنگین شیشههایی زینت یافته است که از دسترس مردم کوچه و بازار دیارش، کرمانشاه، دور نیست و اکثر مردم با خوانش شعرهای او احساس بیگانگی نمیکنند.
کمند غمی که دل آنان را میفشارد، القای نوعی درد مشترك است و این همدردی موجب شده که حداقل از کنار شعرهای او بی تفاوت نگذرند و در لحظههایی که کبوتر نگاه از لب دیوار دل در فضای عطرآگین حریم عشق به پرواز درمیآید. چرخ زنان گلدستههای بقعه دلبستگی به معشوق را که در ضمیر ناخودآگاه هر دلدادهای مزاری به یادگار نشانده است، طواف مینماید.
علی لیمویی علاوه بر مهارت در قالب رباعی بهویژه دوبیتی در سایر قوالب شعر چون، قصیده، غزل، مثنویی، و اشعار نو نیمایی طبع آزمایی کرده است و به زبان فارسی رسمی و معیار کشور، زبان اصيل قوم کرد و گویش جذاب فارسی کرمانشاهی اشعار قابل پسندی سروده و اکثرا در نشریات کشور بهویژه جراید محلی و چند تذكره که شرح حالی از وی را به چاپ رسانده اند به چاپ رسیده است.
علی لیمویی علاوه بر قريحه شاعری و سرایش شعر به زبان فارسی، زبان کردی کرمانشاهی و همچنین گویش فارسی منطقه کرمانشاه در زمینه نثر (نوشتن مقاله) در جراید محلی و روزنامههای پایتخت دستی بر آتش داشت و هرازگاهی از وی نوشتههایی به چاپ میرسید.
شعر طنز و بیان مسائل و مشکلات اجتماعی را نیز قلم میزند. از جمله اشعار طنزآمیز در فرم مثنوی و گویش کرمانشاهی میتوان به شعرهای (صف نفت) و (مرغ کوپنی) در دوره جنگ تحمیلی اشاره کرد که به چند بیت از این سرودههای طنز آمیز جهت اطلاع بسنده میشود.
تلاشهای ارزنده جناب علی لیمویی بدون تعارف در زمینه پاسداری از گویش فارسی کرمانشاهی، قابل تمجید و تقدیر است و نام او به عنوان یکی از احیاگران گویش بومی کرمانشاهی بر جریده ادب و هنر پارسی زاگرس نشینان ثبت است. هر کدام از ترانههای این سخنور عاشق فرهنگ بالنده دیار فرهاد که با تیشه دل عنصر عشق را که اکسیر هستی محسوب میشود بر سینه کوه بیستون نشانید و به کرمانشاهیان اهل دل، بل ایرانیان و بدون مبالغه به جهانیان ارمغان بخشیده است.
ترانهها به جد جلوههایی از بارقه عشق را به خوبی بازتاب میدهند و هم آنکه این دوبیتیها، مطمئنترین و ماناترین دُرجِ حفظ و نگهداری برای واژگان گویشهای بومی و محلی به حساب میآیند.
این تضمین و ماندگاری زمانی به اوج میرسد که در بطن سرودهها، شاعر به مضامین خاصی بپردازد که از گلبوتههای آن، رایحهی دلپذیری از آرمانهای مشترک، کامها و ناکامیها، دغدغهها، راز و رمز هستی، مهرورزی ها، عدالت جویی ها، مغتنم شمردن فرصت ها بر لب «بحر فنا» و چهها و چههای دیگر به مشام برسد.
متأسفانه روز جمعه 26 شهریور جاری و در آستانه روز شعر و ادب فارسی، علی لیمویی در سن 84 سالی دار فانی را وداع گفت و در قطعه هنرمندان باغ فردوس کرمانشاه به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی.
نظر شما