در نشست «بررسی جایگاه آثار پژوهشی و مستند در تبیین ابعاد مختلف جریان مدافعان حرم» مطرح شد؛
با طبقهبندی اسناد محرمانه پژوهشگران جریان مقاومت را محدود نکنیم
علی شجاعی صائین، معتقد است: «لازمه انجام یک پژوهشی راهگشا را ارائه اسناد به پژوهشگران دانست و گفت: نباید بخاطر طبقهبندی اسناد محرمانه نویسندگان و پژوهشگرانمان را از جریان مقاومت دور نگه داریم.»
«بررسی جایگاه آثار پژوهشی و مستند در تبیین ابعاد مختلف جریان مدافعان حرم» موضوع نخستین نشست بود که با حضور علی شجاعیصائین؛ پژوهشگر و کارشناس حوزه ادبیات و از مدیران باسابقه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد. مشروح این نشست گفتوگو محور در ادامه میآید.
بهنظر شما جریان مدافعان حرم و مقاومت، چه ظرفیتی را برای فعالیت در عرصه پژوهش و مستندنگاری داشته است؟
برای پاسخ به این پرسش 2 مقدمه لازم است. در نگاه من ادبیات مقاومت و جریان مقاومت یک شاخه پربار از درخت و شجره طوبای دفاع مقدس است. در واقع این جریان ریشه در سالهای دفاع مقدس و اندیشه، شور و شعور دفاع مقدس دارد.
همانطور که دفاع مقدس تنها شور و حماسه نبود؛ عرفان و شعور و آگاهی نیز به قوت و گستردگی در همه مراحل آن حضور داشت. ما در ادبیات مقاومت نیز باید این شاخه بلند را ببینیم و حس کنیم. اگر دفاع مقدس ما ترکیبی از حماسه، عرفان و آگاهی بود؛ ادبیات مقاومت نیز باید این نمایش را از شور، شعور، عرفان و آگاهی داشته باشد.
در واقع تنها بحث احساسات و حماسه و هیجان در ادبیات دفاع مقدس نیست؛ بلکه بخش اصلی ادبیات دفاع مقدس و مقاومت ما، آن شعور و آگاهی نهفته در این حرکت است. این نمایش را چه بخشی از تألیفات ما میتوانند عهدهدار باشند؟ طبیعی است که کارهای پژوهشی میتوانند در درجه نخست بیانگر این بخش از دفاع مقدس و ادبیات مقاومت باشند.
من بر این باور هستم که ما هرچه از اصل حادثه فاصله میگیریم؛ بر ضرورت کارهای پژوهشی افزوده میشود. بالاخره شور و حماسه بعد از مدتی فروکش خواهد کرد؛ بخصوص برای نسلهایی که با حادثه و رویداد فاصله دارند. نسلهایی خواهند آمد که دفاع مقدس و مقاومت امروز را ندیدهاند و تجربه مستقیم ندارد و تنها از لابهلای منابع با این رویداد بزرگ آشنا میشوند. طبیعی است که در چنین شرایطی اولویت دسترسی به منابع به آثاری است که بر جنبههایی از آگاهی و شعور تأکید دارند.
اگر ما نتوانیم در طول تاریخ از این جنبهی ادبیات مقاومت دفاع کنیم و بهدرستی نتوانیم تبیینکننده باشیم، طبیعی است که کلیت و دستگاه فکری و احساسی را نتوانستهایم بهدرستی معرفی کنیم. ما بر این باور هستیم که یک نظام فکری پشتیبانی این حرکت را بر عهده داشته است. آن نظام فکری و معنایی است که رزمنده ما را به جلو رانده و آن ایثار و جانبازی و حماسهها را باعث شده است.
اگر این مقدمات را قبول داشته باشیم کار پژوهش معنا پیدا میکند. پژوهش در واقع این دستگاه فکری را برایمان معنا و زنده میکند. ما با کارهای پژوهشی میتوانیم ریشه و خاستگاه متجلی شده در حرکت مقاومت را لمس کنیم و بفهمیم. وگرنه دفاع مقدس و جریان مقاومت نیز رویدادی همانند سایر رویدادهای تاریخی خواهند شد و احیاناً بر اساس یک کنجکاوی علمی به سراغش خواهیم رفت. روح و معنای حرکت را تنها با پژوهش میتوانیم دریابیم و از این منظر به نظرم کتابهای پژوهشی رسالت و وظیفه مهمی بر عهده دارند تا بتوانند درونمایه اصلی حرکت مقاومت را برای نسل امروز که تجربه مستقیم ندارد و برای نسل آینده تبیین کند. از این منظر با این کتابها ما روبهرو میشویم و از همین منظر داوری و اعلام نتیجه خواهیم کرد.
با توجه به اینکه موضوع مدافعان حرم، موضوع جدیدی است؛ در بحث موضوعی ما مشکلی نداریم؟ چطور میتوانیم یکسری موضوعات مهم را در اختیار پژوهشگرانی قرار دهیم که موضوعات را بهخوبی نمیشناسند؟
مورخین معتقدند برای بررسی هر حادثه تاریخی، باید حداقل 50 سال از آن بگذرد تا از احساسات و عواطف زندهی حادثه دور باشیم و بتوانیم قضاوت مبتنی بر واقعیات کنیم. برای پرهیز از کموزیاد گفتن از حوادث گفته میشود باید حداقل 50 سال از حادثه فاصله گرفت، اما من معتقد هستم ما میتوانیم با شرایطی و بدون توجه به پیشفرض فاصله 50 ساله وارد این عرصه شویم، چراکه حوادثی همچون دفاع مقدس و مقاومت بهقدری بزرگ و تاریخساز است که نیازی به چنین فاصله زمانی نیستیم. این مسئله بسیار مهم است و باید قبل از اینکه دیگران آن را بنویسند و به دانش و آگاهی مردم سازمان موردنظرشان را بدهند، ما باید ورود پیدا کنیم.
در درجه اول دستگاههایی که این حرکت بزرگ را آفریدند مسئول هستند برای بسترسازی تولید آثار پژوهشی وارد عمل شوند. ما در سالهای دفاع مقدس نیز این بستر را فراهم کرده بودیم تا شعرا، نویسندگان و داستاننویسان با متن حادثه در خط مقدم آشنا شوند چراکه نمیشد از تهران برای جنگ شعر گفت و داستان نوشت. برای پدید آمدن یک حادثه، حضور در متن حادثه مهم است. ما همین حالا نیز از حادثه دفاع مقدس خیلی دور نشدهایم و میتوانیم درواقع تجربه مستقیمی را برای نویسندگان و پژوهشگران فراهم کنیم. در مرحله بعد، اسناد موجود در این مسئله را در اختیار پژوهشگران قرار دهیم.
نباید اینجا با قیدوبندهای طبقهبندی اسناد، محرمانه، بهکلی محرمانه و سری و بهکلی سری نویسندگان و پژوهشگرانمان را از این حادثه دور نگه داریم. در درجه اول کسانی که این حادثه بزرگ را آفریند و سازماندهی کردند باید در یک ارتباط سازمانیافته با نویسندگان این پژوهشگران را بیش از گذشته با متن حادثه آشنا کنند و اسناد را در اختیارشان قرار دهند و گفتوگوهای مستمر با نویسندگان ایجاد کنند تا بتوانند بستر لازم برای تولید اینگونه آثار فراهم شود.
ما درباره دفاع مقدس و جریان مقاومت قطعا کمبود موضوع پژوهشی نخواهیم داشت. از جنبههای مختلف میتوانیم به این مسئله نگاه کنیم. از ریشههای تاریخی، سیاسی تا میدان عملیات و رزم موضوعات فراوانی در این زمینه است. ولی باید بتوانیم ارتباط سازمانیافته بین نهادها و پژوهشگران تعریف کنیم. در این رابطه پیشنهاد میکنم کانونی از نویسندگان برای کارهای پژوهشی در حوزه مقاومت طراحی و سازماندهی کنیم تا بستری برای گفتوگوی مستمر بین نهادها و نویسندگان و تولید آثار قرار گیرد.
البته این فعالیتها یک مقدمه است و در مرحله تولید نیز به نظر باید با یکسری سیاست حمایتی متناسب با شرایط امروز بخش ناشران خصوصی را ترغیب به این میدان کنیم تا به تولید این آثار کنند.
از نظر شما یک کار خوب پژوهشی باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
شرایط عمومی هر کار پژوهشی اینجا نیز صدق میکند. یعنی ما باید روش تحقیق توصیه شده در همه مباحث علوم انسانی را بهعنوان یک مبحث علمی مدنظر داشته باشیم چراکه در حال فعالیت تاریخی ـ سیاسی و نظامی میکنیم. حتما این کار باید مسالهمحور باشد و مسئلهای را برای ما حل کند و پاسخ به یک سؤال و پرسش باشد.
این شرط واجب برای ورود به این عرصه است. اما علاوه بر این، ما طبیعتا باید بستر مناسب را برای نویسنده فراهم کنیم. هم از جهت ورود به متن حادثه، داشتن اسناد و منابع لازم، احیاناً گفتوگو با افراد مؤثر در این زمینه، تا امکان یک تحقیق گسترده را برای نویسنده فراهم کنیم. کافی نیست نویسنده ما روش تحقیق را بلد باشد، اما دسترسی به اسناد و منابع نداشته باشد.
اینجا با یک تحقیق کتابخانهی و شبیه آن کار به فرجام نخواهد رسید. در این زمینه قطعا نیازمند حمایت ویژه هستیم. نیاز به پشتیبانی اسناد و راهنماییهای کارشناسانه داریم تا افراد بتوانند با متن حادثه ارتباط برقرار کنند. همیشه در کارهای پژوهشی توصیه این است که شما باید یکپا در حادثه و پای دیگر بیرون حادثه باشد چراکه اگر کاملا در متن حادثه باشید آن را خوب درک نخواهید کرد از طرفی اگر کاملا بیرون باشید نیز حادثه را درک نمیکنید.
هم باید حادثه را درک کرد و هم تحتتأثیر حادثه نبود تا بتوان یک قضاوت و داوری بیطرفانه کرد. ما باید این بستر را برای پژوهشگر فراهم کنیم. طبیعتا ما نمیتوانیم پاسخ مسئله را پیشاپیش به پژوهشگر بدهیم؛ پاسخ بر عهده اوست و مسئله شاید از جانب دیگران مطرح شود.
ما غیراز اینکه باید از پژوهشگر بخواهیم به روشهای پژوهش پایبند باشد و کمک کنیم با حادثه آشنا شود؛ این آزادی را برای او فراهم کنیم که به پاسخی که خودش رسیده است وفادار بماند و آن را در متن تحقیق ارائه کند. اگر چنین شرایطی رعایت شود میتوان توقع داشت که یک اثر پژوهشی فاخر و ارزشمند تولید و پدید آمده است.
اشاره فرمودید تیم محققان و پژوهشگران در مناطق مقاومت بازدید میدانی داشته باشند؛ با توجه به شرایط جنگی موجود شاید بسیاری از نویسندگان چنین ریسکی را تحمل نکنند، شما معتقدید در چه شرایطی باید نویسنده وارد میدان شود؟
بر این باور هستم که خیلیها آمادگی حضور در چنین مناطقی را نیز دارند، اما ما در چنین شرایطی میتوانیم از روشهای مختلف استفاده کنیم. حتی اگر روش حضور در متن حادثه و یا حضور بعد از حادثه در میدان را فراهم نداشتیم، امکان گفتوگو با فرماندهان و رزمندگان را میتوانیم اجرا کنیم.
ما از هر روشی که ممکن باشد برایمان مقدور باشد باید استفاده کنیم. بهنظرم بهترین شیوه حضور در متن حادثه است. اتفاقی که مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در همان سالهای نخست جنگ اندیشه طلایی را بهکار بستند و در کنار هر فرمانده یک راوی قرار دادند. بزرگترین و زندهترین سندهای جنگ هشت ساله ما در این دفترچههای راویان دفاع مقدس ایجاد شده است. ما میتوانیم از این تجارب استفاده کنیم چراکه بزرگترین و زندهترین سندها را برایمان ایجاد میکند.
در زمینه موانع تولید برای پژوهشگران اشارههایی داشتید؛ لطفا در اینباره توضیح دهید.
بهنظرم ما درابتدا کاریم. نه بخاطر اینکه جایزه در دوره دوم است هرچند جایزه نیز چنین شرایطی دارد. یعنی اینکه ما با متن حادثه فاصله زیادی نداریم. تازه وارد این مسیر شدهایم و باید آزمون و خطا و تجربه کسب کنیم تا به یک بلوغی برسیم. بخشی از نقصان موجود این عرصه بخاطر این است که ما هنوز در ابتدای کار هستیم. همانطور که درباره دفاع مقدس و جنگ هشت ساله نیز آثاری که سالهای جنگ درباره جنگ تولید شد و نخستین سالهای بعد جنگ پدید آمد، با آثار سالهای اخیز از نظر کیفیت قابل مقایسه نیستند. ما هماکنون به پختگی رسیدهایم.
بخشی از موانع و کاستیهای ما در عرصه مقاومت بخاطر کمتجربهگی است، چون هنوز در تجارب نخست هستیم و با بلوغ کام فاصله داریم. در کنار این، ما مشکل عمومی برای کارهای پژوهشی در حوزه دفاع مقدس و پژوهشهای دانشگاهی و ادبیات دفاع مقدس داریم که اساساً پژوهش در نگاه ما وزنی ندارد. در سامانههای فرهنگی پژوهش جدی گرفته نمیشود. اینجا ارزشگذاری درستی برای کارهای پژوهشی صورت نگرفته است.
مشکل دوم؛ مشکل سندی است؛ که ما خاص دفاع مقدس و به ویژه مقاومت به آن گرفتاریم. طبقهبندی اسناد مانع از دسترسی پژوهشگران به متن حادثه است. هنوز بسیاری از اسناد دفاع مقدس در اختیار عموم قرار داده نشده است. با این شرایط نباید انتظار داشته باشیم دیگران ارتباط زیادی با پژوهش در این حوزه برقرار کنند.
بهخاطر زنده بودن جریان مقاومت نمیتوان خیلی از حرفها را گفت، اما باید از تکرار تجربه دفاع مقدس اینجا بپرهیزیم و با دید و دست بازتری با پژوهشگران تعامل داشته باشیم و کمک کنیم با حادثه آشناتر شوند.
هر وقت صحبت از مقاومت به میان میآید، یادآوری دفاع مقدس زنده میشود؛ بهنظر شما چه نسبیتی بین موضوعات پژوهشی دفاع مقدس و مقاومت و مدافعان حرم وجود دارد؟
قطعا مروری بر تجربیات پژوهشی در حوزه دفاع مقدس میتواند به حوزه مقاومت کمک کند و حتما آن تجربه میتواند در اختیار همه نویسندگان این حوزه باشد و کمککننده باشد. البته مشکل اینجاست که ما در دفاع مقدس دستهبندی و تدوین صورت نگرفته که از طریق گفتوگو با پژوهشگران به یک راهنما برسیم.
هنوز دیر نشده است و پژوهشگران ارشد این حوزه در قید حیات و زنده هستند و ما میتوانیم پلی بین این 2 نسل و 2 حوزه برقرار کنیم و به تبادل تجربیات کمک کنیم. لازمه این کار این است که نهادهای مربوطه وقت و انرژی ویژهای برای این مسئله اختصاص دهند. اگر قرار باشد مقاومت زنده بماند، این پژوهش باید تقویت بشود. همچنان که اگر بخواهیم دفاع مقدس زنده باشد باید با پژوهش از آن دفاع کنیم وگرنه دیگران تاریخش را برایمان خواهند نوشت.
پژوهش یک عامل پیشبرنده است. یعنی تحقیق و سوال خواهد شد. در زمینه سیاسی، نظامی و سبک زندگی چنین کارکردهایی دارد. وقتی حرف از مقاومت میزنیم به فرهنگ دفاع مقدس بازمیگردیم؛ در حوزه مدافعان حرم نیز پژوهش در زمینههای مختلف قابل انجام است که نمونه آن سبک زندگی است. پژوهش در این زمینه چگونه است و آیا پژوهشگران به این سمت رفتهاند؟
هر حادثه تاریخی از جمله دفاع مقدس و جریان مقاومت، یک ظاهر و باطن دارد. ظاهر آن به تاریخ شروع و پایان جنگ و اتفاقات آن و عدد و رقم اشاره دارد؛ ظاهر اتفاق با گذشت زمان اهمیت خود را از دست خواهد داد و اهمیت آن کم میشود. بلکه آزادسازی سرزمین و عاملی که موجب انرژی برای آزادسازی سرزمین از دست دشمن شد مهم خواهد شد.
یعنی کدام اندیشه و اتفاق رخ داد که توانستیم که دشمن را از خاک کشورمان بیرون کنیم. ما باید بتوانیم این 2 مسئله را پیدا و تبیین کنیم. اگر آن را پیدا و تبیین کردیم بخشی از آن سبک زندگی مشخص و نوع نگاه به جهان و تحلیل نسبت به حوادث عوض میشود.
ما باید این را دریبابیم که درون مایه حرکت دفاع مقدس و مقاومت چه چیزی است که در ادامه سبک زندگی، سیاست، اقتصاد و دانش در آن تجلی پیدا میکند. من براین باور هستم که پژوهش میتواند چنین کارکردی داشته باشد و این منطق را فهم و تبیین کند. با خاطره، شعر و داستان و رمان کمتر به این هدف خواهید رسید. شعر و داستان مخاطب را با شور و هیجان و فراز و فرودهای حادثه بیشتر آشنا میشوید تا اندیشه.
براساس مطالعه آثار موجود در بخش پژوهش دومین دوره انتخاب بهترین کتاب مدافعان حرم فکر میکنم ابتدای راه هستیم. این جمله به منظور نقد جدی آثار نیست، بلکه به این معناست تازه در حال تجربه هستیم.
در حوزه پژوهش سرمایهگذاری کمی صورت میگیرد و دستگاههای دولتی فعال در این عرصه بسیار اندک هستند؛ نسبتی که امروز در تولید کتابهای مدافعان حرم وجود دارد پاسخگوی مسائل و شبهات امروز جامعه است؟
نه تنها در بخش پژوهش آثار مدافعان حرم با سایر گونههای تناسبی رعایت نشده است؛ بلکه در حوزه دفاع مقدس همچنان نسبت آثار پژوهشی با سایر گونههای ادبی رعایت نشده است. مشکل بزرگ ما عدم ارزش گذاری درست برای پژوهش است.
شاید ما حوصله کارهای زمانبر را نداریم؛ و دلمان میخواهد همین امروز چیزی و کاری انجام دهیم که مشکل امروزمان را حل کند و مشکلات آینده را دیگران حل میکنند. الگوی دانشبنیانها امروزه موتور محرک اقتصادمان شده است. در حوزه نوآوری دانشبنیانها اقتصاد را حرکت دادهاند و اگر نبودند شاید در شرایط تحریم وضعیت نامناسبتری را تجربه میکردیم. پژوهش موتور محرک و تصمیمساز است. ما یک تصمیمساز و یک تصمیمگیرنده داریم؛ تصمیمگیرنده اگر خودش به تنهایی تصمیم اتخاذ کند، اتفاق دقیقی نیست. برای رسیدن به یک تصمیم مناسب باید فرایند تصمیمسازی وجود داشته باشد که با پژوهش صورت میگیرد.
هزینههای صورت گرفته برای فعالیتهای پژوهشی در مقایسه با فواید آن صفر است و عددی نیست. ما هنوز به اهمیت پژوهش واقف نیستیم درحالی که پژوهش میتواند موتور محرکه سایر فعالیتها و به تصمیمسازی کمک کند و نوردهنده به تصمیمگیرندگان باشد، ولی هنوز به اهمیت این مساله باور نداریم.
بهنظر شما محورهای اصلی پژوهش در حوزه مدافعان حرم چه چیزی است؛ چه انتظاری از پژوهشگران و مستندنگاران برای ورود به این عرصه وجود دارد؟
در درجه اول باید تاریخی از حادثه داشته باشیم. به اصطلاح پژوهشگران دفاع مقدس باید یک تاریخ نبردی داشته باشیم که تصویر کلی از حادثه به ما منتقل کند که چه اتفاقی رخ داده است؟ و تاریخی برای نبردهای صورت گرفته، روزشمار و دایره المعارف برای تمام حادثه طراحی کنیم. همه اینها باید از منظر پژوهش صورت گیرد.
باید این فعالیتها صورت گیرد تا گام اول را برداشته باشیم. بدون این مقدمات نمیتوان وارد مراحل بعد فعالیت پژوهشی شویم. باید چند گام تعریف شود و در گام اول باید خانههای مختلف این تصویر را جاگزاری کنیم تا بتوانیم تصویر روشنی از حادثهی با عنوان مقاومت را مشاهده کنیم. در مراحل بعد، مقدمات، زمینههای شکلگیری، اهداف شکلگیری، راهبرد اصلی ما و دشمن، پیامدها و آثار مثبت و منفی را بعدا مورد بررسی قرار داد.
ما در مراحل بعدی و با پس از یک ترسیم اولیهی باید بتوانیم به راهبرد دشمن و خودمان و دیدگاههای کلان برسیم. طبیعتا هر کار پژوهشی نیز که باید مساله و منبع، نتیجهگیری و ... داشته باشد؛ باید در یک راهبرد کلان معنای خودش را پیدا کند. متاسفانه، چون ما این راهبرد کلان را در ادبیات مقاومت تعریف نکردهایم، پژوهشگر مجبور است خودش و با یک برداشت شخصی کار را انجام دهد و با این شرایط خیلی بعید است که کار، کاری بزرگ و تاثیرگذار در بازهی زمانی بلندمدت قرار گیرد.
انتظار زیادی است که در شرایط کنونی منتظر تعداد زیاد آثار پژوهشی و کیفیت بالا باشیم؛ با توجه به شرایط موجود آیا اثر فاخر پژوهشی به این رویداد رسیده است؟
اثر فاخر را 2 جور میتوان تفسیر کرد. اول با درنظر قرار دادن تمام ویژگیهای یک اثر تحقیقی و پژوهشی باید داشته باشد؛ و در یک معنای دیگر اثر پژوهشی با توجه به درنظر گرفتن تمام محدودیتهایی که در این زمینه وجود دارد. این محدودیتها شامل زمان، آشنایی با حادثه و ... است. ما با اثر پژوهشی فاخر به معنای مصطلح فاصله داریم.
اما با توجه به محدودیتهای پژوهش از نظر زمانی، جغرافیایی، دسترسی به منابع و ...، میتوانیم بگویم حرکت خوبی شروع شده است و در اندازهی امکان و هزینه که صورت گرفته است، آثار موجود قابل دفاع هستند. اما با یک اثر کلاسیک با معنی دانشگاهی و پژوهشی شناخته شده در مجامع علمی هنوز فاصله داریم.
چرا بخش پژوهش در این دوسالانه افزوده شده است؟ بهنظرتان این رویداد میتواند تسهیلگر رفع کمبودهای محتوایی و دسترسی منابع برای پژوهشگران باشد؟ اساساً هدف این بخش را چگونه ارزیابی میکنید؟
جوایز معمولا برای آشنایی با آثار برجسته یک بازه زمانی مشخص و تقدیر از نویسندگان برتر برگزار میشود. این هدف مهمی است و برای یک نویسنده خیلی مهم است که فارغ از کمیت جایزه حس کند که اثر او دیده شده است. همین مساله میتواند زمینهساز تولید یک اثر جدید و بهتر باشد.
اضافه شدن بخش پژوهش به این رویداد نیز امری طبیعی است، چراکه کتابهای پژوهشی همانند آثار دیگر بخشها باید دیده شوند. البته بهاعتقاد من پژوهش بسیار مهم است و میتواند زمینهساز تولید سایر گونههای ادبی باشد. اگر مقتلهای مربوط به حادثه کربلا نبود، شعرعاشورایی هم نبود. پژوهش منابع جاودانه برای تولید سایر گونههای ادبی است. اغلب جشنوارهها کارشان را با جمعآوری آثار آغاز و با اهدای جایزه تمام شده میدانند درحالی که معتقدم باید در این زمینه بازنگری داشته باشیم یعنی اهدا جایزه را آغار بدانیم. با برگزاری جشنواره با یک اثر فاخر و یک نویسنده دارای فکر و اندیشه آشنا میشویم که نباید او را رها کنیم.
از طرفی باید به معرفی اثر کمک کنیم و از طرفی دیگر که نویسنده برای ما گنجینه است را مورد استفاده مجدد قرار دهیم. ما باید با برگزاری جشنواره تازه برای ارتباط با نویسنده و تعریف کارهای جدید با او برنامهریزی داشته باشیم و برای گفتوگوی با او وقت بگذاریم و مسیر تعریف کنیم.
اگر کسی با امکانات محدود توانسته اثر قابلتوجه عرضه کند، حتما با حمایت میتواند اثر بهتری را پدید آورد. ما باید از این نویسندگان داستان جدید و اتفاق جدید را شکل بدهیم. چنین نویسندهای خودش گنج است که مهمتر از کتاب او، خودش است.
نظر شما