شخصیتِ محوری در نمایشنامه «فرانکنشتاین»، بهتدریج ذاتِ معصوم خود را از دست میدهد؛ و استحاله، از نیکی به شرارت در او شکل میگیرد.
رمان فرانکنشتاین، در زمان خود انقلابی در تاریخِ ادبیات ِ جهان به وجود آورد؛ چراکه تا آن زمان هنوز در ادبیات داستانی و نمایشی ژانر ترسناک باب نشده بود. از طرفی، این رمان را هم در زمره اولینها، در ژانرِ علمی-تخیلی دانستهاند.
فرانکنشتاین داستان دانشمندی جوان، به نام ویکتور فرانکنشتاین است که طی آزمایشی علمی و غیرمعمول موجودی زنده را خلق میکند. این موجود، فرایند متمدن شدن را، بهسرعت طی میکند؛ اما در برخورد واقعی با انسانها با مضامینی چون دروغ و نفرت آشنا میشود؛ و سرانجام به دنبال انتقام گرفتن از فرانکنشتاین (خالق خود) بر میآید.
اما نمایشنامه فرانکنشتاین، نوشته نیک دیر نویسنده انگلیسی (1966) در سال 2011 نوشته شده است. تفاوت این نمایشنامه با رمان آن ، این است که در رمان، شخصیت محوری (پروتاگونیست) ویکتور فرانکشتاین است؛ اما در نمایشنامه، هیولای ساخته فرانکنشتاین شخصیت اصلی اثر است. هیولایی که فرانکشتاین خلق میکند و سپس او را رها میکند، ظاهری زشت و کریه دارد؛ اما در واقع، چون کودکی پاک و ساده است. هیولایی بینام -که وجودش دخالتی است توسط انسان و علم در طبیعت- وصله ناجوری میشود در عالم انسانی...
انسانها با او با نفرت و کینه برخورد میکنند؛ درحالیکه او میخواهد عضوی از جامعه متمدن باشد؛ اما اجتماع او را پس میزند و در خود راه نمیدهد. هرچه او دست دوستی و عشق به سمت انسان دراز میکند، با نامهربانی پس میزند.
«هیولا: من قوه دریافت خیلی خوبی دارم. تماشا کرده و گوش دادهام و یاد گرفتهام. اوایل هیچی بلد نبودم؛ ولی کار آدمها رو تحلیل کردم و کمکم یاد گرفتم: یاد گرفتم چطور نابود کنم؛ چطور متنفر باشم؛ چطور خفّت بدم؛ چطور تحقیر کنم؛ و در مکتب اربابم، والاترین مهارت انسانی رو یاد گرفتم؛ مهارتی که هیچ موجود دیگهای از پسش برنمیآد: من بالاخره یاد گرفتم دروغ بگم.» (از متن نمایشنامه)
هیولایی که کاملا بر اساس معادلات ریاضی ساخته شده، با ناباوری خالقِ خود، درگیر احساسات میشود؛ تا جایی که فرانکنشتاین نمیتواند این موضوع را بپذیرد و در پی نابودی او برمیآید. هیولا بهتدریج ذاتش دگرگون میشود؛ و استحاله از نیکی به شرارت در او شکل میگیرد. در حقیقت، هیولای فرانکنشتاین، نوعی استعاره است از تبدیل پاکی سرشتِ انسانی نو زاده شده به موجودی شرور و سرشار از نفرت. در اینجا تمدن انسانی، علیرغم نام پرطمطراقش، نمیتواند تغییر و مانعی برای شرارت و دشمنی در بشریت به وجود آورد.
هیولای فرانکشتاین در نهایت از انسانها گریزان و متنفر میشود؛ و در پی کشتن و انتقام از انسانها برمیآید.
نمایشنامه در 30 صحنه نوشته شده است. چندین شخصیت دارد که از همه آنها مهمتر، هیولا، دلَسی و فرانکنشتاین هستند.
با توجه به این که اقتباسهای فراوانی از رمان فرانکنشتاین در تاریخ ادبیات جهان صورت گرفته است؛ اما اثر نیک دیِر را میتوان در زمره بهترین اقتباسها از آن قرار داد.
نمایشنامه فرانکنشتاین با 1100 نسخه در سال 1400 توسط نشر نی منتشر شده است. این نمایشنامه 114 صفحه دارد و قیمت آن 32000 تومان است.
نظر شما