درباره سیر تدوین این کتاب و بایدها و نبایدهای قلمفرسایی درباره شهدا با اصغر استادحسن معمار؛ نویسنده کتاب «نشان سرخ ذوالفقار» به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
توضیح مختصری درباره موضوع و محتوای کتاب «نشان سرخ ذوالفقار» بفرمایید.
کتاب «نشان سرخ ذوالفقار» برگرفته از زندگینامه شهید سلیمانی هست. بخش اول کتاب، راوینوشت است که دوران تولد تا انقلاب اسلامی شهید سلیمانی را خاطرهانگیز میکند و به صورت داستانگونه نوشته شده، بخش دوم راویان گفته است و به صورت خاطرهنگاری پس از پیروزی انقلاب اسلامی شروع میشود و راویان مختلف از جمله همرزمان و دوستانی که با سردار در ارتباط بودند، خاطرات خود را بیان میکنند تا زمانی که سردار سلیمانی به شهادت میرسند و مطالب کتاب هم پایان مییابد.
موارد مطرح شده در کتاب با قید حوالی زمانی آن درج شده و تمام موارد و خاطرات با رعایت زمان خاطره بیان شده است. کتاب «نشان سرخ ذوالفقار» در مدت یک سال تألیف شده و اکنون در 172 صفحه روانه بازار کتاب شده است.
رفتن به سمت شهید حاج قاسم سلیمانی و نوشتن از چنین شخصیتی کار سادهای بهنظر نمیرسد. چطور شد که تصمیم گرفتید در مورد ایشان بنویسید؟
سال 1399 متفاوتتر از هر سال آغاز شد. سالی که سردار دلها، حاج قاسم سلیمانی همراهمان نبود. لحظه تحویل سال پس از طلب سلامتی و فرج مولی و مقتدایمان امام زمان(عج) از درگاه احدیت، تقاضا کردم که توفیق نوشتن از عزیز سفرکرده، حاجقاسم سلیمانی را نصیب من قرار دهد. این کتاب درواقع توفیق خداوند، کوششی از این کمترین و جوششی از عزیزانی است که روایتشان درباره شهید، زینتبخش کتاب «نشان سرخ ذوالفقار» شد.
بهنظر شما از نظر سلوک، نویسندهای که قصد نوشتن از شهدا بهویژه شخصیتی مثل حاجقاسم سلیمانی را داشته باشد، باید به چه نکاتی توجه کند؟ خودتان در این زمینه چه نکاتی را رعایت کردهاید و میکنید؟
نوشتن و قلمزدن برای شهدا سعادتی است که خداوند به من داده است، در این مسیر، شهدا نیز توجه و نظر میکنند تا ما بتوانیم در این وادی قلم بزنیم. بهنظرم مهمترین نکته برای نوشتن از شهدا این است که آنها را درک و باور کنیم تا بتوانیم در مورد آنها درست بنویسیم. درستنوشتن از شهدا نیز، هم برمیگردد به نوع معرفی آنها و صد البته رفتار صحیح ما که داعیه محبت، دوستی و تأسی به روش و منش شهدا را داریم که رفتار ما اهمیت بیشتری برای جذب جوانان به سمت شناخت شهدا خواهد داشت.
نویسنده دفاع مقدس باید دغدغهمندی و خلاقیت داشته باشد تا بتواند داستان را بدون دخالت تخیل در عین حال هنرمندانه ارائه دهد و به دنبال آن با گذشت زمان، فرهنگ کتابخوانی و توجه به سرگذشت و تاریخ کشور رواج پیدا کند و ضعفهای فرهنگی جامعه جبران شود. ما باید از آنچه که در این هشت سال جنگ تحمیلی اتفاق افتاده، آن روحیه مقاومت و فداکاری همراه با اخلاص - همان که حقیقتا در عرصههای جنگ ما وجود داشت - استفاده کنیم.
اگر میگوییم راه شهدا را باید ادامه دهیم، یعنی این احساس که اسلام و انقلاب اسلامی، به تلاش، مجاهدت و صبر ما نیازمند است. این احساس، همان احساسی است که شهدای عزیز ما را از خانه، کاشانه، آسایش، درس، کار و تلاشهای روزمره زندگی جدا کرد و به جبهههای نبرد کشانید. این خاطراتی که از این عزیزان منتشر میشود و این حوادث بسیار پرشکوهی که امروز به قلم نویسندگان بر صفحه کاغذ نقش بسته و در اختیار همه است، برای ما درس است.
دوری از بزرگنمایی و بزرگگویی از شهدای دفاع مقدس یکی از مطالبات جدی رهبر معظم انقلاب بوده و بارها مورد تأکید شهید عزیز، حاج قاسم سلیمانی هم بوده، برای مصونیت از این اتفاق بهنظر شما چه باید کرد و چطور میشود از آفت این اتفاق دور ماند؟
درباره سردار شهید سلیمانی و دیگر شهدای دفاع مقدس باید فقط به ذکر واقعیتها بسنده کنیم زیرا آنها شخصیتهای بزرگی هستند و نیاز به قلمفرسایی و بزرگنمایی ندارند. معرفی آنها همانگونه که بودهاند، کار خود را میکند و تأثیرش را روی جوانان میگذارد. بهنظر من این خطر بزرگی است که از شهدا، یک انسان دستنیافتنی بسازیم. شهدا از خود ما و همجنسمان هستند، اگر آنها را غیراقعی جلوه دهیم، یک جوان امروزی نمیتواند خودش را جای آن شهید بگذارد و از آن الگو بگیرد. صفات بارز شهدا، مانند غیرت، شجاعت، اخلاص و ازخودگذشتگی، یک نقطه مشترک در روحیه جوانان است که باید توسط اهل قلم و هنرمندان در نهاد جوانان کاشته شود.
ما در زمان دفاع مقدس از همه نوع انسانی داشتیم. همانطور که در زمان انقلاب داشتیم که بعضا راه و روشی متفاوت داشتهاند همه از ابتدا طاهر و آسمانی نبودند، اما دوران انقلاب و دفاع مقدس به تدریج و گروهی را هم دفعتا تغییر داد و در زمان شهادت به این طهارت باطنی دست یافتند. مدتی اشکال کار این بود که فقط این قسمت آسمانی گفته میشد که این باعث دستنیافتنی فرض کردن مقام و جایگاه این بزرگواران بود، اما طی چند سال اخیر گفتن از زندگی شهدا از قالب یک برش آخر به تمام زندگی این عزیزان گسترش یافته و این امر با استقبال عجیب جوانان مواجه شده است.
بهنظرتان مهمترین درسی که میتوانیم از زندگی شهید سلیمانی و دیگر شهدای دفاع مقدس برای تدبیر جامعه امروز و مشکلاتی که با آن مواجه هستیم بگیریم چه هست؟
اخلاص و وفاداری مهمترین درسی است که شهید سلیمانی و دیگر شهدای دفاع مقدس به ما دادند. حضور همگان از هر قشری در مراسم تشییع پیکر مطهر شهید سلیمانی نشان از همین اخلاص و وفاداری دارد که همگان را اینگونه به خود جذب کرده است و امروز نیز با همین روش میتوان مشکلات جامعه را حل کرد. وقتی در کارها اخلاص وجود داشته باشد، مردم که خود شاهد و ناظر هستند، وارد صحنه میشوند و به این ترتیب مشکلات تا حدود زیادی رفع میشود. تجربه نشان داده برای پیروزی در برابر دشمنان مهمتر از ابزار و تجهیزات، روحیه مقاومت و پایداری است که موجب پیروزی میشود و امروز باید از تجربه وحدت ملی در دفاع مقدس بهره بگیریم.
آیا اثر جدیدی در دست نگارش دارید؟
در حال حاضر اثر جدیدی با عنوان «مرا به نام تو میخوانند» درباره راهپیمایی عظیم اربعین و ارتباط آن با مسائل روز جامعه در دست نگارش دارم.
نظر شما