نویسنده از آغاز شیوع و همهگیری ویروس کرونا، دغدغهمند به این موضوع توجه داشته و حاصل کار و نگاهش، یادداشتهایی است که برای ماندگاری در تاریخ انسان معاصر نوشته و منتشر است. این نویسنده پیشکسوت ایلامی با نگاهی هوشمندانه و دقیق از زوایایی تازه به ویروس کرونا از منظر یک روزنامهنگار و با بهرهگیری از دانش تجربی و تخصصی ادبی و ژورنالیستی پرداخته است.
نثر ابراهیمی، فاخر و زیباست و با بهرهگیری از مهندسی حساب شده و استفاده از زبانی سالم و استوار، اندیشههایش را به مخاطب انتقال میدهد. او از برخی عناصر داستاننویسی هم بهره میبرد و به نوشتههایش فرم داستان کوتاه میدهد که باعث جذابیت متن و انتقال بهتر و تقویت التذاذ ادبی در جامعه هدف میشود.
بخشهایی کوتاه از این کتاب:
اسفند ۹۸ را به پای بهار ۹۹ دود کردیم و نوشتیم؛
– شما خوبید؟!
-سرفه نمیزنید؟!
-تب دارید؟! نان چی؟!
بیایید به «ماسک»، به «فاصلهگذاری» به «هشتک #در_خانه_بمانیم»، دهن کجی نکنیم!
سیزده بدر را به «سیزده به بعد» موکول کنیم!
اما خیابانهای شلوغ، سوزن بود و شعور، انبار کاه….و سفرهای نوروزی سفر به صفر، سفر به آخرت بود.
آقای رئیس!
«ایمنی گلهای» را از سرتان بیرون کنید!
کادر درمان را خسته و فرسوده نکنید! ژست «عادی سازی» نگیرید! «فاصلهگذاری اجتماعی» را با فاصله گذاری اشتباهی، سیاستگذاری نکنید!
آقای رئیس جمهور، آقای استاندار زنجیره را قطع کنید! وطن تبدار عزیز را نجات دهید! واکسن انبوه وارد کنید.
ما تاکنون ۱۸ ماه پر هول و هراس از تقویم کرونا را سپری کردهایم. همهی وضعیتهای قرمز و مخوف زندگی در کنار مرگ را تجربه کردهایم، یادمان باشد که سربازان جبهه سلامت، سپر دفاعی این بلا بودند و شهید این راه شدند. یادمان بماند رسانهها تابلوی هشدار به دست گرفته و در چارسوق بازار، صور اسرافیل شدند.
یادمان باشد؛ انگار همین دیروز (۸ اسفند ۱۳۹۸) بود که «مایک رایان» مدیر اجرایی سازمان جهانی بهداشت گفت:
«ایران فقط دو مورد ابتلا(به کرونا) داشته است»
امروز اما کرونا افزون بر صدهزار هموطن عزیز ما را غریبانه زیر خروارها خاک و آهک دفن کرده است.
«نشر زانا» در ایلام به مدیریت ظاهر سارایی، کتاب «ماسک» را در 96 صفحه و با طرح جلدی از افشین ابراهیمی و مقدمه ستایشالزهرا ابراهیمی منتشر کرده است.
خداداد ابراهیمی، متولد 1341، نویسنده، روزنامهنگار و فرهنگی بازنشسته است و در فضای رسانه و ترجمه و فعالیتهای فرهنگی و ادبی و رسانهای حضوری فعال و مؤثر دارد. ابراهیمی با نگارش داستانهای کوتاه «زیر سقف شیروانی» و «دوچرخه» در سال 1356 آغازی جدی در عرصه داستاننویسی استان ایلام دارد. او نوشتن داستان را همچنان ادامه میدهد و داستانهایش در مجلات روز منتشر میشود. تاکنون از ابراهیمی کتابهای: هروله تا عرش (خاطرات یک زائر پیاده از مهران تا کربلا)، دریچهای به تاریخ مطبوعات ایلام، یادنوشتهای محلی (گزیدهی یادداشتهای مطبوعاتی)، ترجمه کتاب هیچ چیز شبیه کربلا نیست، مولف هادی المدرسی، قصههای مردم ایلام (مجموعه داستان بر اساس ادبیات شفاهی مردم ایلام) دایره آتش و ترکش (برگرفته از خاطرات طرح روایت عشق) (دفتر چهارم) ترجمه آثاری همچون: «البجعات المتوحشات (غازهای وحشی)»، «اللص و الکلاب(دزد و سگها)»، مجموعه اشعار «مصطفی الغماری الجزایر» و... منتشر شده است.
ابراهیمی هماکنون ضمن اداره و مدیریت روزنامه و پایگاه خبری مهران، به فعالیتهای تخصصی ادبی، فرهنگی و رسانهای مشغول است.
نظر شما