مدیر کل تامین منابع نهاد کتابخانههای عمومی در گفتوگو با ایبنا:
در ایام کرونا هیچ کتابخانهای از کتب و نشریات جدید محروم نشد
سیدباقر میرعبداللهی، مدیر کل تامین منابع نهاد گفت: علیرغم تعطیلی بسیاری از کتابخانهها در دو سال گذشته، هیچ کتابخانهای از کتب و نشریات جدید محروم نشد. او تاکید کرد ما حافظ منافع اعضای کتابخانهها هستیم؛ نه ناشران.
در چنین وضعیتی، کتابخانههای عمومی نیز تا حد زیادی از مراجعه کنندگانِ اهل کتاب، خالی افتادند؛ هرچند تلاش شد با برخی اقدامات خلاقانه، این تنفسگاههای فرهنگی، همچنان سرپا بمانند.
با این مقدمه، به سراغ سیدباقر میرعبدالهی، مدیرکلتامین منابع نهاد کتابخانههای عمومی کشور رفتیم و از او درباره وضعیت منابع و به روزرسانی آنها، خرید و توزیع عناوین جدید در کتابخانههای سراسر کشور پرسیدیم. میر عبدالهی از تاثیرات کرونا بر بازار نشر و شرایط تامین منابع کتابخانهها گفت...
در دو سال کرونا بهروزرسانی منابع کتابخانهها با چه مشکلاتی روبهرو شد؟
کرونا در دو سال اخیر همه عرصههای زندگی اجتماعی ما را تحت تاثیر قرار داد و آنها را دچار مشکل کرده، اما عرصه فرهنگ به شدت تحت تاثیر کویید 19 قرار گرفت و کتابخانهها تحقیقا و تقریبا در این مدت؛ تعطیل و نیمه تعطیل بودند و با توجه به رنگ مناطق؛ خدمات کتابخانهای تغییر میکرد. در مناطق قرمز به دلیل تعطیلی کلی و حضور نداشتن کارمندان، اعضا نمیتوانستند از فضای کتابخانه و بحث امانت کتاب استفاده کنند اما در مناطق زرد و نارنجی بعضی از خدمات مثلا امانت کتابها، از طریق پیک کتاب و به شکل تلفنی انجام میشد؛ یعنی کتابدار، کتاب سفارش اعضای کتابخانه را بهصورت تلفنی سفارش میگرفت و آن را از طریق پست، رایگان به اعضای کتابخانه میرساند. یعنی در این مناطق، کتابخانه برای کارمندان باز بود اما اعضا به شکل مجازی و از طریق ارائه خدمت به صورت پیک کتاب، میتوانستند از این خدمات استفاده کنند.
پیک کتاب ایدهای بود که در دوران کرونا مطرح شد یا از قبل این دوران هم وجود داشت؟
پیک کتاب یک ایده نو و خلاقانه بود که از طرف نهاد کتابخانههای عمومی کشور در دوران کرونا مطرح شد و در دستور کار قرار گرفت. در واقع بر اساس نزدیکی و دوری محل زندگی کاربر به کتابخانهها در سطح کشور، این طرح به اعضای کتابخانه در قالب رساندن امانت کتابهای درخواست شده، خدماترسانی میکرد. هر استان یک سازوکاری برای اجرای این طرح داشت و در برخی استانها از این طرح استقبال شد.
به توجه به تعطیلی کتابخانهها، آیا برای به روزرسانی منابع فعالیتی انجام دادید؟
در این ایام، قصه بهروز کردن منابع کتابخانهها که شامل کتاب، نشریه و اسباببازی بود، به شکل محسوسی تغییر شکل داد. یعنی همانطور که کتابخانه و چاپخانه تعطیل بود، نویسندگان، تصویرگران و ناشران و پدیدآورندگان هم تحتتاثیر این وضعیت قرار داشتند و همه این عوامل باعثشد، بازار نشر را با رکود روبهرو شود.
یعنی در دوران کرونا به روزرسانی منابع انجام نشد؟
نه؛ این طور نیست. در این مدت ما البته کارهای روزمره خود را که ارسال کتاب، نشریه و... است، انجام دادیم یعنی در این دو سال کتابخانهها، کتابهای جدید خریداریشده را دریافت کردند. در این مدت، کتابخانهها فقط از حیث ورود عضو، تعطیل بود اما توزیع کتاب در آنها انجام میشد. در این دو سال، تلاش کردیم هیچ کتابخانهای از کتاب و نشریات جدید محروم نشود.
در جریان کرونا، ترددهای بین استانی با محدودیتهایی روبهرو شد. منابع کتابخانههای استانی در این مدت چگونه تامین میشد؟
در شهرهای قرمز به دلیل این که کسی نبود تا موجودی انبارها را از طریق کارگزار ما در پست تحویل بگیرد، سهم کتابهای کتابخانهها را کنار میگذاشتیم و هنگامی که رنگ شهر تغییر میکرد، آنها را ارسال میکردیم. در واقع این وضعیت باعث نمیشد حق ارسال منابع به کتابخانههای شهرهای قرمز تضییع شود و کتاب و نشریه به شهرهای دیگر برود.
این تاخیر در ارسال منابع چه مشکلاتی را پدید آورد؟
بعضی از خریدهای ما تحت تاثیر عواملی مانند کمبود و گرانی کاغذ و ملزومات نشر که بیشتر ناشران با آن روبهرو بودند، قرار گرفت و باعث شد سفارش کتابهایی که به ناشران میدادیم و قبلا در فاصله زمانی یک هفته تا 20 روز آماده میشد، در فاصله زمانی بسیار بیشتری آماده شود. مثلا در دوران گرانی کاغذ این آمادهسازی بعضا تا 3 ماه هم طول میکشید. در واقع از شهریور ماه امسال 1398 بود که کتاب و کاغذ شروع به گرانشدن کرد. آن موقع کاغذ بندی 85هزار تومان بود اما اکنون کاغذ بندی 500 تا 700 هزار تومان شده و بازار نشر و به طبع آن منابع کتابخانهها به شدت تحتتاثیر این گرانی قرار گرفته است.
تاخیر در ارسال منابع از سوی ناشران که ناگزیر از شرایط موجود بود، باعث میشد مثلا در این سه ماه، رنگ آن منطقه عوض شود و کتابخانهها شرایط خدمترسانیشان تغییر کند. مجموع این عوامل باعث میشد، اختلالی در ارسال و توزیع کتاب ایجاد شود اما اکنون با توجه به سرعتگرفتن واکسیناسیون، کتابخانهای نیست که سهم منابع خود را دریافت نکرده باشد.
خرید منابع برای کتابخانهها بر اساس چه معیارهایی و با چند روش انجام میشود؟
کتاب را به چند شکل وارد اداره کل منابع نهادکتابخانههای عمومی کشور و سپس کتابخانهها میشود. شکل اولی که رایج است، این است که ناشر با نامهدرخواست و ارائه نمونهکار و کتابهای خود، آثار خود را برای ما ارسال میکند و بعد از بررسی در این اداره، مشخص میشود کتاب باید از این ناشرخریداری شود یا خیر، و اینکه این خرید به چه میزانی باید باشد.
روش دوم که در خرید منابع برای کتابخانهها سهم بیشتری دارد، پروسهای است که نامش را رصد کتاب گذاشتیم. در این روش، بازار نشر را از طریق کارشناسان اداره کل منابع و خارج از این اداره که با آنها همکاری میشود، بررسی میکنیم، کتابها معرفی میشوند و با توجه به ارتباطات محکم، بعید است کتاب خوبی از سوی ناشر مطرحی چاپ شود و ما بیخبر بمانیم.
نکته دیگری که در بخش خرید منابع ما مد نظر قرار میگیرد، نظام توزیع ما در کتابخانههاست. ما اکنون 3600 کتابخانه نهادی در کشور داریم که 2500 باب آن تحت پوشش نهادند و سایرکتابخانه که 1100 کتابخانه است، اصطلاحا مشارکتی است؛ یعنی محل کتابخانه برای بخش خصوصی یا هر نهاد دیگری است و ما فقط در بخش تامین منابع و تجهیزات به آنها خدمات میدهیم.
مقیاس دستهبندی کتابخانهها تا چه اندازه بر نوع خرید شما تاثیر گذار است؟
کتابخانهها بر اساس دستهبندی مشارکتی، روستایی و شهری بودن و همچنین اصلی و استانی بودن یا تقسیمات دیگر، شکل توزیع و نحوه خرید ما برای کتابخانهها را تحتتاثیر قرار میدهد. مثلا نهاد کتابخانههای عمومی کشور به دلیل صفت عمومی بودنش؛ کتابهای تخصصی بسیار کمی خریداری میکند یا کتابهای علوم پایه و علوم اجتماعی که متون تخصصی هستند و مخاطبان فرهیخته و دانشگاهی دارند، کمتر خریداری میشود و در عوض بر اساس شناخت ما از تقاضاي اعضا، خريد منابع مربوط به گروه سني كودك و نوجوان و ادبيات داستاني در صف دريف اول خريد قرار میگیرند. در واقع ردههای کودک و نوجوان و ادبیات داستانی بالغ بر 70 درصد خریدهای ما را تشکیل میدهند و حوزههای روانشناسی و دین هم از دیگر بخشهای پرخرید بعد از این حوزهها هستند.
در دوران کرونا چطور منابع برای کتابخانهها تامین شد؟
منابع اهدايي از سوي ارگان هايي مانند وزارت ارشاد و برخي دستگاه هاي فرهنگي ديگر به نهاد كتابخانهها، در مقايسه با خريد خود نهاد و نيز در مقايسه با نياز منابعي كتابخانه ها اندك است. همچنين چون اهداكنندگان مطابق سليقه و امكانات خودشان منابعي را به نهاد اهدا مي كنند، گاه ممكن است راهيابي برخي از آن عناوين اهدايي به كتابخانهها روند مجموعه سازي ما را با مشكل ايجاد كند. البته هيچ يك از اين عناوين و نيز عناويني كه مردم به كتابخانهها اهدا مي كنند، بدون مصرف نمي مانند و ممكن است برخي از آنها توسط نهاد به درخواست كنندگان ديگر در بيرون از نهاد اهدا شود. اما خريد منابع توسط نهاد در دوسال گذشته كرونايي، چنان كه گفتم، تابعي از شرايط كلي اقتصاد نشر (مانند گراني كاغذ و ملزومات نشر) و نيز تعطيلي نسبي كتابخانهها و عدم مراجعه اعضا در كشور بوده است. اين شرايط باعث كاهش خريد نهاد شده است. با اين وجود و بر اساس شناخت ما از تقاضاي اعضا، خريد منابع مربوط به گروه سني كودك و نوجوان و ادبيات داستاني در دريف اول خريدهاي ما بوده است.
در سالها اخیر به دلیل مشکلات پیشآمده در حوزه انتشار کتاب و نشریه، معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد مساعدتی را در زمینه خرید نشریات انجام داد؛ بهنحوی که هزینه خرید نشریات به صورت 60 به 40 میان معاونت مطبوعاتی و نهاد کتابخانههای عمومی تقیسم میشود. یعنی بررسی، سفارش و ارسال نشریات از سوی نهاد کتابخانهها صورت میگیرد و در حوزه پرداخت؛ مطبوعات 60 درصد پول را از وزارتخانه میگیرند و 40 درصد را از نهاد دریافت میکنند. این موضوع هم مشارکت خوبی در حوزه دریافت نشریات بود.
در حوزه تامین منابع کتابی هم همکاریهای مناسبی میان نهاد کتابخانههای عمومی کشور و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفته است،
برای خرید کتاب، از ناشران چطور عدالت را رعایت میکنید؟ همانطور که میدانید، این شایعه و اتهام به شکل غیررسمی مطرح میشود که نهاد از ناشران خاصی پول دریافت میکند و کتابهای آنها را در لیست خرید خود قرار میدهد.
من فقط میتوانم از این دروغ کثیف؛ اظهار تعجب و تاسف کنم و تاکید کنم بههیچ عنوان این موضوع صحت ندارد. شاید ناشران اعتراض کنند که چرا از همه آنها کتاب خریداری نمیشود؛ در پاسخ باید چند نکته را گفت. این نکته را به عنوان یک کارشناس و خواننده حرفهای کتاب میگویم و از منظر مدیریتی نمیخواهم آن را تشریح کنم. متاسفانه در چند سال اخیر ناشرانی که تمکن مالی خوب دارند و میتوانند کتاب چاپ کنند، حتی آنهایی که قدیمی و فرهیخته هستند، در حوزه ترجمه به ویژه بخش کودک و نوجوان فعال شدهاند و حتی ناشران فرهیخته و قدیمی کتابهایی را ترجمه میکنند که نگاهی کاسبکارانه و منفعتطلبانه دارند. این کتابها، جز خراب کردن ذهنکودکونوجوانان ما نتیجهای ندارد. تاکید میکنم که برخی ناشران این کار را انجام میدهند، اما متاسفانه این تعداد اندک، بازار کتاب ترجمه را خراب کردند. از سویدیگر کتابهای تالیفی خوب در حوزه کودک و نوجوان هم اندک است، پس مسلم است که در بازاری که کتاب کودک خوب کم است، ما هم کتاب کمتری خریداری کنیم.
نکته دیگر این است که ما در نهاد کتابخانههای عمومی حافظ منافع خوانندگان هستیم؛ و نه منافع ناشران و این که کتابها روی دستشان مانده است برایمان مهم نیست و آن چه مورد نظر ماست محصول و کیفیت کار ناشران است. پس ناشران فقط به عنوان یک شخص حقیقی برایمان مهم هستند.
نظر شما