به مناسبت سالمرگ شاعر، در گفتوگو با ایبنا مطرح شد؛
هیچ گروهی نتوانست به قیصر امینپور مارک بچسباند/ او یک عارف بهتمام معنا بود
مصطفی محدثی خراسانی با تاکید بر این نکته که قیصر امینپور شاعر ملت ایران بود، گفت: «هیچ گروهی نتوانست روی اسم و کارنامه قیصر، مارک بچسباند و او را زیر بار منت خود ببرد.»
وی ادامه داد: معمولا ذوق جوشان، طبع روانِ و روح لطیف شاعری -که اوج این صفات در وجود قیصر امینپور وجود داشت- با کارهای دشوار و طاقتفرسای تحقیقاتی و پژوهشی، جور درنمیآید و افراد کمی را سراغ داریم که توانستهاند این دو را توامان با یکدیگر پیش ببرند. این توفقی بود که قیصر داشت و استاد او یعنی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی نیز چنین جایگاهی در ادبیات ما دارد.
محدثی خراسانی افزود: قیصر در هیچ حوزهای وارد نشد که در آن حوزه ندرخشد و موفق نباشد. کاری نبود که او با تکیه بر توانمندیهای علمی خود، به بهترین شکل ممکن و در بالاترین سطح، انجام ندهد. کتاب «سنت و نوآوری در شعر معاصر» قیصر، به خودی خود بیانگر دانش و توانمندیهای علمی او است.
این منتقد ادبی با بیان این مطلب که در نهایت اما، قیصر را باید یک شاعر مهم و فراموشنشدنی در تاریخ ادبیات دانست، گفت: با وجود جمیع وجوه ارزشمندی که در قیصر بود، ما ابتدا او را یک شاعر میشناسیم، بعد محقق، معلم و روزنامهنگار.
شاعر مجموعه «هزار مرتبه خورشید»، در پاسخ به این سوال که شعر قیصر را در چه دستهبندی میتوان قرار داد و بارزترین ویژگیهای شعر قیصر چیست، توضیح داد: شعر او، ادامه سیر منطقی شعر فارسی است. درواقع وجه بارز شعر قیصر این است که آثارش، کاملا در امتداد جریان شکوهمند شعر فارسی قرار گرفته است.
محدثی خراسانی ادامه داد: این جایگاه را در شرایطی برای شعر قیصر قائلیم که توانست در عین حال، او شاعر زمانه خود بود. به عبارت دیگر، درعین حال که در اشعار او با کمال نوآوری و ذهن و زبان امروز مواجهایم، بهرهمندی از تمام ظرفیتها و ظرافتهای تاریخ شعر پارسی نیز در سرودههایش، کاملا مشهود است.
وی این ویژگی را یکی از بارزترین وجوهات شعر قیصر خواند و گفت: قیصر ریشه در تاریخ ادبیات و پیشینههای شعر فارسی داشت اما شاخ و برگِ شعرهایش، کاملا امروزی است.
این شاعر و منتقد ادبی با اشاره به جایگاه شعر قیصر در میان اقشار مختلف جامعه، اظهار کرد: تجمیع این دو ویژگی هم موید ارزشهای والای ادبی در شعر این شاعر فقید است و هم اینکه توانسته طیف وسیعی از مخاطبان شعر فارسی را با اشعار خود اغنا کند. از اینرو قیصر را باید یکی از پرمخاطبترین شاعران شعر معاصر دانست.
محدثی خراسانی در پاسخ به این سوال که فعالیت مطبوعاتی قیصر چه نسبتی با شعر او داشت و چه جایگاهی را برای او رقم زد، گفت: ورود قیصر امینپور به حوزه مطبوعات و فعالیت در سروش نوجوان، از سر ضرورت بود. درواقع او حضور در این حوزه را برای خود تکلیف میدانست.
وی توضیح داد: قیصر برای ایجاد یک فضا و یک جریان تازه در حوزه ادبیات و بالاخص ادبیات کودک و نوجوان، به روزنامهنگاری پرداخت. این در شرایطی بود که از منظر روحی، به شدت از مطرح شدن در مطبوعات، پرهیز داشت. به عبارت دیگر، ورود قیصر به دنیای مطبوعات، به هیچعنوان از سر شهرتطلبی و مطرح شدن نبود.
محدثی خراسانی با اشاره به خاطرهای که این ویژگی قیصر امینپور را تایید میکند، گفت: یادم میآید در سال 1381 که سردبیر «مجله شعر» شدم -از آنجایی که یکی دو سال بود که مجله تعطیل مانده بود- تصمیم گرفتم اولین شماره (شماره 30) را در قالب ویژهنامه قیصر امینپور منتشر کنم. وقتی به دیدار ایشان رفتیم و خواستیم مصاحبهای با او داشته باشیم، اما با ما همکاری نکرد.
وی ادامه داد: اصلا راضی نمیشد و دوست نداشت که مطرح شود. به هرشکل، تنها توانستیم اجازه انتشار ویژهنامه را از او بگیرم؛ ویژهنامهای که بهنام قیصر اما بدون مصاحبه با او تولید و منتشر شد.
این شاعر و منتقد ادبی مشخصا درباره تاثیرگذاری قیصر در دورهای سردبیری سروش نوجوان را بهعهده داشت گفت: او توانست استعدادهای موجود در حوزه ادبیات نوجوان را شناسایی کند و از این رو، سروش نوجوان بستری شد شناسایی و هدایت جریان شعر و داستان. ضمن آنکه جریان نو و درعین حال ریشهداری را در حوزه ادبیات کودک و نوجوان آغاز کرد.
شاعر مجموعه «شاعران پروازی» افزود: ادبیات کودک و نوجوان تا آن زمان، آسیبهای فراوانی داشت؛ یا بیریشه بود یا فانتزی و غیرجدی. قیصر آمد تا در حوزه ادبیات نوجوان، جریانی اصیل و ارزشمند را راهبری و هدایت کند. نمونههای قابل توجهی هم از قلم خودش به یادگار مانده است.
محدثی خراسانی در پاسخ به این سوال که قیصر امینپور، چطور دچار خطکشیها و مرزبندیهای سیاسی نشد؛ بهطوری که مورد تایید و احترام تمام طیفهای فکری قرار دارد، توضیح داد: بهنظر من آن دسته افرادی که به دام خطکشیهای سیاسی و اجتماعی میافتند و مارک این جناح یا آن جناح بر نام آنها میخورد، پیش از هرچیز گرفتار خواستههای نفسانی خود شدهاند.
وی ادامه داد: تعلق داشتن به این حزب یا آن حزب، ناشی از محاسبات است؛ محاسباتی که برای منافع و جایگاه دنیوی خود دارند. قیصر عاری از این تعلقات بود. او یک عارف بهتمام معنا بود که به هیچ گروه و دستهای تعلق نداشت و به تعلقات دنیایی، بیاعتنا بود.
این شاعر خراسانی با بیان اینکه قیصر، شاعر ملت ایران بود و خواهد ماند، گفت: هیچ گروهی نتوانست روی اسم و کارنامه قیصر، مارک بچسباند و او را زیر بار منت خود ببرد. او شاعر ملت ایران بود و خداوند نیز اقبال او را گسترده کرد تا همه اقشار جامعه او را بپذیرند و از خود بدانند.
نظر شما