فاطمه راکعی معتقد است که قیصر بیشترین حرمت را برای مردم قائل بود و بیشترین دلواپسیها را برای ضعیفترین مردم جامعه داشت. هیچگاه از دردهای مردم غفلت نمیکرد، چون او از مردم بود و دردهای مردم را خوب میشناخت.
فاطمه راکعی که سابقه همکاری و آشنایی 30ساله را با او دارد، میگوید: قیصر به جامعه متعهد بود، به این خاطر از هیچ مسالهای که در جامعه میگذشت غافل نبود، او نگاه اجتماعی روشنی داشت. به ارزشهایی که در انقلاب اسلامی مطرح شده بود بسیار متعهد بود، و خودش و شعرش از حماسههایی که در جبهههای ما آفریده شده بود بسیار متاثر بود. در ادامه این گفتوگو بیشتر از قیصر و تاملاتش در شعر و شخصیتش میخوانیم:
فاطمه راکعی در پاسخ به این پرسش که «چه چیزی باعث شده است که قیصر امینپور در میان شاعران همنسل خود برجسته شود، در یادها و خاطرها بماند و نامش به عنوان شاعری مطرح در عصر معاصر ثبت شود؟»، گفت: گاهی فردی هنری دارد و یا در حوزه شعر، شاعر خوبیست و شعرهای خوبی دارد اما وقتی شخصیت و رفتار اجتماعی، خانوادگی و فردی او را میبینیم، با خود بگوییم: «عجب! این شعر از این آدم است؟ حیف، چه شعر خوبی اما چه شخصیت ضعیفی!» ممکن است این اتفاق بیافتد که کم هم نیست که آثار و حرف خوب باشد اما عمل شخص هیچ تطبیقی با حرف خوب و هنر خوب نداشته باشد. اما در میان هنرمندان و شاعران کشور ما از دیرباز کسانی بودند که شخصیتهای ممتازی داشتند و آثار هنری ممتازی آفریدند. این افراد شخصیتشان در شعرشان تجلی دارد و شعرشان انعکاسدهنده و بازتاب درستی از شخصیت واقعی آنها است که اینها انسانهایی هستند که توانستند در تاریخ بمانند؛ از حافظ که حافظ قرآن بود و به درستی اعتقاد و افکار اجتماعیاش و آنچه که در زندگی فردی و اجتماعی برای او مهم بود در شعرهایش منعکس شده است، همچنین مولانا یا سعدی بزرگ، در واقع بزرگان شعر ما اینطور بودند.
رئیس هیات مدیره دفتر شعر جوان ادامه داد: خوشبختانه در عصر ما نیز داشتیم عزیزانی را که هم شاعران بزرگی و هم شخصیتهای بزرگی بودند و هستند و از نظر من قیصر امینپور یکی از مهمترین و شناختهترین آنها است. او در شعر و شخصیت نمونه بود و میان شعر با شخصیش گرهخوردگی عمیق بود. کسانی که همچون من این توفیق را داشتند که بیش از 30 سال از نزدیک همکاری داشتند با ایشان که مدیریت خانه شاعران ایران، انجمن شاعران ایران و دفتر شعر جوان را در کنار بزرگان دیگری مثل استاد مشفق کاشانی و استاد محمود شاهرخی را به عهده داشت، از نزدیک شاهد جلوههای انسانی، اخلاقی، حساسیتهای عدالتخواهانه و مردمی این عزیزان از جمله قیصر امینپور باشیم. خاطرات بسیاری از برخوردشان با شاعران جوان و دانشجویانشان است که اگر عمری بود خواهم نوشت.
مدیرعامل انجمن شاعران ایران افزود: من اخیرا مصاحبهای در این زمینه داشتم که کوتاه بود و تنها توانستم اشارهای داشته باشم به قیصر امینپور از نظر تعهد انسانی و تعهد شعریشان. قیصر یک شاعر متعهد به تمام معناست؛ متعهد نه به این معنی که امروزه متداول شده است، متعهد در اینجا در مقابل تعریف دیگری در شعر قرار دارد که میگوید شعر برای شعر؛ کسانی که تنها شعر میگویند تا شاعر باشند و شعر گفته باشند و گاهی ممکن است اثرهای خوبی خلق کنند به لحاظ اینکه تصویر زیبا و خوبی را با هنر ترسیم کنند و یا طنز جالبی بگویند و یا شگفتیهایی در شعر نشان دهند که بیشتر هنری و موسیقیایی است، اما شعر متعهد تعریف خودش را دارد.
این شاعر اضافه کرد: شعر متعهد شعری است که خودش را ملتزم میداند به تاملات انسانی و اندیشه انسان و آنچه که انسانهای بزرگ همیشه بدون مرز و بدون تاریخ و مرزهای جغرافیایی در آن تامل داشتند مثل مساله مرگ، زندگی، عشق، طبیعت و مردم. چنین شاعرانی، شاعران متعهد هستند و قیصر به این معنی یک شاعر متعهد است. او متعهد به ابعاد مختلف ظرفیت انسانی و کشف ظرفیتهای وجودی خودش به عنوان یک انسان است. او متعهد به شعر بود، به این معنی که هیچوقت ما شعری را از قیصر نمیبینیم که سهلانگارانه گفته شده باشد یا خیلی حشو داشته باشد، چراکه دانهدانه کلماتی که به کار میگرفت هدفمند، زیباییشناختی و از نظر صحت ادبی و زبانشناختی اصولی و صحیح انتخاب میکرد، ضمن اینکه عاطفه جزو شعر او بود که لازم نبود آن را تعمدا و آگاهانه انتخاب کند، چون در شعر ش ساری و جاری بود و تمام وجودش سرشار از عواطف انسانی و دردهایی بود که ناشی از دردهای واقعی انسانیاش در ارتباط با جامعه و جوامع بشری بود.
راکعی با بیان قیصر علاوه بر تعهد به شعر، تعهد به علم داشت، اظهار کرد: او به غیر از مطالعات عالیای که در زمینه ادبیات داشت که یکی از بهترین رسالهها را نوشت و از بهترین دانشجویان و بعد همکاران دکتر شفیعی کدکنی بود. قیصر مطالعات و پژوهشهایی در زمینههای دیگری داشت که من از نزدیک از آن آگاه بودم مثل فلسفه، روانشناسی و زبانشناسی که اینها به پربارتر شدن شعرش از نظر منتقدان شعر کمک میکرد. او به جامعه متعهد بود، به این خاطر از هیچ مسالهای که در جامعه میگذشت غافل نبود، و نگاه اجتماعی روشنی داشت. بسیار متعهد بود به ارزشهایی که در انقلاب اسلامی مطرح شده بود، خودش و شعرش بسیار متاثر بود از حماسههایی که در جبهههای ما توسط جوانان و قهرمانان ایرانی آفریده شده بود و تعدادی از بهترین شعرهایش را در این مضامین نوشته است. از سوی دیگر در مقابل انحرافاتی که از نگاه اجتماعی و سیاسی حضرت امام(ره) و شهدا که گاه در جامعه مطرح میشد، بسیار حساس بود و در بسیاری شعرهایش میبینیم که به عدم رعایت عدالت در میان مردم آنطور که موردنظر امام و شهدا بود و بسیاری مسایل دیگر واکنش نشان داده است.
این شاعر ادامه داد: قیصر بیشترین حرمت را برای مردم قائل بود و بیشترین دلواپسیها را برای ضعیفترین مردم جامعه داشت. او هیچوقت از دردهای مردم غفلت نمیکرد، چون خودش واقعا از میان مردم بود و دردهای مردم را خوب میشناخت. به نظر من تعهد در شعر و شخصیت قیصر حرف اول را میزند و برای همین است که وقتی تصادف کرد با این وجود که به آنصورت این مساله جایی خبری نشد، و حتی به همراه خانوادهاش بعد از تصادف تا زمانی که کمک برسد مدتها در جاده در کنار ماشین تصادفی مانده بودند، وقتی مردم فهمیدند بهقدری برای دیدار ایشان در بیمارستان مراجعه میکردند، و بهقدری مهر مردم زیاد بود که فراموش نشدنی است. البته این مهر متقابل بود و از درکی که متقابل با مردم داشتند، سرچشمه میگرفت.
راکعی ادامه داد: هیچوقت تجمع باشکوهی که در مراسم تشییع ایشان گردهم آمده بودند را فراموش نمیکنم، بدون آنکه اعلام شود و یا فراخوانی داده شود. فقط گفته شده بود که ایشان از انجمن شاعران در دولت تشییع خواهد شد. به قدری تجمع مردم زیاد بود که من در مراسم هیچ شاعری، شخصیت فرهنگی و بزرگان فرهنگی کشور ندیده بودم و مردم کاملا صمیمانه حضور پیدا کردند.
این شاعر پیشکسوت با اشاره به شعرهایی که برای قیصر گفته شده است، گفت: بهترین شاعران؛ هم از پیشکسوت و هم جوان و هم شاعران ناشناخته بهترین شعرها را برای قیصر سرودهاند. چندین مجموعه شعر برای قیصر چاپ شده است که همه اینها نمود و نشاندهنده این است که مردم خوبیها، صداقتها و بزرگیها را میفهمند و فراموش نمیکنند.
وی با اشاره به انتظاری که از سوی مردم برای نامگذاری خیابان و یا میدانی به نام این شاعر فقید وجود داشت، اظهار کرد: ابتدا میدانی در منطقه 2 واقع در محله سعادتآباد به اسم قیصر امینپور نامگذاری شد که بعد از حذف میدان ئ تبدیل به چهارراه، بلوار منتهی به چهارراه، به نام بلوار قیصر امینپور نامگذاری شد.
راکعی در پایان گفت: نهایتا من ایشان را با حافظ مقایسه میکنم چون حافظ برای او بسیار عزیز بود، اشعار حافظ را بسیار دوست میداشت. و اینکه هم به لحاظ حوزه انتقادیِ شعر، منتقدان بزرگ کشور شعرهای قیصر را به لحاظ شاعرانگی قبول داشتند و هم توانست با عامه مردم ارتباط برقرار کند.
نظر شما