نویسنده کتاب «در هیاهوی سکوت» گفت: با توجه به ابعاد واقعه 13 آبان و اما و اگرهایی که هنوز در این زمینه وجود دارد، بهنظرم متناسب با این واقعه به آن پرداخته نشده و جادارد علاوه بر خاطرهنگاری از سوی نویسندگان و پژوهشگران در حوزه تاریخنگاری مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد.
امام خمینی (ره) در جلد دهم کتاب صحیفه نور درباره این روز چنین میفرمایند: «بسمالله الرحمن الرحیم روز سیزده آبان، روز هجوم وحشیانه رژیم منحوس به دانشگاه و کشتار دستهجمعی دانشجویان عزیز ماست. رژیم مخالف با تمام مظاهر تمدن و پیشرفت کشور، یک روز به مدرسه فیضیه و مدارس علوم اسلامی در سراسر ایران حملهور میشد و یک روز به دانشگاه تهران و مدارس و دانشگاههای سراسر ایران... دشمنان ما در هر فرصت خصوصاً در این روز از هیچ توطئهای دستبردار نیستند و با هر وسیله ممکن میخواهند آرامش را از ملت عزیز سلب کنند. بر دانشآموزان، دانشگاهیان و محصلان علوم دینیه است که با قدرت تمام حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده و آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر شدیدا محکوم کنند. بر دانشآموزان، دانشگاهیان و محصلان علوم دینیه است که با تمام نیرو وحدت خویش را حفظ و از انقلاب اسلامی خود طرفداری کنند و بر ملت است که از این 2 جناح عزیز با تمام قدرت پشتیبانی کنند. دست خدا به همراه همگی باد. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته/ روحالله الموسوی الخمینی»
مکتوبات بسیاری در ارتباط با موضوع تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی منتشر شده که از جمله آنها میتوان به کتاب «در هیاهوی سکوت»، تألیف جواد کلاته عربی اشاره کرد که از سوی انتشارات 27 بعثت منتشر شده است.
در ادامه، گفتوگو با نویسنده این اثر را در رابطه با موضوع و هدف نگارش کتاب میخوانیم.
از کتاب «در هیاهوی سکوت» بگویید و اینکه چرا به موضوع استکبارستیزی در این کتاب پرداختید؟
کتاب «در هیاهوی سکوت»، روایت زندگی دانشجوی پیروی خط امام و رئیس ستاد لشکر 27 محمد رسول الله(ص)، شهید عباس ورامینی است. ایشان جزو شهدایی هستند که فعالیتهای انقلابی برجسته و مهمی داشت؛ ازجمله شرکت در بحث تسخیر لانه جاسوسی، به همین جهت پرداختن به زندگی ایشان برای من مهم بود. در دوران جنگ تحمیلی نیز از فرماندهان ارشد جنگ و رئیس ستاد لشکر 27 محمد رسول الله(ص) بودند. البته مراتبی را طی کرده بودند، فرمانده گروهان، گردان و مسئول آموزش بسیج تهران بودند و در جریان تسخیر لانه جاسوسی نقش مؤثری ایفا کردند. اینها دلایلی بود که جرقه نگارش کتابی درمورد این شهید برگوار را در ذهن من ایجاد کرد.
پرداختن به این موضوع از چه جهاتی ضرورت دارد؟
اگر تاریخ را مطالعه کنیم و اتفاقاتی که در دوران مختلف در کشور ما رخ داده بررسی کنیم، متوجه میشویم که کشور ما به دلیل منابع نفتی و ثروتهای نهفتهای که دارد و با توجه به قرار گرفتن این کشور در منطقه ژئوپلتیکی مهم که از جنوب به دریاهای آزاد راه دارد و از شمال دریای خزر را دارد و بسیاری از ویژگیهای دیگر، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در دوران پهلوی، حکومت قاجار و غیره همیشه با دخالت کشورهای بیگانه مواجه بوده و در دوران پهلوی این دخالتها به اوج خودش رسیده بود. با پیروزی انقلاب اسلامی، کشوری مثل آمریکا قصد داشت که مسیر انقلاب را عوض کند و ماهیت آن را از بین ببرد. طبیعی است که در این دوره که تب انقلاب هم بالا بوده، تعدادی از افراد دغدغهمند پیرو خط امام(ره) احساس تکلیف کردند و بهطور نمادین در برابر آمریکا ایستادگی کردند. این موضوع در نوع خود بسیار حائز اهمیت است و جادارد بیش از اینها از سوی نویسندگان و پژوهشگران مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد.
نویسندگان ما چقدر به موضوعاتی مثل 13 آبان یا در مفهوم کلیتر استکبارستیزی توجه کردهاند؟
در رابطه با بحث 13 آبان، خاطرات بعضی از افرادی که در آن مراسم حضور داشتند و دانشجویان پیرو خط امام(ره) چاپ شده است. مثل خاطرات آقای پوریزدانپرست یا خانم ابتکار و برخی دیگر از بزرگواران، اما با توجه به ابعاد این واقعه و اما و اگرهایی که هنوز در این زمینه وجود دارد، بهنظرم متناسب با این واقعه به آن پرداخته نشده و هم در بحث خاطره و هم در زمینه کارهای تحلیلی که میشود صورت بگیرد، اقبال چندانی با توجه به اهمیت موضوع صورت نگرفته و جا دارد که در حوزه تاریخنگاری، خاطرهنویسی و تاریخ تحلیلی این موضوع بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
در این چهل سال که از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته، نویسندگان ما چقدر توانستهاند به این مسائل روز و مهم انقلابمان توجه کنند؟
بهنظرم اقبال نویسندگان به ادبیات مقاومت و پایداری خوب بوده، هرچند استقبالی که صورت گرفته متناسب با موضوعاتی که وجود دارد، نیست. در حوزه دفاع مقدس شاید بهتر عمل کرده باشیم، اما در این زمینه نیز باید بتوانیم همه نوع کالای خوب تولید کنیم؛ یعنی بخش مهم و بخش پرطرفدار که بیان خاطرات جنگ است و مورد استقبال هم قرار گرفته و بیشترین بخش تولیدات را به خود اختصاص داده، خوب است، اما نیاز جامعه فقط این حوزه نیست و باید تاریخ انقلاب و جنگ و رمان خوب نیز بنویسیم. در حال حاضر بین اینها موازنه برقرار نیست. در برخی بخشها کمکاری شده، مثلا مرکز اسناد دفاع مقدس کارهای زیادی انجام داده اما به نظر میرسد در زمینه پاسخ به شبهات جنگ کوتاهی شده، هنوز در محافل تخصصی و در بین مردم بعضی مسائل در مورد جنگ مطرح میشود که فرماندهان سیاسی که جنگ را مدیریت میکردند باید پاسخ دهند و متأسفانه در این زمینه آنطور که باید اقدامی صورت نگرفته است.
درخصوص مدافعان حرم، شرایط نامناسبتر میشود. اگر بخواهیم نگاه کلی از دور داشته باشیم، آثار ارائه شده بیشتر با احساسات مخاطب سروکار دارد؛ یعنی کمتر نگاههای عقلانی و چرایی جنگ در آنها دیده میشود.
نظر شما