استاد حکیمی را «فيلسوف عدالت» نيز ناميدهاند؛ چراكه در آثار خود فراوان دغدغه عدالت برای نوع بشر را داشت و به تبيين ديدگاههای اسلام و تشيع در اين حوزه پرداخت.
متن این شماره قاب روایت به شرح زیر است:
طبع شعرش در كلاس درس حجةالحق، اديب دوم، به بار نشست و سرودن شعر به هر دو زبان فارسی و عربی را از نوزدهسالگی آغاز كرد. شعرش بر دل استاد نشست و او را «مُتنبّی جوان» ناميد كه اشارهای بود به شاعر و حكيم بزرگ عربT «ابوطيب مُتنبّی».
درک محضر استادانی چون محمدتقی اديب نيشابوری، مجتبی قزوينی و سيدمحمدهادی ميلانی به مدت بيست سال در مدرسه نواب مشهد و اجازه اجتهاد از آقابزرگ تهرانی را بايد از افتخارات او دانست.
حضورش در برخی از محافل ادبی از جمله فردوسی و قهرمان، باب دوستی و مراوده با شاعرانی چون مهدی اخوان ثالث، عماد خراسانی و محمدحسين شهريار تبريزی را باز كرد. همچنين، مصاحبت با انديشمندانی چون مرتضی مطهری، علی شريعتی و محمدتقی جعفری بر مراتب فضل و كمالش افزود و او را حكيمی نامدار كرد. دكتر شريعتی او را وصی علمی برای نوشتههايش قرار داد و شاعرانی چون مهرداد اوستا و مهدی اخوان ثالث شعری برای او سروده يا به او تقديم كرده بودند. «سربدار امروز خراسان» لقبی است كه مهدی اخوان ثالث برای او انتخاب كرده بود.
استاد را «فيلسوف عدالت» نيز ناميدهاند؛ چراكه در آثار خود فراوان دغدغه عدالت برای نوع بشر را داشت و به تبيين ديدگاههای اسلام و تشيع در اين حوزه پرداخت. وی -كه از مُجدّدان مكتب معارفی خراسان موسوم به مكتب تفكيك بود- دغدغههای بسياری در حوزه علم و فرهنگ داشت؛ از جمله دغدغههای او در آشنايی جوانان با گذشته پرافتخار علمی و تمدنی جوامع اسلامی را میتوان در كتاب دانش مسلمين ملاحظه كرد. تصميم به نگارش زندگینامه برخی از علما از جمله شيخآقابزرگ تهرانی را میتوان نشانگر توجه اين استاد به سيرهنويسی بزرگان علم و دانش دانست. بااينهمه، مهمترين اثر علمی علامه محمدرضا حكيمی از ديدگاه صاحبنظران را بايد مجموعه دوازدهجلدی الحيات دانست؛ كتابی بر مبنای قرآن و حديث كه دايرةالمعارف اسلام و تشيع در موضوع عدالت اجتماعی و آزادی فردی محسوب میشود. اين مجموعه به زبان عربی نگاشته شده و جای بسی خوشوقتی است كه شش جلد نخست آن به ترجمه استاد احمد آرام به چاپ رسيده است.
نظر شما