کتاب «گلی زیرآوار» به قلم هما مهرآبادی و مریمالسادات زکریایی، راهی بازار نشر شد.
روایت کتاب داستانی و لحن صمیمی بهدور از بزرگنمایی، شعارزدگی و خیالپردازی است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «هوشــنگ بــه ســیدمجتبی اشــاره کــرد و دســتش را تــوی لیــوان چای فــرو برد و قطرهای از آن را روی لباس ایرجی پاشید و گفت: «بخور ديگه. نمیشه که ما بخوريم و تو نخوری»!
ایرجی تا قطرههای چای را روی لباسش ديد، گفت: «ای بابا، چیکار کردی؟ يعنی چه؟ دوباره بايد برم بشورمش». همه زدند زیر خنده.
ایرجی با ناراحتی رفــت تــا لباســش را عــوض کنــد.
هوشــنگ همــانطــور کــه میخنديــد، گفت: «دست بردار پسر. لباست که چیزيش نیست. اینقدر به لباسات گیر نده. تو از کوپن همهمون بیشتر پودر و صابون مصرف میکنی». هوشنگ این را گفت
و بلند بلنــد خنديــد. ایرجــی هــم همــانطــور که لبخند روی لبــش بود، گفت: «اگه ســهم تو رو مصرف کنم، حق دارم.»
نخستین چاپ کتاب «گلی زیرآوار» در 192 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه به بهای 40 هزار تومان از سوی انتشارات 27 بعثت در آبانماه 1400 روانه بازار نشر شد.
نظر شما