گفتوگوی اختصاصی ایبنا با پروفسور «پل پیلار» عضو پیشین شورای اطلاعات ملی آمریکا
تاریخ سیاست خارجی آمریکا سرشار از اشتباهات فاحش است/ جامعه آمریکا تهدیدات امنیتی برای دیگران را درک نمیکنند
پروفسور «پل پیلار» عضو پیشین شورای اطلاعات ملی آمریکا معتقد است آمریکاییها درک درستی از جهان و واقعیتهای آن ندارند و این موضوع در رویکرد سیاست خارجی آنها قابل مشاهده است.
«پل پیلار» از مقامات ارشد اطلاعاتی سابق آمریکاست که مطالعات گستردهای درباره تاریخ سیاست خارجی آمریکا انجام داده است و در کتاب اخیر خود نیز این سیاست خارجی را مورد نقادی قرار داده است. ارزش آثار «پیلار» در این است که او از جمله متفکرانی است که هم سابقه کار علمی و دانشگاهی را دارد و هم مسئولیتهای اجرایی در سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی امریکا داشته و دارد. او لیسانس خود را از دانشگاه آکسفورد و پرینستون و درجه دکتری خود را از دانشگاه پرینستون اخذ کرده است.
پیلار استاد دانشگاه «جرج تاون» است و تاکنون مسئولیتهای متعددی را بر عهده داشته که از جمله آنها میتوان به ریاست واحد تحلیل عملیاتهای سیا در شرق نزدیک، خلیج فارس و جنوب آسیا اشاره کرد. او پیش از پیوستن به سیا افسر ذخیره ارتش آمریکا در جنگ ویتنام بود. پیلار عضو اندیشکده مطرح امریکایی بروکینگز نیز هست. او در مرکز اطلاعات و امنیت قرن 21 این اندیشکده حضور دارد و از نویسندگان نشریه مطرح «نشنال اینترست» است. پیلار همچنین سابقه حضور در شورای اطلاعات ملی آمریکا را به عنوان یکی از اعضای اصلی آن نیز دارد.
چه کتابی از شما اخیرا منتشر شده است؟
کتابی که اخیراً از من منتشر شده عبارت است از: «چرا آمریکا فهم درستی از جهان ندارد» (Why America Misunderstands the World) است. این کتاب توسط انتشارات دانشگاه کلمبیا امریکا منتشر شده است. در معرفی این کتاب توسط دانشگاه کلمبیا آمده است که محصور بودن میان دو اقیانوس عظیم باعث شده تا آمریکاییها نگرانیهای کشورهای دیگر که مرتبط با سیاست خارجی آمریکا است را درک نکنند. ظهور سریع دموکراسی آمریکایی همچنین بسیاری را فریب میدهد که فکر میکنند یک سیستم لیبرال میتواند در هر کجا شکوفا شود، و داشتن یک قاره وسیع با سهولت نسبی، مانع درک آمریکاییها از درگیری بین مردمان مختلف بر سر سرزمینهای دیگر میشود.
در این کتاب تصورات غلط مردم آمریکا در مورد تهدیدها و رفتارهای خارجی را به تاریخ و جغرافیای این کشور گره زده شده است و استدلال میشود که موفقیت آمریکا در روابط بینالملل اغلب به رغم جهان بینی عمومی و نه به دلیل آن، به دست میآید. سابقه استعماری تا مدیریت آمریکا با تروریسم بینالمللی مدرن، نشان میدهد که چگونه پیشفرض «فنلاندسازی» به نگرش «برای ما یا علیه ما» که مشخصه سیاستهای جرج دبلیو بوش بود تبدیل شد. تجربه حمله آمریکا به عراق نشان داد که سوء تفاهمات اساسی چرخهای را ایجاد کرده است که در آن تهدیدها قبل از وقوع حمله دست کم گرفته میشوند و پس از وقوع آنها بیش از حد برآورد میشوند.
سوال اصلی شما در این کتاب چه بوده است؟
سوال اصلی این کتاب این است: چه چیزی باعث شده بسیاری از آمریکاییها باورهایی درباره دنیای خارج داشته باشند که عمیقاً اشتباه است و زیربنای برخی از سیاستهای خارجی پرهزینه و ناکارآمد ایالات متحده بوده است؟ این باورها شامل مواردی در مورد سهولت معرفی لیبرال دموکراسی در اکثر نقاط جهان، اثربخشی نیروی نظامی ایالات متحده، و تمایل به مشاهده جهان به عنوان تقسیم غیرمنعطف بین دوستان و دشمنان و غیره است.
ایده محوری و کانونی شما در این اثر چه بوده است؟
بحث اصلی من در این کتاب این است که اگرچه عوامل متعددی وجود دارد که درک آمریکاییها از جهان خارج از مرزهای خود را شکل داده است، یکی از مهمترین آنها تأثیری است که تجربه منحصر به فرد آمریکا - از نظر موقعیت جغرافیایی، ساختار اجتماعی داخلی، و تاریخ - به نحوه درک شهروندانش از جهان بستگی دارد.
به عنوان مثال، موقعیت جغرافیایی امن ایالات متحده در پشت دو خندق اقیانوسی باعث شده است که آمریکاییها میزان احساس ناامنی بسیاری از مردم کشورهای دیگر در مواجهه با همسایگان متخاصم را دست کم بگیرند. بر این اساس آمریکاییها از درک دلایلی که این مردم کشورهای دیگر برای افزایش امنیت خود انجام میدهند ناآگاه هستند و آن اقدامات را درک نمیکنند.
این کتاب چه چیزی به ادبیات مرتبط با سیاست خارجی آمریکا اضافه میکند؟
این کتاب برای توضیح بسیاری از مواردی که در سیاست خارجی ایالات متحده و در بحث و گفتمان در ایالات متحده در مورد سیاست خارجی اشتباه گرفته شده است، نوشته شده است. کتاب قبلی من رابطه بین «اطلاعات» و سیاست را در ایجاد سیاست خارجی بررسی کرد و به این نتیجه رسید که با مهم ترین تصمیمات سیاست خارجی ایالات متحده، عواملی غیر از «اطلاعات» بیشترین تأثیر را داشتهاند. این کتاب اخیر به بررسی یکی از آن عوامل دیگر میپردازد - برداشتهای نادرستی که بسیاری از سیاست گذاران با هموطنان آمریکایی خود به اشتراک میگذارند.
نظر شما