کتاب «سبز روشن» حاوی اشعار عاشقانه حسن خلجی یکی از شاعران زنجانی رونمایی شد.
مراسم رونمایی کتاب سبز روشن با حضور شاعر کتاب «حسن خلجی»، جمعی از شاعران و نویسندگان، مسؤولان و اهالی ادبیات برگزار و در پایان نیز جشن امضای کتاب انجام شد.
«حسن خلجی» در این مراسم گفت: کتاب «سبز روشن» شامل 40 غزل عاشقانه و اجتماعی است که توسط انتشارات شانی منتشر شده است.
این شاعر زنجانی با اشاره به اینکه موضوع شعرهای «سبزِ روشن» اغلب عاشقانه است، اضافه کرد: البته در این بین چند شعر اجتماعی نیز در کتاب آورده شده است.
وی در ارتباط با نامگذاری عنوان کتاب نیز گفت: بنده علاقه زیادی به رنگ سبز روشن دارم از همین رو در عنوان کتابم هم از این رنگ استفاده کردهام، یعنی مخاطب در نامگذاری متوجه میشود که سبز روشن به رنگ چشم اشاره دارد.
خلجی با اشاره به رونق خوب غزل فارسی در زنجان گفت: حالِ غزل فارسی در زنجان خوب است و موید این مطلب آثاری است که توسط شاعران زنجانی به چاپ رسیده است.
وی با اشاره به اینکه زنجان پشتوانه بزرگی چون منزوی را در شعر دارد، افزود: همین موضوع یکی از دلایل مهمی است که شاعران زنجانی خوب بدرخشند و آثار خوبی تولید کنند.
این شاعر زنجانی یکی از بزرگترین مشکلات شعرا و نویسندگان را مسائل مالی عنوان کرد و گفت: فعالان حوزه ادبیات بر اساس علاقه در این عرصه فعالیت دارند.
سرپرست کتابخانههای عمومی استان زنجان هم با اشاره به اجرای 720 عنوان برنامه طی هفته کتاب گفت: از این برنامهها بخشی مربوط به رونمایی از کتاب بود.
ایرج صادقی با اشاره به اینکه برگزاری نشست کتابخوان در کتابخانههای عمومی استان، ۵۴ نشست کتابخوان مدرسهای در سطح کتابخانهها، ۱۴ برنامه نشست کتابخوان تخصصی با حضور اساتید، نویسندگان و اصحاب قلم، ۷ برنامه نشست اختصاصی و برگزاری مسابقات کتابخوانی و نقاشی بخشی از برنامههای هفته کتاب بود، افزود: پویش کتابخوانی «بهترین کتابی که خواندهام» توسط ادارهکل کتابخانههای عمومی استان زنجان و با همکاری صدا و سیمای مرکز زنجان در راستای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی و با هدف تشویق خانوادهها و شهروندان برگزار شد.
وی افزود: افتتاح ۴ کتابخانه در سطح استان طی سال جاری،عضویت رایگان در کتابخانههای عمومی، بزگراری نشست نقد و بررسی کتاب نیز از دیگر برنامههایی است که به مناسبت هفته کتاب اجرا شد.
در پایان حسن خلجی یکی از اشعار کتاب «سبز روشن» را قرائت کرد:
ظاهرا شادیم اما باطنا غم پروریم
شک نکن ما از عذاب عشق لذت می بریم
گاه با آواز دشتی گاه با یک قاب عکس
هی برای قلب آتش دیده هیزم می خریم
اولین عهدی که با هم داشتیم این جمله بود، ما گلیم خویش را از آب درمی آوریم
مثل یک گنجشک کوچک در سکوت یک قفس
سخت تنهاییم، محزونیم، بی بال و پریم
ای دل دلواپسم با درد دلتنگی بساز
ما زیادی عشق ورزیدیم، ما خوش باوریم
من خودم را دوست می دارم شما را بیشتر
تو خودت را دوست می داری و من را...بگذریم
نظر شما