در ابتدای این جلسه، هاجر هوشیار، نویسنده، با اشاره به چند بحث فلسفی، گفت: روایت داستان و فرم ساختاری رمان مذکور و جریانات عقلگرایی در دوران نویسنده یعنی قرن هجدهم میلادی و محتوای کتاب و شیوه نگارش نویسنده، برخلاف جریان مانوس آن زمان است.
وی در ادامه به وجوه مشابه دو کتاب دُن کیشوت نوشته سروانتس و تریسترام شندی پرداخت.
نسرین منگور، عضو گروه ادبی گزینگ نیز گفت: رمان «زندگی و عقاید تریسترام شندی» متعلق به خوانندگان عام است و ارتباط بین این کتاب و مکتب اگزیستانسالیست را باید تشریح کرد.
وی گفت: رخدادهایی که چندین قرن قبل از تولد تریسترام روی میدهند، از جمله مهاجرت خانواده و حتی کوچکترین اتفاقات بر عقاید و جهانبینی افراد تاثیر غیرقابل انکاری میگذارند.
عضو گروه ادبی گزینگ در پایان به فرم و نحوه نگارش کتاب اشاراتی کرد و آن را حیرتانگیز، گاهی خستهکننده و در نهایت جالب و متفاوت برشمرد.
رضا رستمی، نویسنده نیز ضمن اشاره به راوی در داستان و سیّالیّت ذهن آن را با کتاب تریسترام مرتبط دانست.
رستمی با بیان یک روایت پست مدرن امروزی، ذهن اکثریت خوانندگان داستان و رمان را مجبور و معهود به راوی همهچیزدان دانست و این کتاب را از جهت نحوه روایت متفاوتتر از آنچه تا قبل از آن نوشته شده است، معرفی کرد.
وی بیان کرد: در اغلب جاهای این رمان نوگراییها بیشتر در حوزه فُرم بوده و معنا، مفهوم و تفکرات غالب بر کتاب باز همان تفکرات بسته و مانوس دوران ماقبل نویسنده است.
لیلا بهرامبیگی، دبیر محفل ادبی مستوره نیز با برشمردن ویژگیهای یک داستان پست مدرن از جمله حضور نویسنده در متن و ارتباط آن با کتاب و نیز فراداستانیّت نمونههایی از متن کتاب قرائت کرد.
به عقیده وی، خرده داستانها و عدم قطعیت معنا از دیگر ویژگیهایی بود که این کتاب را به رمان پست مدرن نزدیک میکرد و در نهایت لارنس استرن را پدر رمان پست مدرن نامید.
این جلسه با بحث و تبادل نظر بین حاضران در جلسه پایان یافت.
نظر شما