زنان تاریخنگار در عصر قاجاریه
تاریخنگاری قاجار در تاروپود نوشتههای زنانه/ تاریخنگاری زنان پنهان در پستوها و حرمسرا
نگاه زنانه به اتفاقات تاریخی، اجتماعی و سیاسی در مکتوبات آنها راهگشای بررسی روزمره زنان با ساختار جامعه قاجار است که با نگاهی به آثار نوشتهشده بهدست زنان میتواند ماده اولیه پژوهشهای حوزه تاریخ باشد.
زنان قاجار در مقایسه با زنان در دوران پیشین خود، اوضاع بهتری داشتند. اما این مقایسه به معنای اوضاع بهتر زندگی برای آنها نیست. به گفته میرزا آقاخان کرمانی، «زنان ایرانی نهتنها در نظرها خفیف و بیوقار و حقیر یا ذلیل، ضعیف و مانند اسیرند بلکه از دانش مهجور و از فخر بینش دور و از همه چیز عالم بیخبرند و از تمام هنرهای بنیآدم بیبهره و بیثمر. از معاشرت دور و در زاویهخانههای خراب، عنکبوتوار از خیال زنانه خویش میزیسته و بر وفق طبیعت خود میبافند. شب همه شب در فکر اینکه به صد حیله از دست آن شوهر نامرد نمرود کردار شداد رفتار، گریبان خود خلاص کنند.»
با این حال، عوامل مختلفی منجر به حضور زنان در عرصههای اجتماعی در دوره قاجار شد و شاید سفرهای فرنگ ناصرالدینشاه و دیدن وضعیت زنان فرنگی از مهمترین عواملی بود که به باز شدن فضای عمومی برای زنان دامن زد. در ادامه نیز انقلاب مشروطه، راهی تازه پیش روی زنان ایرانی گذاشت. اما براساس پژوهشی با عنون «زنان و برنامه تجدد عصر ناصری»، مسائلی مانند عرف مردسالار، شریعت حامی این عرف، ذهنیت سنتی زنان آن دوره و تربیت و باورهای شاه در نهایت به حذف زنان از پروژه برنامه تجدد عصر ناصری انجامید.
دوره قاجار از حیث حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی نسبت به دورههای قبل بسیار مورد توجه است. این دوره را شاید بتوان به دو بخش پیش و پس از انقلاب مشروطه تقسیم کرد. با این حال، اینکه زنانی در این دوره بهصورت مستقل دست به تاریخنگاری زده باشند آنچنان پررنگ نیست. در این دوره نیز، مانند دوران پیشین، زنان خانواده سلطنتی، ثروتمندان و خانوادههای اهل دانش نسبت به عموم زنان، دسترسی بیشتر و جایگاه اجتماعی بالاتری داشتند.
«معایب الرجال»؛ ردیهای اجتماعی
اگرچه زنان طبقه متوسط نیز در آثار پراکندهای که در دوره قاجاریه منتشر شده، دیده میشوند، با این حال، بعضی از این آثار را نیز خود زنان نوشتهاند. براساس اطلاعات موجود تاکنون، اولین زن نویسنده عهد ناصری بیبی فاطمه استرآبادی نام داشته که به توصیف وضع زندگانی زنان در جامعه مردسالار عهد قاجار پیش از مشروطه پرداخته بود.
بیبیخانم که اولین اثر او در سال 1312 هجریقمری با عنوان «معایب الرجال» نوشته شده، جوابیهای است در پاسخ به رسانهای با نام «تأدیب النسوان». «تأدیب النسوان» نوشته خانلر ميرزا احتشامالدوله، متنی مردسالارانه و طنزآمیز شامل نصایحی به مردان درباره رفتار با زنان و دخترانشان است؛ «معایب الرجال» با بخشی درباره زندگی شخصی بیبی خانم آغاز میشود که زمینه اجتماعی و آموزشی این رساله را فراهم میسازد.
این رساله شامل دو بخش است: بخش نخست پاسخی زیرکانه، صریح و خشمگین به «تأدیب النسوان» (برخی نسخ تحت عنوان تأدیب النساء) است. بخش دوم که خطاب به زنان است (بیبی خانم در این متن از آنها با عنوان «خواهرانم» یاد میکند) نصایح و هشدارهایی به زنان درباره روابطشان با مردان و به خصوص با شوهرانشان است. این کتاب که اثری اجتماعی است، آیینهای از شرایط اجتماعی آن دوران درباره وضعیت زنان را آشکار میکند.
تاجالسلطنه و خاطرات سیاسی و تاریخی او
از منابع دیگری که زنان دوره قاجار نوشتهاند و میتوان از آنها بهعنوان منابع تاریخی یا بهگونهای تاریخنگاری زمان خود اشاره کرد، «خاطرات تاجالسلطنه» است. زهرا خانم که دختر تورانالسلطنه و ناصرالدین شاه بود، در 10 سالگی به رسم آن زمان مجبور به ازدواج شد. کتاب خاطرات او ارزش تاریخشناختی زیادی نیز دارد زیرا اطلاعات روشنی درباره پنج سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه و دربار ناصری و مظفری دارد، همچنین درباره رویدادهای مهمی مانند واقعه رژی، قتل ناصرالدین شاه، غارت خزانه پس از او، سلطنت مظفرالدین شاه، نقش سید جمالالدین اسدآبادی و امینالسلطان نوشته است. او در این کتاب به مسائلی چون حق تحصیل و کار زنان و اهمیت آنها در بهبود شرایط جامعه میپردازد.
خاطرات بیبی مریم بختیاری
بیبیمریم مشهور به سردار مریم بختیاری از زنان فعال در انقلاب مشروطه بود. خانواده او از بانفوذترین خاندانهای ایرانی در دوره قاجار بهشمار میآمدند. او، زنی باسواد و روشنفکر بود و کتاب خاطراتش سالها پس از درگذشتش منتشر شد، که در آن درباره دوران کودکی و نوجوانی، شرح زندگی و حوادث سیاسی تا پایان دوره مشروطیت را نوشته است.
منبع بسیار ارزشمندی در این دوران، نشریاتی است که مطالب زنان در آنها منتشر میشده است. این مطالب اطلاعات مهمی درباره سبک زندگی زنان و تاریخ روشنگری زنان در ایران به دست ما میدهد. افضل وزیری، دختر بیبیخانم استرآبادی، روشنک نوعدوست (در رشت)، صدیقه دولتآبادی و فخرالسلطنه فروهر برخی از این زنان بودهاند.
سفرنامههای حج و اطلاعات تاریخی جغرافیایی
منابع دیگری که در این دوره بهقلم زنان در اختیار ما قرار گرفتهاند، سفرنامه زنانی هستند که به حج رفتهاند. این سفرنامههای حج، اطلاعات تاریخی ـ جغرافیایی ارزشمندی در خود دارند. «سفرنامه همسر عمادالملک به مکه» با عنوان فرعی «روزنامه سفر خیریت اثر سرکار نوابه علیه عالیه حاجیه شاهزاده خانم به مکه مکرمه» است. نام نویسنده که در هیچ کجای کتاب نیامده اما مشخص است که او دختر شاهزاده مبارکمیرزا، نوه شاهزاده محمودمیرزا و نوه فتحعلی شاه قاجار است و از سمت مادر نوه نادرشاه افشار محسوب میشود. این سفر که از ماه شعبان سال 1303 هجریقمری و حرکت از طبس آغاز میشود، با ورود به عراق و زیارت عتبات عالیات، ورود به عربستان و زیارت مکه و مدینه، بازگشت به عراق و در نهایت بازگشت به طبس در ذیحجه سال 1304 هجریقمری به پایان میرسد.
سفرنامه حج عالیه خانم شیرازی از دیگر آثار شناخته شده این دوره بهقلم یک زن است. او که از راه دیگری در دوره ناصری به سفر حج رفته؛ او مسیر خود را از کرمان شروع میکند و با رفتن به بمبئی سفرش را ادامه میدهد تا به عربستان و عراق برای زیارت برود. مسیر او در نهایت در تهران به انجام میرسد و مدتی طولانی در دربار ناصرالدینشاه میماند. اطلاعاتی که در این سفرنامه از دربار و حرمسرای ناصری است، بهگونهای نگاهی دیگرگونه نسبت به این فضا به مخاطب ارائه میدهد.
شرح سفر سکینه سلطان ملقب به وقارالدوله از همسران ناصرالدین شاه، به مکه و عتبات مورد دیگری از حجنامههاست. سکینه سلطان در مسیر رفت و برگشت خود از شهرهای قم، کرمانشاه، کربلا، نجف، کاظمین، سامرا، حلب، طرابلس، بیروت، مکه، مدینه، بروجرد و شهرکرد عبور کرده است. تجزیه و تحلیل، سبکشناسی، توجه به اماکن جغرافیایی و تاریخی مذهبی، توجه به آداب و رسوم و مسائل فرهنگی مردم مناطق مختلف، وضعیت راهها و حملونقل، داد و ستد، نوع غذا و معیشت مردم، خلعت دادن مهتران به کهتران و اطلاعات بسیاری را میتوان از این سفرنامه دریافت؛ و به گونهای آینهای از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دوره قاجار و اطلاعات فراوانی از جغرافیا، تاریخ و فرهنگ مردم ایران، عراق و سوریه کنونی را میتوان بهدست آورد.
سفرنامه به اروپا بهقلم یک زن ایرانی
در میان سفرنامهنویسان ایرانی، بیبی کوکب بختیار، دختر نصیرخان سردار جنگ بختیاری از اهمیت بسیاری برخوردار است. سفرنامه بیبی کوکب نخستین سفرنامه شناخته شده یک زن ایرانی درباره سفر فرنگستان به شمار میرود. او خاطرات، دیدارش از شهرهای مختلف و وقایع سفرش را نوشته که با دقت، تیزبینی و نکتهسنجی به رشته تحریر درآورده است. بیبی کوکب از چنان شخصیتی برخوردار بود که سرآرنولد ویلسون، رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس در خاطرات خود پس از آنکه او را در زمره اشخاص دانا و با اطلاع زمان توصیف میکند، در خصوص دیدگاه و او درباره حکومت قاجار مینویسد: «سرکار بیبی معتقد بود مادام که سلاطین قاجاریه در این مملکت فرمانروایی میکنند، اهالی این کشور آب خوش از گلویشان پایین نخواهد رفت و اوضاع ناگوار کنونی اصلاح نخواهد شد.»
سفرنامه زنان خارجی
«خانم دکتری در سرزمین بختیاری» خاطرات الیزابت نس مک بین راس، پزشکی اسکاتلندی است که همزمان با دوره مشروطه به ایران آمد و به درخواست صمصامالسلطنه، نخست وزیر وقت ایران چهار سال در میان بختیاریهای به کار پزشکی پرداخت. او اطلاعات ارزشمندی درباره زندگی بختیاریها بهویژه زنان بختیاری و نقش آنها را در آن دوره به پژوهشگران میدهد. او با پذیرفتن آداب و رسوم و لباس بختیاریها، تا حدی در آنها ادغام شد که به عنوان رئیس افتخاری بختیاری منصوب شد؛ به او لقب بیبی گلافروز داده بودند.
دیگر سفرنامه اروپایی بهقلم یک زن، اثر «کلارا کولیور رایس»، زنی انگلیسی و همسر یکی از ماموران عضو هیات مذهبی و تبلیغی مسیحی ساکن جلفای اصفهان است. او به احتمال زیاد در بیمارستان مبلغان خدماتی به عهده داشته است. سفرهای او در خلال سالهای پیش و پس از جنگ جهانی اول و اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی صورت گرفته است. اهمیت بیشتر نوشتههای کلارا توجه به زنان و روایت زندگی آنان است، یعنی به مواردی که زنان به دلایل مختلف به بیمارستان یا مراکز درمانی انگلیسیها مراجعه کردهاند، اشاره کرده است.
برای مثال وی از زنی مینویسد که شوهرش او را به خاطر اینکه مورد پسند و باب طبع آن مرد نبوده، بعد از تنبیههای مکرر، با ریختن شیشه پارافین روی زن و کبریت کشیدن و بستن قفل اتاقی که زن در آن بوده است به آتش میکشد، تا جایی که در نهایت همسایهها با شنیدن جیغ و داد به فریاد زن میرسند. این زن بعد از چند روز بستری و با وجود رسیدگی به وضعیتش در آن درمانگاه، زنده نمیماند. رایس به برخورد مردم با این اتفاق اشاره کرده و مینویسد: «شوهر این دخترک بینوا به بهای یک شیشه روغن پارافین از شر همسرش راحت شده بود و مردم در پاسخ اینکه چرا شوهر میبایست به چنین عملی دست زند، میگفتند همسر خودش بوده، اختیارش را داشته و میتوانسته برابر میلش با او رفتار کند….»
منابع تاریخی دیگر به روایت زنان
اطلاعات تاریخی که از زنان دوره قاجار بهدست ما رسیده عمدتا مربوط به پس از مشروطه است، با این حال، منابع دیگری نیز وجود دارد که به شناخت تاریخی ـ اجتماعی جامعه از نگاه زنان به ما کمک میکند. برای نمونه میتوان به وقفنامههای زیادی که مربوط به این دوره است، مراجعه کرد، بهطور نمونه، وقفنامه فاطمه خانم مربوط به سال 1280 هجریقمری در یزد و وقف سه طاق از قنات حسینآباد، مرزعه گاوارکان و قنات کهدنو برای صرف اقامه عزای حضرت علی (ع) در سه شب احیا و افطار مومنان در یزد است. وقفنامه شاهپرور خانم مربوط به سال ۱۲۷۱ هجریقمری در شیراز و وقفنامه جمیله خانم به سال 1326 هجریقمری مربوط به زنجان از مستنداتی هستند که اطلاعات ارزشمند تاریخی و جغرافیایی در اختیار پژوهشگران قرار میدهند.
تصویرهایی حاوی اطلاعات تاریخنگاری زنان
با ورود دوربین به ایران در دوران ناصری و توسط ناصرالدینشاه، عکسهای بسیاری از زنان به ثبت رسیده است که بخشی از آنها توسط شاه از زنان حرمسرا برداشته شده است. در این دوران عکاسان ایرانی و غربی نیز عکسهایی از زنان مناطق مختلف ایران گرفتهاند که این عکسهای حاوی اطلاعات بسیار ارزشمندی درباره شیوه زندگی زنان، پوشش، آداب و رسوم و خرافات و ... است. این اسناد، اگرچه توسط زنان ثبت نشدهاند اما اطلاعات آن در تاریخنگاری زنان بسیار کاربردی و موثر است.
منابع ارزشمند تصویری و مکتوب بیشماری مربوط به دوره قاجار وجود دارد که زنان آنها را به رشته تالیف درآورده یا آنها را ایجاد کردهاند. نامهها، وصیتنامهها، اجارهنامهها، شرح حالها، فهرست جهیزیه (پشهنامه) و بسیاری منابع دیگر وجود دارند که نگاه زنان دوره قاجار را به مخاطب ارائه میدهند تا از خلال آن بتوان تاریخنگاری زنانه را نیز در نظر گرفت. نگاه زنانه به اتفاقات تاریخی، اجتماعی و سیاسی در مکتوبات آنها راهگشای بررسی روزمره زنان با ساختار جامعه قاجار است که با نگاهی به آثار نوشتهشده بهدست زنان میتواند ماده اولیه پژوهشهای حوزه تاریخ باشد.
نظر شما