یاسمی نوشته است:
1- هیچ توفیق و تمنایی بالاتر از این نیست که کسانی که دوستشان داری، کاری را که میکنی دوست داشته باشند، این آخر خوشبختی است. اقبال مردم بالاترین نشانی است که آدم میتواند با افتخار بر سینهاش بزند و به آن ببالد. اگر مردم این مدال را بر سر سینه من بزنند، چیزی بیشتر از خدا و خلق خدا نخواهم خواست حتی نان شب.
۲- شعر حاصل یک سری مناسبات و معادلات است که بین ذهن و زبان در زمان خاصی و در شرایط خاصتری برقرار میشود و شاعر کاملاً بر این جریان اشراف و احاطه ندارد حتی نمیداند چیزی که در حال متولد شدن است، چیست. تنها کاری که میکند این است که سر و روی این نوزاد را از خون و خاشاک پاک کند و در قنداق بپیچد. مثلاً من تعیین نمیکنم که به فارسی شعر بنویسم یا کردی. همان مناسبات زمانی و مکانی در شرایط خاص، فرمان میرانند. شاعر فرمانبر است.
۳- من حق میدهم به همزبانان کُردم که از من انتظار داشته باشند شعر کردی بگویم مثل هر گویشور زبان دیگری که از محصولات ادبی زبان خودش لذت میبرد، اما برای من و شاعرانی مثل من که زبان مادریشان با زبان رسمیشان یکی نیست، داستان فرق میکند. مخاطب من هم کُردها هستند هم فارسها یا گویشوران زبانی دیگر که کردی یا فارسی بلدند. به همین دلیل شاعر ایرانی هم مخاطب ملی دارد هم مخاطب قومی با این تفاوت که مخاطب قومی شعر ملی یا رسمی او را میفهمد ولی برعکسش صادق نیست مگر با زبان قومی به دلیلی آشنا باشد.
۴- و نتیجه: من به هر دو زبان با حفظ ملاحظات و ویژگیهای تاریخی و فرهنگی به یک اندازه وامدارم و علاقهمند و با همه نامهربانیها و جفاهای تاریخی که در حق همه اقوام ایرانی از جمله کُردها شده مثل نگذاشتن و نداشتن آموزش به زبان مادری و به ناگزیر نخواندن و ننوشتن متن به این زبان و با علم به اینکه هیچ شاعری نمیتواند شاهکاری به زبانی غیر زبان مادری بیافریند، هر دو گروه را مخاطب خود میدانم چون سازوکار آفرینش و خلق ادبی در هر دو یکسان است و تنها تفاوت در این است که گاهی محمل این هیجان عاطفی زبان کردی است و گاه این خلجان روحی بر گُرده زبان فارسی سوار میشود. و البته میتوانم بفهمم که درک مخاطب از شعر به این سادگی که من ادعا کردم، نیست و لذت و پسند شعر برای مخاطب هر گویشوری به زبان آن شعر بستگی دارد، حتا اگر آن گویشور چند زبان بداند. یعنی اگر کردها از شعر کردی من لذتی به مراتب بیشتر از شعرهای فارسی من میبرند، طبیعی است با اینکه شعر فارسی مرا هم به راحتی همان شعر کردی میفهمند.
ما به زبان مادری زبان باز کردهایم، با جهان پیرامون با این زبان ارتباط برقرار کردهایم، اسامی اشیاء و آدمها و معنی مفاهیم را با این زبان آموختهایم واژگانی که احساسات اصیل و عمیق ما را منتقل میکنند مال این زباناند، عواطف و اندیشههای مشترک بیشتر حاصل زبان مشترکاند. پس روشن است که چرا همزبانان من از من شعر کُردی میخواهند. به جان میپذیرم و با افتخار اجابت میکنم ولی روی سخن من با دوستانی است که هرگاه در این صفحه شعر فارسی میگذارم برمیآشوبند که چرا شعر فارسی گفتهام! این تعصب افراطی به زبان و فرهنگ کُردی کمک نمیکند. تعصب به عناد و عناد به تبعیض میانجامد چیزی که ما و اقوام دیگر قربانی آنیم.
به خواست و پسند و زبان دیگر هموطنان احترام بگذاریم که به قول خواجه:
یکی است ترکی و تازی در این میان حافظ
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی
به گزارش ایبنا «بهروز یاسمی»، متولد۱۰ خرداد ۱۳۴۷ در شهرستان ایوان استان ایلام، شاعر، منتقد، و پژوهشگر شعر و ادبیات و از غزلسرایان نوگرای معاصر ایران است. قالب اصلی آثار وی غزل است با این حال مثنوی، چهارپاره و شعر سپید از دیگر قالبهایی است که یاسمی در بیان مضامین اجتماعی و احساسات عاشقانه خویش از آنها بهره برده است. یاسمی دوران کودکی و تحصیلات مقدماتی خود را تا اخذ دیپلم در همان شهرستان گذرانید. در سال ۱۳۶۹ پس از یک وقفه تحصیلی دوباره وارد دانشگاه و در سال ۱۳۷۵ با مدرک دکترای دامپزشکی از دانشگاه شهید چمران اهواز فارغالتحصیل شد. نخستین بار تعدادی از شعرهایش را در سال ۶۸ در نشریات منتشر کرد و رسماً وارد فعالیتهای ادبی شد، وی علاوه بر فعالیت در زمینه غزل معاصر، در حوزه نقد و نظر پیرامون شعر و ادبیات فعال است.
از ویژگیهای شعر یاسمی سادگی و صمیمیت زبان به خصوص در غزلهای عاشقانه است. وی علاوه بر غزل، مثنوی و چهارپاره عاشقانه نیز میسراید. از سویی در کنار سرایش آثار فارسی به صورت جدی شعر کردی را نیز دنبال میکند و در این رهگذر میتوان گفت که تأثیر زادگاه و محیط فرهنگی شاعر در آثار فارسی و کردی او به روشنی متبلور است، از جمله اشعار کردی او میتوان به قطعه «بانکول» اشاره کرد که درمیان کُردزبانان مشهور است. شعر حماسی حلبچه که درقالب غزل-مثنوی و با رویکردی روایی سروده شده هم از نظر زبان شعری قالبهای کلاسیک دهه هفتاد و هم از حیث الگوی شعر پایداری آن دهه دارای تشخص قابل استنادی است.
همان گناه هميشه، تقويم گناهان تازه، گزيده ادبيات معاصر و عاشقی جرم قشنگی است، تعدادی از کتابهای منتشر شده بهروز یاسمی است.
نظر شما