این شاعر گنابادی در گفتوگویی با خبرنگار ایبنا درباره خودش و نحوه ورودش به وادی ادبیات میگوید: در سرزمینی زندگی میکنیم که فروغهای تابناک فرزانگی و ستارههای درخشان هنر آن را آراسته و باشکوه کردند، اعتبار فرهنگ و هنر در این کشور آنقدر بالا، باشکوه و باعظمت است که حتی مدعی هنرمند بودن خیلی گزاف و دشوار است، چه برسد به اینکه افتخاری کسب کرده باشد یا دستاوردی آورده باشیم. بزرگترین افتخار خود را - البته اگر بشود اسمش را افتخار گذشت - عشق، علاقه و گرایش شدیدم به فرهنگ و هنر میدانم و سعی کردم این موضوع را حفظ و تقویت کنم و در این فضا تنفس کنم، یاد بگیرم و حرکت کنم.
رمضانی با اشاره به اینکه مطالعه، سرگرمی و علاقه من است و از آن لذت میبرم، اضافه میکند: مطالعه زیاد با پراکندگی موضوعی دارم و بجای اینکه در یک رشته مخصوص، تخصص خود را ارتقا دهم، در حوزههای مختلف همچون روانشناسی، هنر، شعر، داستان، فلسفه و رمان مطالعه میکنم.
وی ادامه میدهد: در روزگاری که مشکلات زیادی وجود دارد، یکی از راههای التیام، تسکین و سازگاری با این جهان و صلح با خود و پیرامون؛ شریک شدن در تجربه دیگران از رهگذر آثار هنری همچون مطالعه کتاب است. پیشنهادم به همه دوستان این است که خواندن - حتی اندک - بخشی از برنامه روزانهشان باشد.
این مدرس دانشگاه که فعالیتهای رسانهای و فرهنگی، تدریس، جلسات و کارگاههای ادبی و تجربه مدتی کار کتابداری در کتابخانههای گناباد به صورت افتخاری را در رزومه کاری خود دارد، میگوید: در طول این چند سال تدریس رشته تخصصی ادبیات در دانشگاهها، به دور از شعار و کلیشه توجه دادن به اهمیت کتابخوانی و گسترش این فرهنگ برای من یک رویکرد همیشگی بوده است چرا که این موضوع نیاز واقعی و جدی جامعهی ماست.
رمضانی ادامه میدهد: امروز در همه حوزهها نیاز داریم که فرهنگ را به عنوان یک عامل تحولبخش و پیشبرنده مورد توجه جدی قرار بدهیم و از مولفههای اصلی فرهنگ بهرهگیری از کتاب، ترویج فرهنگ کتابخوانی و انس با کتاب است؛ اگر بخواهیم صادق باشیم، تجربه شخصی نشان داده که کمتر به صورت جدی و واقعی این موضوع در دستور کار بوده، در برنامههای کلان و سیاستهای کلی عمدتا دعوت به کتاب و کتابخوانی و صحبت کردن در این مورد و نگاه ما جنبه نمادین و زینتی داشته و خیلی به شکل جدی در دستور کار ما نبوده است، در صورتی که به این موضوع محتاج و نیازمندیم.
وی با اشاره به اینکه کتاب یعنی آگاهی و ارتقای بینش و منش انسانی و بهبود ارتباطات اجتماعی و مناسبات جمعی، میگوید: این موضوع مانند یک زنجیره به هم متصل هستند، کتابخوانی بیشتر یعنی خلوت شدن راهروی دادگستریها و کم شدن جرم، جنایت و در نهایت زندانی. امکان ندارد جامعهای در حوزه فرهنگ و کتابخوانی سرمایه گذاری جدی بکند، برنامه جامع و ریشهای داشته باشد و از این مسئله بهره نگیرد. برای حل مشکلات اساسی و بسیاری از بنبستهای حوزههای مختلف باید به فرهنگ و آموزش رجوع کنیم، راه دیگر و میانُبر وجود ندارد، باید از طریق توسعه فرهنگ کتابخوانی و استفاده از کتاب، از پایینترین تا بالاترین سطوح اجتماعی یک حرکت بزرگ ایجاد کنیم و به سمت آگاهی بیشتر و افزونتر حرکت کنیم. سرمایهگذاری در حوزه فرهنگ مانند بذر است که در آینده و درازمدت باید برداشت کنیم.
رمضانی با بیان اینکه به نظر فضای کتابخانهای گسترش پیدا کرده است و کمبودی نداریم، ادامه میدهد: این کافی نیست و به برنامه نیاز داریم تا راههای جذب جامعه به سمت کتابخوانی را پیدا کنیم، ایدههای خلاق و جذاب، تولید آثار مناسب هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی، ذائقهسنجی و نیازسنجی کارشناسی شده نیاز امروز جامعه، بازنویسی و بازآفرینی آثار کهن، شیبوههای موثر و جذاب و کارآمد برای توسعه فرهنگ کتابخوانی، بررسی و استفاده از الگوهای موفق در جوامع دیگر از جمله راهکارها میتواند باشد.
وی میگوید: برنامههای جذاب کتابخوانی در رسانهها باید تقویت بشود، افزایش تیراژ برنامههایی از شکل «کتاب باز» در رسانه برای کتابخوانی موثر است. چرا در رسانه ملی شبکه تخصصی ورزش داریم اما شبکه تخصصی کتاب نداریم؟ شبکهای که هم جنبه ژورنالیستی و جنبه علمی کتاب را مد نظر داشته باشد و هم بتواند در مسیر ترویج فرهنگ کتابخوانی کار کند.
این شاعر و فعال فرهنگی گناباد همچنین در خصوص فضای کتابخوانی این شهرستان میگوید: مشکلاتی که در همه جا هست، در گناباد هم هست. نهاد کتابخانههای عمومی باید تقویت شود، باید یکی از مهمترین ادارت در شهرستانها باشد. بحث بودجه، برنامهریزی و حمایت فرهنگی با جملات قشنگ اتقاق نمیافتد؛ با بودجه ناچیز انتظار بازدهی حداکثری شدنی نیست. حمایت باید با شاخصهای اندازهگیری و عدد و رقم باید باشد. در شهرستانها از جمله گناباد بچههای خوش فکر در حوزه نشر فعالیت میکنند. در شهرستانها حمایت از تولیدات بومی به گسترش فرهنگ کتاب کمک میکند. نیاز است نویسندگان و مولفان در شهرستانها مورد حمایت قرار بگیرند.
رمضانی با اشاره به اینکه اساتید بزرگی در شعر گناباد وجود داشتند و جلسات شعر و شعرخوانی و نقد در گناباد برگزار میشود، یادآور میشود: قدیمی ترین نشست انجمن ادبی «محمد پروین گنابادی» روزهای چهارشنبه با حضور نخبگان جوان است. در دانشگاههای گناباد کانونهای شعر و ادب فعال است اما در واقع شاعران وضعیت مطلوبی ندارند؛ بی پناه و تنها و رنجور و رهاشده هستند.
وی میگوید: نهادهای فرهنگی برنامهای برای حمایت از شعر و شاعر و هیچکدام دیگر از رشتههای هنری ندارند و صرفا به تجلیل کلامی بسنده میشود، منزلت اجتماعی با کارهای نمادین، جشنواره و جلسه ایجاد نمیشود، برای یک هنرمند باید یک جایگاه در شان او تعریف و ساخته شود. مهمترین کارها و حمایت ایجاد یک فضای حرفهای با ساختار حمایتکننده برای تولید و نشر و معرفی آثار شاعران است. در هر جغرافیایی از جمله گناباد نخبگانی هستند. حمایت باید با لوح تقدیر نمیشود، کمترین کار این است که برنامه و ساختاری باشد که آثار را در یک شرایط راحتر منتشر و به دست مخاطب برسانند. البته این موضوع تا حدودی کلان است و شاید شهرستانها امکان عمل نداشته باشند.
نظر شما