نگاهی به کتاب «انار از قندهار تا غرناطه» به مناسبت شب یلدا
زادگاه انار ایران است/ دیرینگی و پیدایش انار از روزگاران کهن تا دوران کنونی
زادگاه انار ایران است و ایرانیان از هزاران سال پیش با کشت و کار انار آشنایی داشتهاند. از دیرباز درخت انار در فرهنگهای مختلف تقدیس شده است. پُردانگی میوه انار، به نشانه باروری ایزد بانو آناهیتا، نماد باروری و فراوانی بوده است.
وی افزون بر سفرهای علمی و تحقیقاتی، در طول نیم سده گذشته و پیمودن قریب 300 هزار کیلومتر سرتاسر ایران، برای کسب اطلاعات بیشتر درباره انار، به چندین كشور اروپایی و آسیایی از جمله اسپانیا، یونان، تركیه، افغانستان، تاجیكستان هم سفر و ماحصل آن کتاب «انار از قندهار تا غرناطه» که تابستان سال 1400 منتشر شد. وی همواره برگه پایانی کتاب خود را به سرودهای درباره انار اختصاص میداد و خط پایانی آن سال تولد و درگذشت خود را مشخص میکرد. سرانجام 20 آبان 1400 جای خالی با این عدد پر شد و پدر انار ایران روی در نقاب خاک کشید.
انار از قندهار تا غرناطه، در ابتدا نگاهی گذرا به دیرینگی و پیدایش انار از زمان انسان نخستین (بربرها و نوسنگیها) دارد. انسانهایی که با شکار حیوانات و میوههای جنگلی امرار معاش میکردند. سپس به توسعه و کشت و کار گیاهان زراعی و باغی به دشتها در زمان حکومت مادها و بابلیها اشاره دارد. آنجایی که تصاویر حکاکی شده از پادشاهان هخامنشی با گلی اناری که در دست دارند، حکایت از موثقترین زمان کاشت انار در ایران، یعنی دوره هخامنشیان دارد.
در ادامه به اوج شکوفای کشت و کار انار در زمان ساسانیان اشاره می شود و از آن تاریخ به بعد بود که انار ایران توسط جهانگردان و بازرگانان به دیگر ممالک جهان برده شد. آنگاه به نتایج بازدید خود از چند کشور انارخیز آسیایی و اروپایی طی سالهای اخیر پرداخته است و پس از آن به گزارشی از دیگر کشورهای دارنده انار اشاره کرده است.
وی در پایان سخنانش دو بیت شعر پیشکش علاقهمندان به کتاب میکند:
امید است طبع هیچ خوانندهای / چو میخواند از لطف آثار من
نگردد دژم زانکه یک عمر بود/ مرا عشق به نار و همین کار بود
کشت و کار انار در طول تاریخ با تغییر حکومتها و نوع آیین مردمان هر منطقه در ارتباط بوده است. به طور مثال، انار در دوره هخامنشیان و ساسانیان با آیین اوستایی زرتشت و آداب و سنن مردم اجین شده بود، که در تمام مراسم و جشنها اجزاء این گیاه بهویژه میوهایش یک سمبل و نماد محسوب میشد. از میان پنچ میوه بهشتی که نام آنها در قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان آمده است انار را سید و سرور همه میوهها دانسته است. در طول تاریخ، مسلمانان هم مانند زرتشتیان از انار در آداب و سنن استفاده میکردند، ولی از خواص دارویی و درمانی مشتقات درخت و میوه آن بیشتر بهره میبردند.
زادگاه انار ایران است و ایرانیان از هزاران سال پیش با کشت و کار انار آشنایی داشتهاند. از دیرباز درخت انار در فرهنگهای مختلف تقدیس شده است و ناربُن به خاطر رنگ سبز تند برگهایش و نیز رنگ سرخ آتشین گلهایش که شکل کاسه گل آن که شبیه آتشدان است، گرامی بوده است. پُر دانگی میوه انار، به نشانه باروری ایزد بانو آناهیتا، نماد باروری و فراوانی بوده است. به همین دلیل از دیرباز گلنار هم اسمی زیبا، برازنده و فراگیر برای دختران ایرانی بوده است.
بر این اساس به نوشته جاحظ در کتاب المحاسن و الاضداد بر سر سفره نوروز و جشن مهرگان چند شاخه از انار مینهادند. مورخان و باستانشناسان مینویسند: شاهان هخامنشی با گل و برگ انار نمای سنگی کاخها را تزیین میکردند و میوه انار هم برای اکثریت مردم که در اوخر حکومت هخامنشیان زرتشتی شده بودند، حکم تقدس را پیدا کرده بود و در اعیاد، جشن کهن، مراسم آیینی، مذهبی و در فرهنگ و هنر زرتشتیان نماد محسوب میشده شاخ و برگ درخت انار نیز در منسوجات عهد باستان نقش داشته است.
در حال حاضر نیز درخت انار، تا حدودی تقدس خود را حفظ کرده و نمونه بارز آن تک درختان انار نظر کرده نزدیک به امامزادهها، دشتها، بالای تپه و دامنهها وجود دارد که مردم بر آنها دخیل میبندند. از سوی دیگر پُردانگی (داشتن انار دانه زیاد) میوه انار به اعتقاد ایزد بانو آناهیتا و پیروانش نشانه برکت و باروری به حساب میآمد.
رخدادنگاران بر اساس سنگ نبشتهها و تندیسهایی که در کاوشهای باستانشناسان پیدا شده است، تمدن را به دوران مادها و تاریخ را به زمان هخامنشیان نسبت میدهند. اگرچه هیچ کس به درستی بر این گفتهها مهر تأییدی نگذاشته است. اما عظمت و شکوه تختجمشید و پاسارگاد با همین آثار کمی که از آن باقی مانده است مبین این واقعیت است که شوکت بسیاری از پادشاهان امپراتوری هخامنشیان در آن روزگاران از چه عظمتی برخوردار بوده است.
هیچ مستندی مبنی بر این که به غیر از باغ بزرگ پاسارگاد و شوش در زمان حکومت هخامنشیان باغی با درختان انار در جایی دیگر احداث شده باشد وجود ندارد. در آن ایام انار حکم تقدس را داشته، به طوری که گل انار برای هخامنشیان جنبه مقدس و حالت پرستشی داشته که در نقش برجستههای تخت جمشید به وفور دیده میشود. گل انار، بزگ درخت انار و گل نیلوفر آبی از برترین گیاهان باستانی بودند که در زمان هخامنشیان و ساسانیان در زمینه هنر نقش برجسته در زیر ساختهای فرهنگ، اندیشه و تمدن به آنها پرداخته شده است.
از اواخر حکومت هخامنشیان تا به امروز کماکان میوه انار سمبلی برای جشنها، اعیاد آیینی؛ جشن کهن، نوروز، شب یلدا و مراسم مذهبی به یادگار مانده است. واژه ناربال در لغت به معنای گل درخت انار است که از نقش او در تمام کتیبهها، سنگ برجستهها و مجسمههای آن زمان استفاده میشده است. با کمی دقت آثاری که از داریوش و کوروش هخامنشی بر جای مانده میتوان ناربال سنبل ایران را در دست آن مشاهده کرد. افزون بر این انار نمادی از معماری ایران در عهد باستان بود که بیشتر در کاخهای مربوط به پادشاهان هخامنشیان برای آراستن دیوارها و همچنین نقش گردنبند اسبها و سرستونها به کار برده میشد. گلنار، گل انار یا شکوفه اناری که در دستان کورش هخامنشی دیده میشود از نمونههای بارز این مهم است. اگر چه برخی از باستانشناسان بر این باورند که گلهای انار نقش برجسته و سنگ تراشهای مورد اشاره، مربوط به نیلوفر آبی است، اما با توجه به اینکه گل نیلوفر آبی نیز در آیینهای هندو، بودا و مصر باستان گیاهی مقدس محسوب میشده است، پژوهشهای به عمل آمده این تئوری را به علت نبود دلیل منطقی رد میکنند. آرتمن والی فریگه، در زمان کوروش بزرگ هخامنشی از همین شکوفه انار در حدود ۴ تا ۶ هزار سال پیش از میلاد مسیح سخن میگوید.
در دوران حکومت ساسانیان، تمدن ایرانی از بسیاری جهات دوباره بعد از هخامنشیان زنده شد و به اوج شکوفایی رسید و کشور رونق تازهای پیدا کرد و بار دیگر دوران طلایی از بین رفته زمان هخامنشی به ایران بازگشت و با تشویق موبدان زرتشتی مردم کشاورزی و باغداری کشور را خیلی سریع گسترش دادند و کاشت گیاهان زراعی و باغی به خصوص انار رونق چشمگیری پیدا کرد و سرحدات ایران تا مرزهای دوران هخامنشیان بازگشت.
بسیاری از مورخان و صاحبنظران اعتقاد دارند که تحول آبادانی و سرسبزی اراضی ایران در دوران زمامداری ساسانیان به مراتب بهتر از زمان هخامنشیان بوده است. زیرا کشاورزی و باغداری برای مردم حکم یک فریضه دینی را پیدا کرده بود و کاشت درختان از جمله انار بسیار مهم بهشمار میرفت و فضای معابد و آتشکدههایی که ساخته میشد را با درختان سر سبز سرو و شمشاد، مورد یا مورت و گلنار و انار مزین میکردند.
برخی تاریخنویسان پایهگذاری باغ دلگشای شیراز را هم به دوران ساسانیان نسبت میدهند. در دوران ساسانیان باغهای بزرگی از درختان انار در تمامی مناطق نیمه گرمسیری خصوصا در اطراف آتشکدهها و جلوی کاخها و معابد احداث شد. قدیمیترین اسنادی که باغهای مشتمل بر درختان متنوع و نظم یک باغ ایرانی را نمایان میسازند، همان نقش برجستههای حک شده در طاق بستان است که صحنه شکار خسروپرویز را نیز نشان میدهند. در بزرگترین طاق، خسروپرویز با زره پوش و سوار بر اسب شبدیز، در حال تاجگذاری مشاهده میشود.
رخداد نگاران مینویسند: در زمان ساسانیان به شهرری، خجند، حلوان، عمان، ساوه و یزد، انار خیزان اطلاق میشده است، چرا که بالاترین سطح زیر کشت انار را داشتهاند و در حال حاضر هم استان یزد و شهرستانهای بسیای در ایران مانند ساوه، نی ریز، کازرون، کوهدشت و بسیای از شهرهای خراسان رضوی و خراسان جنوبی در ایران از نظر انار صاحبنام هستند. از سوی دیگر بعضی از مناطق مانند اناران، انارو، انارستان، انارستانک، انارک و نارک هنوز هم با همین اسمها شناخته میشوند.
کتاب «انار از قندهار تا غرناطه» تالیف حبیب بهزادی شهربابکی (نامور به پدر انار ایران) در 456 صفحه مصور، شمارگان 500 نسخه و قیمت 270 هزار تومان از سوی انتشارات اسرارعلم منتشر شد.
نظر شما