به همت محفل ادبی هاتف اداره کل کتابخانههای عمومی آذربایجانغربی، ویژه برنامه «یلدای فاطمی» در آذربایجان غربی برگزار شد.
خدیجه معصومی، مدیرکل کتابخانههای عمومی استان ضمن تسلیت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)، گفت: محافل ادبی کتابخانههای عمومی دریچهای به سوی هنر شعر و ادب و هنر است و تمامی ادبا و شاعران گذری بر کتابخانه داشتهاند.
وی ادامه داد: شعرا و ادبا، سفیر کتابخوانی هستند؛ چرا که به دلیل ودیعه و هنر الهی، صاحب نفوذ میباشند و نقش ویژهای در ارتباط عموم مردم با کتاب و کتابخوانی دارند.
معصومی حمایت از جریان های اصیل ادبی، شناساندن اهل قلم و آثار آنها به عموم مردم را از اهداف محافل ادبی عنوان کرد و حضور اقشار و گروههای سنی مختلف در محافل ادبی را مایه مباهات دانست.
وی با اشاره به تقارن ایام فاطمیه و شب یلدا اظهار کرد: امید است همگان از شفاعت آن حضرت بهره برده و ویژه برنامه «یلدای فاطمی» بهانهای است تا در کنار آداب و رسوم و سنت ها، به مناقب و فضایل آن حضرت توجه ویژه داشته باشیم.
مصطفی قلیزاده علیار، دبیر محفل ادبی هاتف ضمن تسلیت و تعزیت ایام فاطمیه، به بیان ویژگیها و سبک زندگی حضرت پرداخت.
وی در ادامه، آیین شب یلدا، نمادها و آداب آن را به اختصار در ایران و در منطقه آذربایجان توصیف نموده و آن را یک آئین ملی عنوان کرد.
سیدحیدر علی آران، شاعر آیینی یکی از اشعار خود با نام «جنت البقیع» را قرائت کرد:
ایستادهام در کنار این دیوار فولادی مشبک
و مینگرم بهشتی را که ظاهراً خالیست
و پر گرد و غبار
و دانههای گندمی که کبوتران آن را نوک میزنند
و تو بانو، ایستادهای در آن بالا
و من و ما در پایین
حتی کبوتر هم نیستیم
تا رزقمان، دانههای گندم نذری شما باشد
و به ما حتی اجازه ندادند
تا با شما نجوا کنیم
و درد دلی عاشقانه
....
تبسم رضازاده شدتی، شاعر بومی و آیینی، سروده خود در وصف حضرت فاطمه زهرا (س) را خواند:
آبـروی آفتاب و آبروی ماه؛ زهرا
در شروع عاشقی؛ معنای بسم الله؛ زهرا
عزت دین است و دنیا ؛ اوکه خود ام ابیهاست
براصول و برفروع دین خود آگاه زهرا
بر حسن هم برحسین اموخت راز عاشقی را
در تمام سورهی حق آیه ی دلخواه زهرا
معنی حجب و حیا الگوی انسان مسلمان
شاه بانوی دو عالم ماه زهرا راه زهرا
در مسیر مستقیمش گمرهی معنا ندارد
در صراط عشق هرجا هرزمان همراه زهرا
یاعلی گفت و همیشه باعلی در هرکجا بود
هم نوا با نالههایش دردل هرچاه زهرا
وزن سنگین کلامش گرچه در بحری طویل است
در بهار زندگانی صامتی کوتاه زهرا
یاد و نام دل نشینش هرزمان مشکل گشا شد
بر لب پیر و جوان درهرکجا هرگاه زهرا
از در و دیوارها عمریست برمیخیزد از درد
نالهی امی فداک آه زهــرا! آه زهــرا!
سیدتیمور جامعی، شاعر آیینی نیز شعر زیر را خواند:
فاطمه یعنی لیاقت فاطمه یعنی وقار
فاطمه یعنی شعور و اشتیاق و اعتبار
فاطمه یعنی تمام خاطرات ماندگار
فاطمه یعنی کتاب حقه مهر افتخار
فاطمه کوه شهامت پرغرور و استوار
فاطمه اسباب خلقت منزلی افلاکدی
روحی گویلرده گزور فرمانروای خاکدی
فاطمه یعنی سراپا عصمت و حجب و حیا
فاطمه یعنی صفای روزگار مصطفی
فاطمه یعنی کمال عشق ناب مرتضی
فاطمه یعنی رموز کردگاره آشنا
فاطمه تاج خلایق افتخار انبیا
فاطمه ام ابیها مادر احساسدی
حامی مولادی عشق حیدره حساسدی
وحید طلعت، شاعر آیینی، شعر خود با نام «مزار گمشده» را قرائت کرد:
نشسته است سحر بر مزارِ گمشدهی تو
سحر به دیدهی تر بر مزارِ گمشدهی تو...
علی همانکه فروخورده بود بغضِ دلش را
گذاشت تنها سر بر مزارِ گمشدهی تو
سبک نکرده غمش را چو ابرهای جهان را
گریستهست اگر بر مزارِ گمشدهی تو
چگونه دل بکند از تو ماه، ماه فتاده
بوقت تنگ سفر بر مزارِ گمشدهی تو
سیاهپوش جهان ایستاده است در اندوه
هزار سال دگر بر مزارِ گمشدهی تو
میان تسلیت عرشیان به روز قیامت
گریستهست پدر بر مزارِ گمشدهی تو
درِ بهشت...، خدا میگشود در دل دنیا؛
گشوده بود چو در بر مزارِ گمشدهی تو
فقط نه عشق علی را که قرن ـ قرن غمش را
کشیده یکسره در بر مزارِ گمشدهی تو
تو راز خلقت عشقی، خلاصه گشته از اینسان
تمامِ رنج بشر بر مزارِ گمشدهی تو
نسیم، عطرِ حسینِ تو را بهانه نموده
رسیده داغِ خبر بر مزارِ گمشدهی تو
فقط نه در دل صحرا که روز واقعه حتّی
چکیده خون پسر بر مزارِ گمشدهی تو
جهان به واسطهی ماهِ حزن شعله کشیده
اسیر و شیفتهتر بر مزارِ گمشدهی تو
تو راز سبز بهشتی عجیب نیست بدینسان
محال بوده نظر بر مزارِ گمشدهی تو
شعرخوانی و مدیحهسرایی حاضرین در برنامه و پخش کلیپ هایی با محوریت ایام فاطمیه، بخش دیگری از این ویژه برنامه بود.
نظر شما