تشکیل شورای انقلاب چه معنایی داشت؟
حکم امام چنین بود: «به موجب حق شرعی و بر اساس رأی اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به این جانب ابراز شده است در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی مرکب از افراد باصلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق، موقتا تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. اعضای این شورا در اولین فرصت مناسب معرفی خواهند شد. این شورا موظف به انجام امور معین و مشخصی شده است از آن جمله مأموریت دارد تا شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد. دولت موقت در اولین فرصت که مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفی و شروع به کار خواهد نمود.»
تشکیل شورای انقلاب، در بحبوحه اعتراضات و ناآرامیهای آن روزهای کشور، معنای مهم دیگری هم داشت. اینکه امام - به عنوان رهبر جنبش - با اعلام تشکیل شورای انقلاب به همه، حتی آن گروه از مخالفان شاه که بقای سلطنت به شرط تحدید قدرت و اختیارات شاه را ممکن میدیدند [2] میگفت که این اعتراضات با مصالحه میان معترضان و حکومت به پایان نمیرسد و عقبنشینیهای مداوم رژیم و کوششهای دولت بختیار برای ختم بحران کفایت نمیکند. به عبارت دیگر، انقلاب اولین نهاد رسمی خودش را شکل داده است و تا تحقق هدف اصلی، یعنی سرنگونی نظام سلطنتی ادامه خواهد داشت. روزنامه نیویورک تایمز نیز در گزارشی از حوادث ایران، درباره بیاعتباری و ناتوانی دولت مستقر در ایجاد نظم نوشت و افزود مخالفان، دولت جایگزین را شکل دادهاند و به سمت در اختیار گرفتن اداره کشور پیش میروند.[3]
شورای انقلاب، مدیریت دوره گذر
شورای انقلاب تا شکلگیری حکومت تازه، عملا هم دولت (قوه مجریه) و هم مجلس (قوه مقننه) بود و نقش محوری را در اداره امور کشور، در دوره گذر از نظام سلطنتی به جمهوری ایفا کرد. اعضای اولیه آن بهجز شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، هاشمی رفسنجانی و موسوی اردبیلی بودند و بعد در گذر از حوادث و به فراخور شرایط خاص آن مقطع و افزایش وظایف شورا، چند نفر دیگر هم به آن اضافه شدند: سید محمود طالقانی، سید علی خامنهای، محمدرضا مهدوی کنی، احمد صدر حاج سید جوادی، مهدی بازرگان، یدالله سحابی، مصطفی کتیرایی، سرلشکر ولیالله قرنی، سرتیپ علیاصغر مسعودی. همچنین حسن حبیبی، مهندس عزتالله سحابی، عباس شیبانی، ابوالحسن بنیصدر و صادق قطبزاده هم در تغییر و تحولات بعدی، به عضویت این شورا درآمدند. البته در آن روزها کسی تعداد اعضای این شورا و نام آنها را نمیدانست و تلاش برخی محافل و رسانهها برای شناسایی اعضای شورای انقلاب به جایی نمیرسید.
جلسات شورا در آغاز، هفتهای یک بار یا دو بار مخفیانه در خانه یکی از اعضا تشکیل میشد. تصمیماتی را که در جلسات میگرفتند به امام میگفتند و پس از گرفتن تأیید، به اجرا میگذاشتند. اعضای شورا -یا نمایندگانشان- در روزهای منتهی به انقلاب، با شماری از مقامات ارتش صحبت کردند، چند دیدار دیپلماتیک داشتند و مسأله اعتصاب کارکنان و کارگران شرکت نفت را تدبیر کردند. همچنین پیشنهاد تشکیل دولت موقت و ریاست مهدی بازرگان بر آن، در همین شورا مطرح و تصویب شد و امام هم آن را تأیید کرد. «بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حَسَب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است، و به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون درنظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص، مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصا انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید را بدهید.»
دولت موقت که تشکیل شد، هم ترکیب اعضا و هم وظایف شورای انقلاب کمی تغییر کرد. البته همچنان اداره امور اصلی کشور به عهده شورای انقلاب بود و دولت موقت فقط برخی کارهای اجرایی را انجام میداد. بیشتر مردم هم – به اذعان خود مرحوم بازرگان [4] - به شورا و بیانیههای آن چشم دوخته بودند و این نهاد را به اعتبار تأیید امام، مرجع نهایی میدانستند. حتی بعد از استعفای بازرگان از ریاست دولت موقت، باز این شورای انقلاب بود که خلأ سیاسی شکلگرفته را پر کرد و سه گام برگزاری همهپرسی قانون اساسی (آذر 1358)، انتخابات ریاستجمهوری (بهمن 1358) و انتخابات مجلس (خرداد 1359) را یکی بعد از دیگری برداشت. دولت و مجلس که پا و وظایفشان را تحویل گرفتند و شروع بهکار کردند، شورای انقلاب هم با اعلام شهید بهشتی به کار خود خاتمه داد و منحل شد.[5]
[1] رجوع به کتاب «ایران بین دو انقلاب»، ترجمه احمد گلمحمدی و محمدابراهیم فتاحی، نشر نی.
[2] برای آشنایی بیشتر و بهتر با تفاوتها نگاه میان معترضان و ناراضیان از حکومت پهلوی، به کتاب «خاطرات و مبارزات شهید محلاتی» (مرکز اسناد انقلاب اسلامی) مراجعه بفرمایید.
[3] یرواند آبراهامیان در ششمین فصل از کتاب «تاریخ ایران مدرن» به این گزارش و نیز گزارش نشریه کریستین ساینس مانیتور درباره اعتراضات ایران در آن مقطع اشاره میکند؛ ترجمه محمدابراهیم فتاحی، نشر نی.
[4] در گفتوگو با فالاچی؛ کتاب «گفتوگوهای اوریانا فالاچی»، به انتخاب و ترجمه غلامرضا امامی، نشر افق.
[5] درباره مطالعه بیشتر میتوانید به کتاب «شورای انقلاب اسلامی ایران» (نوشته مجید سائلی کرده ده، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی) مراجعه بفرمایید.
نظر شما