یکشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۹:۳۰
رسانه‌های ما در فضای جنگ روایت‌ها ضعیف عمل کرده‌اند/ دیدگاه مقام معظم رهبری درباره روایت‌‌ رسانه‌ها از انقلاب و جنگ

مولف کتاب «جنگ روایت‌ها» گفت: رسانه‌های ما در فضای جنگ روایت‌ها بسیار ضعیف عمل کرده‌اند؛ یعنی بیشتر در حالت دفاع‌کننده و سرگرم روایت‌هایی بوده‌ایم که دشمن علیه ما می‌سازد؛ بنابراین به‌نظر می‌رسد که ایران باید گروه‌های آموزش دیده توانمند رسانه‌ای را تربیت کند که کارشان فقط بحث روایت‌سازی مبتنی بر مؤلفه‌های حوزه شناختی باشد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- کتاب «جنگ روایت‌ها»، تألیف معصومه نصیری که به اهتمام معاونت صدای جمهوری اسلامی ایران منتشر شده، مشتمل بر بازاندیشی در شناخت و عملکرد رسانه‌های معاند است و «چیستی جنگ روایت‌ها و روش‌های قلب واقعیت درباره ایران»، «نگاه به جنگ رسانه‌ای علیه ایران با تأکید بر تشریح تکنیک‌های رسانه‌ای»، «واکاوی گفتمان جبهه‌ معارض علیه جمهوری اسلامی»، «واکاوی جنگ شناختی و هیبریدی علیه ایران و رویکرد جمهوری اسلامی در قبال آن»، «آسیب‌شناسی و ارائه راهبرد جریان رسانه‌ای ایران در قبال رسانه‌های معارض»، «گونه‌شناسی و جریان‌شناسی رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران» و «بررسی کارنامه رسانه‌های معاند در قبال جمهوری اسلامی ایران»، از جمله موضوعاتی است که در این اثر به آن‌ها پرداخته شده است.
 
حسن بشیر در بخشی از مقدمه این کتاب آورده است: «پاسخگویی به روایت‌های رسانه‌ای رسانه‌های معاند و تمامی رسانه‌هایی که تلاش می‌کنند گفتمان و روایت خود را از حوادث و مسائل جهانی به‌عنوان روایت غالب قلمداد کنند و افکار عمومی جهان را تسخیر کنند، راه مقابله نباید در مواقع لازم فراموش شود، اما مهم‌تر از آن راه‌اندازی ضدجریان‌هایی است که می‌توانند گفتمان‌سازی کرده و روایت‌های غالب خود را درصحنه‌های ملی، منطقه و جهانی منتشر کنند». در ادامه گفت‌وگو با معصومه نصیری، نویسنده کتاب «جنگ روایت‌ها» را می‌خوانیم:
 
لطفا درباره انگیزه‌ و زمینه‌های نگارش کتاب «جنگ روایت‌ها» توضیحاتی ارائه دهید؟
من سال‌هاست که در حوزه رسانه فعالیت می‌کنم و مدتی است که در حوزه سواد رسانه‌ای مشغول فعالیت هستم. تاکنون بررسی‌های بسیاری در حوزه سواد رسانه‌ای درباره شیوه‌های جریان‌سازی رسانه‌های جبهه معارض ایران انجام داده‌ایم و آموزش‌های لازم برای اینکه بدانیم چگونه به مهندسی افکار عمومی جامعه ما می‌پردازند، ارائه شده است. پس از بررسی‌ها به این نکته رسیدیم که این‌ها در قالب روایت‌سازی‌هایی که انجام می‌دهند و تعریف کلان روایت‌ها و خرده‌روایت‌ها معمولا سعی می‌کنند به قلب واقعیت بپردازند و یک موضوع را وارونه‌نمایی، بزرگ‌نمایی و کوچک‌نمایی کنند و این‌ها ذیل جنگ روایت‌ها محقق می‌شود و این باعث شد، طرح سلسله برنامه‌هایی با عنوان «نیمرخ» را به رادیو ارائه دهیم و این طرح در رادیو مصوب شد و به دنبال آن به بحث شیوه‌ها و گونه‌های روایت‌سازی جریانات معارض علیه جمهوری اسلامی پرداختیم که خروجی برنامه‌ها تبدیل به کتاب «جنگ روایت‌ها» شد.
 
طی چند هفته گذشته هم مشاهده کردیم که مقام معظم رهبری در رابطه با این‌که اگر روایت نکنیم، روایت خواهیم شد، صحبت‌هایی را داشتند. اهمیت موضوع به حدی است که می‌تواند منجر به استحاله فرهنگی و سیاسی یک جامعه شود و همین موارد از انگیزه‌های جدی پی‌گیری حوزه جنگ روایت‌ها و نگارش کتاب در این زمینه بود، زیرا در این حوزه، ضعف جدی وجود دارد.
 


شرایط رسانه‌ها را در فضای جنگ روایتها چطور ارزیابی می‌کنید؟
رسانه‌های ما در فضای جنگ روایت‌ها بسیار ضعیف عمل کرده‌اند؛ یعنی بیشتر در حوزه آفند و پدافند در حالت دفاع‌کننده بوده‌ایم و سرگرم می‌شدیم به روایت‌هایی که دشمن علیه ما می‌سازد که تعداد آن‌ها هم کم نیست و روزانه روایت‌های مختلف از رویدادهای بزرگ و کوچک این کشور ساخته می‌شود و به صورت گسترده به سمت افکار عمومی ارسال می‌شود و این‌ها می‌طلبد که علاوه بر این‌که خنثی‌کننده روایت رسانه‌های معارض باشیم، خودمان سازنده روایت‌هایی باشیم که زمان و فرصت را از آن‌ها برای این‌که این میزان از هجمه و روایت رسانه‌ای را برای ما ایجاد کنند، بگیریم، لذا بحث شرایط فعلی رسانه‌ای ما بیشتر حالت دفاعی دارد و ما در حوزه روایت‌سازی رویدادهای خودمان در داخل به‌نظر می‌رسد که هنوز خیلی عقب هستیم و رویدادهای داخلی خود را نمی‌توانیم به درستی روایت کنیم و این می‌طلبد در این حوزه به سناریوسازی‌های دقیق و زبان اغنایی حاکم بر روایت تسلط داشته باشیم و رسانه‌های ما آفند و پدافند خوبی داشته باشند و برای هر کدام از این‌ها باید برنامه‌ریزی خاصی را انجام دهند.
 
در بخشی از کتاب به واکاوی گفتمان جبهه‌ معارض علیه جمهوری اسلامی اشاره شده است. به نظر می‌رسد موضوع اهمیت یک کتاب را داشته باشد. راهبرد ایران در قبال رسانه‌های معارض چیست؟
قطعا لازم است که به گفتمان جبهه معارض علیه جمهوری اسلامی بپردازیم. نکته‌ای که وجود دارد این است که برای خنثی‌سازی یا اقدام علیه دشمن خود، باید از آن شناخت دقیق داشته باشیم و اگر شناخت وجود نداشته باشد، شما اساسا سناریوهایی که می‌چینید مبتنی بر یک فضای مبهم کلی است که چیزی درمورد آن نمی‌دانیم. بنابراین اگر قرار است یک واکنش یا کنشی در عرصه روایت‌سازی داشته باشیم، باید بدانیم که رسانه‌های جبهه معارض جمهوری اسلامی از چه روش‌هایی استفاده می‌کنند و نقاط قوت و ضعف‌شان چیست و از کدام نقاط قوت و ضعف ما برای ساخت روایت‌ها بیشتر استفاده می‌کنند. اگر همه این موارد را دانستیم و به آنها توجه کردیم و با علم و بررسی این اتفاق افتاد، می‌توانیم بگوییم در مواجهه با گفتمان جبهه معارض جمهوری اسلامی در بحث روایت‌ها و رسانه اقدامات دقیق‌تری را داشته‌ایم.
 
ما زمانی می‌گفتیم «ایران به روایت ایران»، «منطقه به روایت ایران» و «جهان به روایت ایران»؛ یعنی ما روایت‌گر بودیم. سال‌ها قبل در حوزه رسانه ما این موضوع را مطرح می‌کردیم و تلاش می‌کردیم خودمان، خودمان را روایت کنیم و بعد کشورهای منطقه، همسایه و بعد هم دنیا را روایت می‌کردیم، اما اکنون مسأله برعکس است، یعنی ما از روایت خودمان برای دنیا عاجز هستیم و آن‌ها هستند که ما را روایت می‌کنند و روایت آن‌ها هم می‌تواند دارای سوگیری و جهت‌گیری و مبتنی بر سیاست‌ها و ایدئولوژی‌هایی باشد که پی‌گیری می‌کنند. بنابراین به‌نظر می‌رسد که ایران باید گروه‌های آموزش دیده توانمند رسانه‌ای را تربیت کند که کارشان فقط بحث روایت‌سازی مبتنی بر مؤلفه‌های حوزه شناختی باشد تا بتواند در این زمینه اقدامات مؤثری را انجام دهد.
 


چه نکات مهمی درباره تأثیر گونه‌شناسی و جریانشناسی رسانه‌ای بر کار رسانه‌ها وجود دارد که از نظر شما نادیده ‌گرفته شده است؟
تا زمانی که ندانیم رسانه‌های دیگر هرکدام در شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های جریان اصلی، رسانه‌های مکتوب و آنچه خروجی رسانه‌ای آن‌ها از اندیشکده‌هاست چگونه فعالیت می‌کنند و مبتنی بر چه جریان‌سازی‌هایی دارند اقدام می‌کنند، نمی‌توانیم اقدام رسانه‌ای را مدیریت کنیم، بنابراین ما در گونه‌شناسی و جریان‌شناسی رسانه‌ای می‌توانیم سیاستگذاری رسانه‌ای بهتر داشته باشیم و نسبت به تعریف موضوعات و شناخت نظام مسائل دقیق‌تر عمل کنیم. به‌نظر می‌رسد امروز در شناخت نظام‌مسائل مسأله داریم و شاید مهم‌ترین نکته که نادیده گرفته شده، اولویت‌دهی به بعضی سوژه‌ها و بی‌توجهی به برخی سوژه‌ها که در رسانه‌های جریان معارض جمهوری اسلامی در قالب سوژه‌های جدی علیه ایران پی‌گیری می‌شود، باشد.
 
به‌نظر شما رسانه‌ها خصوصا شبکه‌های اجتماعی مجازی به دنبال شکل‌گیری یک جریان فکری و فرهنگی غالب در مخاطب خود هستند؟
اساسا رسانه امروز، دیگر کارکردش، کارکردهای ایجاد زایش یا از بین بردن برخی جریانات فکری و فرهنگی است که از آن با عنوان ارزش‌زایی و ارزش‌زدایی یا فرهنگ‌زایی و فرهنگ‌زدایی یاد می‌شود. این اتفاق از سوی رسانه‌ها پی‌گیری می‌شود و کارویژه برخی رسانه‌ها ویژه‌تر است. ما امروز متأثر از شبکه‌های اجتماعی شاید شاهد استحاله فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی در جامعه‌ای باشیم و این شبکه‌ها و رسانه‌ها امروز کارکردشان فراتر از حوزه سرگرمی و البته در قالب‌های مختلف که یکی از آن‌ها سرگرمی است سعی می‌کنند که این جریانات فکری و فرهنگی خود را غالب کنند و آن چیزی که در تعارض با نیات و امیال خود هست از بین ببرند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها