همگام با تاریخنگاران انقلاب اسلامی/ شماره هشتم؛ رضا مختاری اصفهانی
هنوز نقش حاشیهنشینان در انقلاب با نگاه تاریخی و جامعهشناسی سیاسی بررسی نشده/ خاطرات از منابع مهم تاریخنگاری انقلاب است
رضا مختاری اصفهانی، پژوهشگر و تاریخنگار معتقد است: وقایعی چون اصلاحات ارضی و مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ دیدن نقش این مهاجران در انقلاب 57 است؛ مهاجرانی که با تبعات مهاجرت مواجه شده و به اعتراضاتی پیوستند که طبقه متوسط شهری نقش مهمی در ساماندهی آنها داشت. متأسفانه در داخل هنوز توجه جدی و چندانی به این موضوعات به ویژه از نظر تاریخنگاری با نگاه جامعهشناسی سیاسی نشده است.
چرا باید در تاریخنگاری امروز بحث جدایی برای تاریخنگاری انقلاب قائل بشویم؟
انقلاب 57 یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران است که نظام سلطنتی را که از 75 سال قبل از آن مشروطه سلطنتی شده بود، برانداخت. هرچند در بعضی آمال مانند استقلال و آزادی میتوان آن را در ادامه انقلاب مشروطه و جنبش ملی شدن صنعت نفت دانست، اما ویژگیهای خاص و منحصر به فردش آن را به مقطع خاص و مجزایی تبدیل کرده است. تعدد احزاب سیاسی و گروههای مبارز و مسلح در مقابله با سلطنت پهلوی که نهایت مقهور تفوق نیروهای مذهبی در انقلاب 57 شدند، مطالعه جامعه ایران و حوادث منتهی به انقلاب را ضروری میسازد.
این تاریخنگاری اگر قائل به آن هستید چه ویژگیهایی دارد؟
ذکر این نکته ضروری است که تاریخنگاری انقلاب همچنان در مرحله ابتدایی قرار دارد و با توجه به محدودیتهایی که در خصوص بعضی از موضوعات آن وجود دارد، پژوهشهای تاریخی درباره آن با مضایق گوناگون مواجه است. حتی این محدودیت در تاریخنگاری دوره پهلوی وجود دارد. به اعتقاد بعضی متقدمان پژوهشهای تاریخی مانند عباس اقبال آشتیانی، دورهای که درباره آن هنوز حب و بغض وجود دارد، نمیتوان در موضوعات مورد بررسی در تاریخ معاصر گنجاند. همچنین هنوز اسناد بسیاری از انقلاب هست که مجال انتشار نیافته است یا بسیاری از بازیگران و نقشآفرینان انقلاب خاطرات را خود را نگفتهاند یا گفتهاند ولی اجازه انتشار نداده یا نیافتهاند.
با این همه، به نظر بنده، تاریخنگاری انقلاب باید الف) جامع و کامل باشد. جامعیت به این معنا که از نقش گروههای سیاسی و مبارز و افراد به خاطر مواضع یا وضعیت امروزشان غفلت نکند. همچنین موضوعات گوناگون مانند ادبیات و شاخههای متعدد آن، اقتصاد، مسائل اجتماعی و... ناگفته نماند. ب) به تحولات فکری اهتمام و توجه کند. از این نظر که تحول و تفکری که در سیر مبارزه در افراد یا کانونهای مهمی مانند فقها و حوزههای علمیه رخ داده، از نظر دور ندارد. ج) از موضع بیطرف به تحولات گوناگون در دوره سلطنت پهلوی نگریسته شود تا نقش این تحولات در وقوع انقلاب به طور دقیق و علمی بررسی و روشن شود. از آنجا که جامعه ایران از لحاظ محتوا تغییر چندانی نکرده، بررسی وقایع منجر به انقلاب از لحاظ کاربردی و راهبردی میتواند برای امروز مؤثر باشد. د) عاری از نگاه ایدئولوژیک و شعاری باشد. ه) بتواند نظریهپردازی علمی و بومی کند.
یکی از ظرفیتهای این تاریخنگاری پرداختن به تاریخ قاجار است در این زمینه تا چه اندازه موفق بوده است؟
اگر نگاه خطی به تاریخ داشته باشیم، حتی دوره صفویه و رسمیت مذهب تشیع و غلبه نگاه موعودگرایانه بر بخش مهمی از جامعه میتواند در تاریخنگاری انقلاب ملاحظه شود. در خصوص تاریخ قاجاریه نیز مسائل مختلف مانند تأثیر شکست ایران از روسیه، ورود تجدد به ایران، انقلاب مشروطه، نقش فقیهان در آن، تولد روشنفکری در ایران و... میتواند در بررسی مسائل انقلاب مؤثر باشد. در خصوص تاریخنگاری دوره قاجاریه در خارج از کشور مطالعات بهتری انجام شده و داخل از این لحاظ فقیر است.
آسیبشناسی تاریخنگاری انقلاب شامل چه مسائلی است؟
1. اولین آسیب، نگاه ایدئولوژیک و غیرعلمی است. در این نگاه بخشهای مهمی مغفول میمانند. دومین آسیب، سپردن کار به افراد غیرآکادمیک و تبلیغاتچی است. سومین آسیب، نگاه اداری و سازمانی به امر مهمی مانند تاریخنگاری انقلاب است. آسیب دیگر آنکه نظریه توطئه در بررسی حوادث چندان پررنگ شود که به توهم توطئه تبدیل شود.
چرا برخی معتقدند خاطرهنگاری در تاریخ انقلاب به دلیل بیان بعضی مسائل از سوی نخبگان سیاسی موجب آسیب رساندن به تاریخنگاری انقلاب است؟
خاطرات از منابع مهم تاریخنگاری از جمله تاریخنگاری انقلاب هستند. هرچند ممکن است افراد در بیان خاطراتشان غلو کرده باشند یا حوادث را بر مبنای نگاه امروزشان روایت میکنند، اما از همین خاطرات نیز نباید غفلت کرد. وظیفه پژوهشگر تاریخ است که به نقد روایت این راویان و خود راویان بپردازد و صحت سخن و روایتشان را با محک روایات دیگر و اسناد و منابع دیگر بسنجد. از همین رو هرچه خاطرات بیشتری منتشر شود، به غنای منابع مطالعاتی افزوده میشود. چنانچه مرحوم حبیب لاجوردی با مصاحبههایی که با بعضی رجال دوره پهلوی کرد، کمک فراوانی به فهم بعضی از موضوعات و وقایع کرد. همچنین مصاحبههای مراکزی مانند مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر و مرکز اسناد انقلاب اسلامی در این باره نقش بسزایی داشتهاند. هرچند بعضی از خاطراتی که در داخل توسط این مؤسسات منتشر شدهاند، از کیفیت زیادی برخوردار نیستند.
سهم افراد مستقل و موسسات خصوصی در تاریخنگاری انقلاب به چه اندازه است؟
در داخل کشور مؤسساتی که به تاریخ انقلاب پرداختهاند، معمولا دولتی یا وابسته به نهادهای خاص هستند. نقش افراد مستقل هم بیشتر در حوزه تدوین خاطرات است. از همین رو تاریخنگاری انقلاب در داخل چندان کم است که میتوان گفت در حد هیچ است. در خارج از کشور نیز اوایل کارهایی که انجام شد، بیشتر جنبه ژورنالیستی داشت. اخیراً تاریخنگاری علمی درباره انقلاب آغاز شده و از این لحاظ اگر تاریخنگاری داخل به سمت تاریخنگاری روشمند و علمی نرود، مرجعیت در این حوزه را از دست میدهد.
تاریخنگاری انقلاب تا چه اندازه به مردم پرداخته است؟
بررسی مسائل مختلف به بررسی نقش مردم به معنای طبقات مختلف اجتماع میانجامد. نقش بازار، نقش کارگران، نقش گروههای سیاسی و فکری مختلف در واقع دیدن مردم است. وقایعی چون اصلاحات ارضی و مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ دیدن نقش این مهاجران در انقلاب 57 است؛ مهاجرانی که با تبعات مهاجرت مواجه شده و به اعتراضاتی پیوستند که طبقه متوسط شهری نقش مهمی در ساماندهی آنها داشت. متأسفانه در داخل هنوز توجه جدی و چندانی به این موضوعات به ویژه از نظر تاریخنگاری با نگاه جامعهشناسی سیاسی نشده است.
نظر شما