سه‌شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۵
درک تغییرات اجتماعی، توسعه اقتصادی و تحول فرهنگی در ایران

هر کسی که علاقه‌مند به درک تغییرات اجتماعی، توسعه اقتصادی-اجتماعی و تحول فرهنگی، به ویژه در زمینه ایران و خاورمیانه باشد، این کتاب را حاوی دیدگاهی بسیار تازه و بدیع خواهد دید

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، پیرحیاتی: کتاب «اقتصاد سیاسی ایران: توسعه، انقلاب و خشونت سیاسی» اثر فرهاد گوهردانی و زهرا تیزرو چاپ شده توسط انتشارات پالگریو ۲۰۱۹، که بر اساس پژوهش‌های نظری و تاریخی نوشته شده است، هم ماهیتی اکتشافی دارد و هم قلمی صریح و روشن دارد و برای خوانندگان عمومی و متخصص جذاب خواهد بود. این کتاب شکافی را در ادبیات تاریخ مدرن ایران که از لحاظ نظری و تجربی غنی است پر می‌کند. این کتاب بر اساس سنت اقتصاد سیاسی آدام اسمیت، مارکس، هایک و کینز نوشته شده است و جامعه‌ای را بررسی می‌کند که عمیقاً درگیر بحران دویست‌ساله توسعه است.

این رویکرد از رویکردی میان رشته‌ای در اقتصاد پیروی می‌کند، مشابه رویکردهایی که آمارتیا سن در توسعه یا هایک و آلبرتو آلسینا در اقتصاد سیاسی و هما کاتوزیان یا یرواند آبراهامیان در اقتصاد سیاسی ایران اتخاذ کردند. با این حال، خط استدلال را به پیشرفت‌های میان رشته‌ای جدید در فصل مشترک بین سیاست، اقتصاد، روانشناسی و فلسفه می‌برد. کتاب به‌طور کامل با آثار این رشته‌های متعدد درگیر می‌شود و آنها را در چارچوب نظری منسجمی برای گزارش تجربی دویست سال اخیر تاریخ مدرن ایران ادغام می‌کند. این اثر به یک تغییر پارادایم در تحلیل تجربه دردناک و متناقض توسعه اجتماعی-اقتصادی در ایران دست می‌یابد.

جغرافیای متغیر فقر و نابرابری و ظهور بازیگران جدید، باعث آشفتگی در مرز میان سنت و مدرنیته، دموکراسی در مقابل توتالیتاریسم و مدرنیسم و ​​پست مدرنیسم در ایران شده‌است. نویسندگان مقوله‌های جدیدی را متناسب با روندها و الگوهای زندگی در ایران و کشورهای در حال توسعه بر اساس مفهوم دازاین از هایدگر و رژیم‌های حقیقت از فوکو ارائه می‌کنند و بدین ترتیب واژگان جدیدی برای درک ایران می‌سازند.

نویسندگان با دیدگاه انتقادی به نگاه‌های لیبرال (ساموئل هانتینگون و فرانسیس فوکویاما) و گفتمان پسااستعماری (ادوارد سعید) برای تحلیل تاریخ، جامعه و اقتصاد ایران و پیچیدگی سایر کشورهای در حال توسعه و توسعه‌یافته می‌پردازند.

رژیم‌های حقیقت محصول تکامل فرهنگی تلقی می‌شوند (هنریش، 2020) و ساختار درونی آن و شکل‌گیری، اصلاح و دگرگونی آن تحلیل می‌شود. این اثر در ماهیت روش‌شناختی، معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی خود، ابهام در مقوله‌ها را واکاوی می‌کند و شعار دلوزی «همین‌طور که جلو می‌روید دسته‌بندی کنید» را در کنار این اصل قرار می‌دهد: «تقریباً همیشه مفاهیم را در بافت خود بررسی کنید و تقریباً همیشه از کلی‌سازی یا نگاهِ ذاتی به پدیده‌ها اجتناب کنید». کتاب در ساختار و ماهیت رژیم‌های حقیقت کاوش می‌کند و مفاهیم مشابهی مانند ایدئولوژی‌ها، فرهنگ‌ها، امپراتوری‌ها، تمدن‌ها و مانند آن را متمایز می‌کند.

از نگاه نویسندگان، تقابل‌های دوتایی مانند دولت و ایدئولوژی، دولت و بازار، و دولت و جامعه، نمی‌گذارند ما مصائب و مخمصه‌های ایران و سایر کشورهای در حال توسعه را با مقوله‌هایی بر اساس مفاهیمی مانند جوامع همگن و ناهمگن، و آشفته و شکست‌خورده و رابطه بین حقیقت، اعتماد و ثروت درک کنیم. این کتاب، تحلیلِ ایران را بر مبنای دو مفهوم «در میان بودن» و «تأخر» مبتنی بر مفاهیم مالینوسکی از بافت فرهنگ و بافت موقعیت قرار می‌دهد. «در میان بودن» به‌معنای محو شدن رژیم‌های حقیقت اسلام با پیچیدگی‌های درونی‌اش و ایران‌گرایی و شکاف‌های درونی و مدرن بودنش است که برای تسلط بر بازار حقیقت ایران رقابت می‌کنند.

این اثر نشان می‌دهد که چگونه نظریه و تاریخ باید به‌طور خلاقانه در هم تنیده شوند و چگونه کاوش‌های نظری و تحقیقات تجربی باید دست به دست هم دهند. کتاب نشان می‌دهد که تئوری باید در صورت لزوم چندرشته‌ای و فرارشته‌ای باشد و همیشه مبتنی بر جزئیات ویژگی‌های منحصربه‌فرد یک تاریخ باشد. این اثر همچنین به تشریح این موضوع می‌پردازد که چگونه جهان‌شمولیت می‌تواند و باید با خاص بودن و تکینگی ترکیب شود و همه این تلاش ‌ها در خدمت معنا بخشیدن به روندها و الگوهای عینی تاریخ، متون و زمینه‌ها و نیز در خدمت علم و هنرِ حل تعارض است.

در عالمِ جهانی‌شده که برخی از کشورها توسعه موفقیت آمیزی را تجربه کرده‌اند، ایران در تلاش است تا با ترکیب اسلام، مدرنیته و ایران‌گرایی راه منحصر به فرد خود را برای توسعه بیابد. در این فرآیند، استدلال می‌شود که «راه رسیدن به حقیقت بخشی از حقیقت است».

بحث اصلی این مطالعه حول این گزاره می‌چرخد ​​که تجربه ایران از بحران‌های اقتصادی-اجتماعی ممکن است نتیجه شکست در تولید یک رژیم حقیقت باثبات باشد (فوکو 1980) و دلیل آن، تعامل پویا بین بافت فرهنگ و بافتِ موقعی بر اساس نظر مالینوفسکی (1935: 73) است. فوکو (1980: 93-94) دیدگاه‌های اساسی و شگفت‌انگیز زیر را بیان می‌کند: «در تحلیل نهایی، ما باید حقیقت را تولید کنیم همانطور که باید ثروت تولید کنیم؛ در واقع برای تولید ثروت، در وهله اول باید حقیقت را تولید کنیم». این بینش با ادبیات سرمایه اجتماعی و سایر منابع میان رشته‌ای ترکیب می‌شود تا تحلیلی نظری از تجربه تاریخی توسعه ایران به دست دهد.

فصل‌های کتاب، چارچوبی چهارمرحله‌ای از تحول نظم اجتماعی ایران شامل تراژدی سردرگمی، شکل‌گیری ائتلاف‌های ناپایدار، شکست نهادی و نظم آشوب‌زده را بررسی می‌کند و به مبانی نظری و تاریخی آن می‌پردازد.

به لحاظ نظری، این کتاب وضعیتی استثنایی دارد و به شیوه معمولِ آثار پست‌مدرن، در برخی موارد انتزاعی است. به این ترتیب، هر کسی که علاقه‌مند به درک تغییرات اجتماعی، توسعه اقتصادی-اجتماعی و تحول فرهنگی، به ویژه در زمینه ایران و خاورمیانه باشد، این کتاب را حاوی دیدگاهی بسیار تازه و بدیع خواهد دید. این تحلیل از این نظر منحصر به فرد است که به‌خوبی رشته‌های مختلف تامل نظری در فلسفه، روانکاوی، اقتصاد و سیاست را به هم پیوند می‌دهد تا درکی بدیع و جامع از تاریخ مدرن ایران و روابط آشفته بین تولید حقیقت، اعتماد و ثروت در ایران ارائه دهد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها