حسنبیگی گفت: نوشتن رمان محمد(ص) را در سال 1384 آغاز کردم. در آن زمان در دانمارک و فرانسه اهانتی به ساحت پیامبر اکرم(ص) شده بود که احساسات مسلمانان را جریحهدار کرد. نویسندگان مسلمان و بهویژه ایرانیها که شرایطمان برای نوشتن مساعد بود و در حکومت اسلامی زندگی میکردیم؛ فعالیتمان را در این زمینه بسط دادیم. بهرغم سایر ادیان که سریالها و کتابهای متعدد درباره پیامبرشان داشتند، ما جز کتابهای تاریخی کتابی درباره پیامبر اسلام نداشتیم. هرچند پس از انقلاب کتابهای زندگینامه داستانی منتشر شده بود. این موضوع سبب شد تا دست به قلم شوم و با مطالعات منابع مختلف این کتاب را بنویسم.
نویسنده «محمد(ص)» افزود: فرق بین رمان و زندگینامه داستانی این است که در رمان به خود اجازه میدهد از قدرت تخیل خود در خلق شخصیت رمان خود و در قلب حوادثی که تاریخی نیست سعی میکند با قراردادن ابعاد تخیلی کار، به ماجرای اصلی بپردازد. یعنی نویسنده در رمان مستقیم سراغ ماجرای اصلی(که در رمان من زندگی پیامبر است)، نمیرود بلکه سعی میکند به صورت جانبی مسائل را مطرح کند تا جذابیت خاصی داشته باشد و بتواند عناصر تشکیل دهنده داستان را به وجود بیاورد. به همین علت آنهایی که رمان محمد را خواندهاند میدانند شخصیت اصلی مرد یهودیِ ساکن اورشلیم است که ماموریت دارد از طرف شورای عالی یهود به حجاز برود و ببیند کسی که ادعای پیامبری کرده است، کیست و دینش را به چالش بکشد و در قالب گزارشی آن را در شورای عالی یهود منعکس کند. رمان، 15 گزارشی است از سفر این شخصیت و انعکاس گزارشهای او. این رمان و ماجرا کاملا تخیلی است، هیچ ربطی به زندگی پیامبر ندارد. در آن دوره نیز چنین اتفاقی رخ نداده است. این موضوع سبب جذابتر شدن رمان شده است. خوشبختانه رمان محمد، رمان نسبتا موفقی بود که به چندین زبان هم ترجمه شده است.
حسنبیگی ادامه داد: در این رمان هیچ مساله پیچیدهای وجود ندارد. برای نوشتن این رمان میدانستم ماجرای زندگی پیامبر، هجرت و جنگها و ... در فرهنگ ما مبهم نیست و همه ما اینها را میدانیم. چیزی که برایم مهم و فکر میکنم بر خواننده تاثیرگذار است؛ این است که ماجراهای کاملا گفته شده و آشنا را بهگونهای در قالب رمان بنویسم که مخاطب علاقهمند بشود آن را بخواند. بازخوردی که از رمان محمد داشتم، بسیار مثبت بوده و بسیاری از افراد که این کتاب را به دست گرفتهاند و خواندهاند، برایم ایمیلهایی میفرستادند و از جذابیت شروع و پایان رمان و کشش خواننده به سمت کتاب میگفتند.
نظر شما