پیشنهاد مطالعه برای تعطیلات نوروزی/ رضا مختاریاصفهانی:
خاطراتی که کمتر دچار محافظهکاریهای برآمده از گذشت زمان است
رضا مختاری اصفهانی، پژوهشگر تاریخ معاصر طی یادداشتی به معرفی «دورنمای چهار سال و نیم دعوی دموکراسی» خاطرات علی دشتی پرداخته است که اشاره به نطق دشتی در مجلس سیزدهم به رویکرد رضاشاه قابل توجه است.
«یادداشتهای سیاسی انتشارنیافته علی دشتی» با عنوان «دورنمای چهار سال و نیم دعوی دموکراسی» کتابی درخور است که به حوادث سیاسی ایران در طی سالهای 1320 تا 1324 پرداخته است. دشتی که در ابتدای حضورش در صحنه سیاست ایران به جهت تحصیلات حوزوی و کسوت آخوندی، شیخعلی دشتی خوانده میشد، این یادداشتها را در 30 اردیبهشت 1325 آغاز کرده و تا سال 1327 نگارش آن ادامه یافته است. دشتی که از مدیریت روزنامه شفق سرخ به نمایندگی مجلس رسیده بود، ناظری دقیق بر حوادث روزگارش بود. او در طول حیاتش در دوره سلطنت پدر و پسر چندین بار زندان را تجربه و پس از انقلاب 57 نیز مدتی را در زندان سپری کرد.
دشتی به جز روزنامهنگاری، در حوزه ادبیات نیز نویسندهای چیرهدست بود. از همین رو علاوه بر پژوهشهایی درباره مولوی، سعدی و حافظ، آثار داستانی نیز از او به یادگار مانده است. با وجود آنکه او دست به قلم بود، اما از نوشتن یادداشتهای روزانه احتراز میجست. او در مقدمه این یادداشتها در علت این احتراز چنین نوشته است: «سابقا خیال میکردم به واسطه اینکه انسان امنیت ندارد و خانه شخص در اینگونه حکومتهای استبدادی مأمون و مصون نیست، مردم حوادث و ملاحظات خود را مثل یادداشتنویسان فرنگ ثبت نمیکنند، چه این یادداشتها وقتی مفید خواهد بود که بدون پروا نگاشته شود»
سرآغاز این یادداشتها از سوم شهریور 1320 است؛ روز اشغال ایران و سرآغاز حوادثی که منجر به کنارهگیری رضاشاه و سلطنت محمدرضا شاه شد. دشتی از نخستین نمایندگان مجلس بود که خواستار «محاسبه بیستساله» قبل از خروج رضاشاه شد. بر این مبنا در یادداشتهای مزبور به نقد سیاستهایی در در دوره پهلوی اول پرداخته که کار را به آنجا کشاند. او به درستی بر این نکته تأکید کرده به مرور «فشار دوره استیلای او از خاطرها محو میشود» و قضاوتهای آیندگان درباره دوره سلطنتش تغییر میکند. در نتیجه، «شاید اغراقآمیز تصور کنند اینکه در شهریور 1320 در تمام ایران در میان تمام آن اشخاصی که در سیاست و اجتماع صاحب رأی و نظر هستند، ده نفر طرفدار نداشت.» دشتی دلیل این تنهایی را چنین شرح میدهد: «...مردم حکومت، وطن، استقلال و تمام آن مفاهیمی که مقدس و بزرگ و عظیم است، برای چه میخواهند؟ برای اینکه این چند روزی که بر سطح این کره شوم زندگی میکنند، زندگی کنند و نه بندگی.»
دشتی رضاشاه را با نادرشاه افشار مقایسه میکند که «با همه خدماتی که به اعتلای نام ایران و بازآوردن آبِ رفته از جوی کرده بود، به واسطه اِعمال شدت و خشونت و به واسطه حرص به جمع مال و تعدی به افراد، تحملناپذیر شده بود.» دشتی با اذعان به اقدامات مهم و مثبتی در دوره بیستساله، معتقد است: «یکی از خصایص شوم دوره رضاشاه این بود که روح ابتکار و شخصیت را در رجال مملکت کشته، عدهای یا کشته یا خانهنشین شدند. آنچه هم در میدان بودند، سعی میکردند خود را آلت بلاارادهای بیشتر معرفی نکنند.» به باور او، این خصیصه نه منحصر به این دوره که در دورههای مختلف تاریخ ایران قابل مشاهده است. او که قبل از سلطنت رضاشاه، در روزنامه شفق سرخ از نخبگان درباره اتکالی بودن یا غیراتکالی بودن مردم ایران نظرخواهی کرده و نهایت اتکالیبودن ایرانیان حاصل این نظرخواهی بود، در این یادداشتها درنقد چنین خصیصه و رویهای مینویسد: «یک نفر مصلح تنها وظیفهاش این نیست که با کار و کوشش و تدبیر و مجاهدت، نواقص را رفع کرده، به اکمال اوضاع آشفته کشور بپردازد، بلکه بزرگترین وظیفه او این است که به ملت خود استعداد حکومتکردن بر خود را بدهد. ملت خود را از نیازمندی به قیم نجات بدهد.»
همین وضعیت موجب شد در دوره فقدان قدرت قاهره رضاشاه، حاصلی برای ایجاد دموکراسی ایجاد نشود. ریاست مجلس در دوره سیزدهم همچنان به حسن اسفندیاری (محتشمالسلطنه) رسید که در دوره استبداد رضاشاهی به این مقام رسیده و نشانی از رؤسای مستقل مجلس در دورههای پیش از خود نداشت. نمایندگان هم «متلون و متغیر بودند و در تحت تأثیر احساسات آنی خود قرار میگرفتند و چه بسا اوقات که ناطق نتیجه معکوس میگرفت.» چنین نمایندگانی همچنان در فضای پیش از شهریور بیست قرار داشتند و دستبوسی و مداهنه در ارتباط با رأس هرم قدرت داشتند.
یادداشتهای علی دشتی ضمن روایتی صریح از اوضاع مجلس به عنوان نماد مشروطه، نقد یک روشنفکر و کارگزار دوره سلطنت پهلوی از وضعیتی است که با همه تکاپوها از دل آن استبدادی دیگر سر بر آورد. کتاب که با کوشش مهدی ماحوزی و محمدحسین ابنیوسف فراهم آمده، با آنکه در تصحیح و تدوین از کاستیهایی برخوردار است، اما منبعی درخور برای آگاهی از وقایع پس از شهریور بیست و بعضی از مسائل دوره سلطنت رضاشاه است.
نظر شما