رونمایی از گزارش «کاستیهای کنونی و بایستگیهای دولت سیزدهم، در پرتو بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی»؛
اصلیترین ایده بیانیه گام دوم، نظریه نظام انقلابی است / نیازمند خوانش عمیق بیانیه گام دوم هستیم
مشاور رئیس مرکز بررسیهای ریاستجمهوری، گفت: ایدههای انقلاب امکان و قابلیت رهاییبخشی دارد، اما به فعلیت نمیرسد و یا صورت ناقص و ابتری از آن را شاهد هستیم. شاید یکی از اصلیترین ایدهها در بیانیه گام دوم، همین ایده نظام انقلابی است.
حجت الاسلام ذوعلم در این نشست بیان کرد: از صدور بیانیه گام دوم بیش از سه سال می گذرد و بحثهای زیادی در مورد آن شده است. تلقی من این است که باید بحثهای بیشتری در اینباره صورت بگیرد و ما نیازمند خوانش فکورانه از بیانیه هستیم.
وی با بیان اینکه هنوز درک و دریافت و نگرش عمیق در برخی کنشگران ما در زمینه گام دوم شکل نگرفته است، ادامه داد: درک عمیق بیانیه نه بهعنوان یک فرمان و قانون بلکه بهعنوان یک اندیشه و یک متن متقن و جامع که روند آینده کشور و تمدن اسلامی را ترسیم کرده است، باید مورد توجه قرار بگیرد. تاکید ما در اندیشگاه بیانیه گام دوم خوانش دقیق و مکرر و منتج به راهبردهای عملیاتی است.
رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم با بیان اینکه باید صورتبندی مسائل جامعه و راهبردنگاری را بر صورتبندی بیانیه گام دوم تطبیق دهیم، گفت: یکی از آوردههای بیانیه همین صورتبندی است که امید و اعتماد و تعهد را در رأس قرار میدهد و همه جامعه را مسئول و موظف به کنشگری و تأثیرگذاری میکند.
وی افزود: ترکیب اندیشکدههای اندیشگاه شامل هشت اندیشکده و متشکل از شورای علمی و جوانان با انگیزه است که ما هم در این گزارش مسائل را در هشت عرصه بیان کردیم. برنامه ما در قبل از انتخابات این بود که فهرستی جامع از کاستیهای جامعه را بر اساس صورتبندی بیانیه گام دوم و یک سری راهبردهای کلان تبیین کنیم و به کاندیداهای انتخابات بدهیم که به آنها کمک فکری داده شود.
حجتالاسلام ذوعلم اظهار کرد: این کار سختی هم بود که در هشت عرصه مسائل را احصا کردیم و با یک اندیشه ورزی عمیق این متن آماده شد و چند بار مورد اصلاح و بررسی و تکمیل قرار گرفت که در این نشست می خواهیم این گزارش را معرفی کنیم. این گزارش را امروز به سه مرکز اساسی پژوهشی نظام تقدیم میکنیم. این نقطه آغاز یک فرایندی است که تحقق بیانیه در سطح جامعه باید دنبال شود.
رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم، ادامه داد: گستردگی مخاطبین بیانیه و موضوعات بیانیه ایجاب میکند که همه ظرفیتهای جامعه در جهت تمدنسازی و جامعهسازی بهکار گرفته شود. ما کار کوچکی را آغاز کردیم و ادعایی در این زمینه نداریم و صرفا جرقهای در این زمینه زدهایم تا پتانسیل جامعه در این زمینه فعال شود.
وی تاکید کرد: اولین عنصری که ما در هر حرکت اجتماعی نیاز داریم -همان طور که در گام اول این عنصر شکل گرفت- عنصر عزم و اراده و امید به ثمربخشی و یک نگاه عمیق معرفتی است. رسالتی که رهبر انقلاب برای ترسیم این خطوط داشته به نحو احسن انجام شده و الان باید اقدام و عمل صورت گیرد. پس از صورتبندی باید بررسی کنیم که کاستیها و خلأهای ما چیست و بعد به بایستههای آن بپردازیم که این کار را تا حدی انجام دادیم.
حجتالاسلام ذوعلم افزود: ایفای نقش مجموعههای کلان و خرد در این زمینه مهم است که هر کدام جایگاه خود را در کاستیها و بایستگیها پیدا کنند و کار را امتداد دهند، چراکه ما ادعا نداریم که همه مسیر را رفتهایم.
وی اظهار کرد: هر کدام از این مقولات هشتگانه به دستگاههای مختلفی باز میگردد. بخشی مربوط به قانونگذاری است، بخشی مربوط به سیاستگذاری و عمده بار بر عهده دولت است. اگر مسئولین مبانی انقلاب و دین را در خود تقویت نکرده و تلاش نکنند که وجدان انقلابی مجموعهها برانگیخته شود، اتفاق خاصی نمیافتد. درخواست ما از همه مراکز پژوهشی در عرصههای مختلف این است که در مرحله شناخت کاستیها و ترسیم بایستگیها در مسیر بیانیه گام دوم نقشآفرینی بیشتری داشته باشند.
سیاستهای ابلاغی مجمع تشخیص باید مورد بازنگری قرار گیرند
رئیس پژوهشکده مطالعات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در این نشست گفت: تلاش ما این است که با رویکردهای اندیشکدهای با دانشگاهها و پژوهشگاههای کشور ارتباط برقرار کنیم. در حد مقدورات سعی کردیم این مهم را جامه عمل بپوشانیم.
وی ادامه داد: سال آینده سیوپنجمین سال تاسیس مجمع تشخیص است که تا حالا 34 سیاست در دوره رهبری مقام معظم رهبری و یک سند سیاستهای بازسازی بعد از جنگ در دوره امام، توسط مجمع ابلاغ شده است. این 34 سیاست هم باید مورد بازنگری قرار بگیرد که شکل عملیاتی و اجرایی به خود بگیرد.
مجیدی افزود: پژوهشکدهها و اندیشکدههای ما پراکندهاند، لذا مجموعههای حاکمیتی باید همافزایی داشته باشند و در بحث گفتمانسازی و تبیین کار باید با برنامه و هدفمند پیگیری شود.
نقطه مرجع بیانیه گام دوم، جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی است
در بخش دیگری از این برنامه، عطاءالله رفیعی آتانی؛ رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، اظهار کرد: باید گفت کارهای که تا به حال محقق نشده بود سبب شد بیانیه گام دوم شکل بگیرد. اگر الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت درست انجام میشد، شاید وضعیت متفاوتی را شاهد بودیم.
وی با بیان اینکه بهطور مکرر درباره بیانیه صحبت میکنیم ولی کار عینی باید در این زمینه صورت گیرد، ادامه داد: بیانیه گام دوم تحلیل گذشته، اما برای ساختن آینده است. وقتی از ساختن آینده صحبت میکنیم نظریه پایه بنیادین میخواهیم. بر اساس بیانیه گام دوم، نظریه پایه نظریه نظام انقلابی است. لذا چارچوب نظری کار سادهای نیست و باید در حوزههای مختلف آن را جاری کنیم.
رفیعی آتانی گفت: ابزار دیگری که میتواند به ما کمک کند آیندهپژوهی با ابزارهای گوناگون آن است. باید از این ابزارهای جدید که بتواند آینده را برای ما ترسیم کند، بهره بگیریم. در این زمینه کارهای آزمایشگاهی و شبیهسازی میتواند به ما کمک کند. نقطه مرجع بیانیه گام دوم، جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی است که بقیه دستاوردها بر روی آن سوار می شود. کار مهم جمهوری اسلامی این بود که مردم را بر امور حاکم کرد.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس بیان کرد: به نظر میرسد برای مدلهای نقشآفرینی مردم باید فکر شود. باید فکر کنیم مردم را به چه شکلی در صحنه تصمیمگیری و سیاستگذاری کشور وارد کنیم. اگر مردم وارد شوند اهداف ما تحققپذیرتر میشوند. اگر قرار است تمدنی ساخته شود باید فکر شود که مردم را باید چطور در امور وارد کرد. لذا باید الگوهای جدیدی در مشارکت مردم باید فکر کرد. 50 درصد اقتصاد ایران دست دولت است که به نظر من نامشروع است و مردم میتوانند این امور را انجام دهند.
وی افزود: واقعیت این است که ما علم و دانشگاه نداریم. وقتی میدانیم علم نداریم و میدانیم ساختن آینده با محوریت علم است باید به جنگ این صحنه برویم. دولت هزینههای زیادی برای علم میکند اما علم در حال حذف شدن از صحنه است و کارکرد ندارد. صنعت ما ناکارآمد است و علوم انسانی ما هم بی کارکرد است.
رفیعی آتانی با بیان اینکه ما قرار نیست علم خالص تولید کنیم و اندیشکدهها مفصل بین نظر و عمل هستند، گفت: ما از منظر بیانیه گام دوم باید صحنههای عملی و عینی فردی و اجتماعی را تشخیص و توضیح دهیم و ماهیت اندیشکده به این معنی است. ما باید بتوانیم تمام دستاوردهای انقلاب را در ظرف بیانیه گام دوم بازخوانی کنیم. با سخن گفتن مکرر درباره بیانیه حتما آن را ضایع میکنیم مثل ایدههایی از قبیل جنبش نرمافزاری و... که به این سرنوشت دچار شد.
ایدههای انقلاب، امکان و قابلیت رهاییبخشی دارد
حبیب رحیمپور ازغدی بهعنوان سخنران پایانی در این نشست با طرح این سوال که «چرا ایدههای بینظیر و سرنوشتساز هدر میروند؟»، اظهار کرد: ایدههای انقلاب به تمامی امکان و قابلیت رهاییبخشی دارد، اما به فعلیت نمیرسد و یا صورت ناقص و ابتری از آن را شاهد هستیم. شاید یکی از اصلیترین ایدهها در بیانیه گام دوم همین ایده نظام انقلابی است. بهنظر میرسد این ایده از یک دلنگرانی که در ادبیات جامعهشناسی با دوگانه نهضت و نهاد میشناسیم، ناشی میشود.
وی ادامه داد: با نظر به مناسبات نهضت و نهاد باید گفت که چهل سال اول، انقلاب سیاسی داشتیم و چهل سال دوم، نیازمند انقلاب سیاستی هستیم. ما نه میتوانیم امر سیاسی را منهای امر سیاستی در نظر بگیریم و نه میتوانیم امر سیاستی را بدون امر سیاسی پیش ببریم. این نقطه آغازی برای ایدهپردازی برای نظام انقلابی میتواند باشد.
مشاور رئیس مرکز بررسیهای ریاستجمهوری، گفت: ادبیات فربهای در جامعهشناسی سیاسی در مورد دوگانه نهضت و نهاد داریم و نمیتوانیم با رتوریک سیاسی به دنبال ایدههای سیاستی باشیم.
رحیمپور با طرح این سوال که «نظام انقلابی چه چیزی است؟»، بیان کرد: رهبری در 14 خرداد 1400 تعبیر میکنند که فکر منتج به انقلاب و نظریه جمهوری اسلامی را امام خلق کرد. این صرف ایجاد یک نظریه نبود، بلکه امام آن را تحقق داد.
وی ادامه داد: رهبری میفرمایند، امام، هر دو بخش این نظریه یعنی هم بخش اسلامی و هم جمهوری را مربوط به اسلام میدانست. لذا پرسش از نسبت اسلام و جمهوری پرسش معناداری نیست. ارجاع به نظریه جمهوری اسلامی نقطه کانونی و مرزهای آن، مفصل اتصال 40 ساله اول به 40 ساله دوم است. اگر بخواهیم انحراف از معیار صورت نگیرد، باید پیوند امر سیاسی به امر سیاستی را محقق کنیم.
مشاور رئیس مرکز بررسیهای ریاستجمهوری، گفت: باید تعریف کنیم جمهوری اسلامی چه چیز نیست و پاسخ به این سوال مبتنی بر چهار رویکردی است که رهبری در سخنرانی مورد اشاره بر آن تاکید کردند. انحراف از معیار، امروز ناظر به دو مفهوم عدالت و جمهوریت شکل گرفته است. اگرچه معیارهای اسلامیت تنها محدود و منحصر به عدالت نمی شود اما مولفه اصلی همان عدالت است که در بیانیه گام دوم هم این امر مشهود است.
وی در پایان اظهار کرد: بهنظر من باید 40 سال اول را دوران انقلاب سیاسی و چهل سال دوم را دوران انقلاب سیاستی بدانیم و به تعبیری این لحظه پیوند دموکراسی و بروکراسی است.
نظر شما