ایران دقیقا مملو از این تصاویر است و عمدتا ما در سطح جامعه با افرادی مواجه میشویم که بیشتر فکر خرید کباب هستند تا کتاب! در این میان، البته متولیان فرهنگی کشور تلاش کردهاند تا با یافتن راهکارهایی بتوانند کتاب را به یکی از اقلام ضروری سبد خرید خانوارها بدل کنند؛ اما در این زمینه راه نرفته باقی است. برخی بر این باورند شرایط سخت اقتصادی در انزوای کتاب بیتاثیر نیست، در مقابل برخی دیگر معتقدند، اصلا فرهنگ ایرانیها، فرهنگ مکتوب نیست که کتاب در اولویت خرید مردم باشد!
بههر روی، همه این عوامل دست به دست هم داده تا کتاب نتواند راه خود را در سبد خرید خانوارها هموار کند و به همین دلیل، سرانه مطالعه در کشور در وضعیتی نگرانکننده قرار گرفته است.
در برخی مناطق کشور، مثل بوشهر وضعیت کتابخوانی در شرایط نامطلوبی در مقایسه با دیگر مناطق کشور قرار دارد. طبق آخرین دادههای مرکز آمار ایران، بوشهر در قعر جدول سرانه مطالعه کشور قرار دارد. چنین جایگاهی برای استان فرهنگخیزی مثل بوشهر مثل یک فاجعه میماند؛ البته در این زمینه برخی جامعهشناسان میگویند، افراد و معیارها و شاخصهایی که براساس آن میزان مطالعه بوشهریها سنجیده شده است، جای بحث و گفتوگو دارد؛ اما با وجود این ادعا، وقتی به پیرامون خود مینگریم، عمدتا با شهروندانی مواجه هستیم که چندان تمایلی به کتاب و کتاب خواندن ندارند؛ البته در این استان، هستند کتابخوانهای حرفهای که کتاب هیچگاه از سبد خرید آنها حذف نشده و مطالعه جز لاینفک زندگی آنهاست. حال این سوالات پیش میآید که چرا در بوشهر مردم کم کتاب میخوانند؟! و بیتوجهی به کتاب چه پیامدهایی دارد؟
کتاب انتخاب مردم بوشهر نیست
یک جامعهشناس و متخصص «سلامت اجتماعی» به ایبنا درباره دلایل کمتوجهی مردم بوشهر به مطالعه گفت: کتاب نخواندن مردم، پیامدهای منفی بسیاری دارد که اگر به این پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت بیتوجهی کنیم، قطعا باید هزینه زیادی بدهیم. طبیعتا مطالعه یکی از ذخایر و سرمایههای فرهنگی جامعه است. با کمک این ابزار در کنار تجربه، باورها و اعتقادات میتوان زمینه توسعه فرهنگ جامعه را فراهم کرد؛ البته خود تجربهاندوزی و تقویت باورها نیز از رهگذر مطالعه حاصل میشود. حال با توجه به اینکه انقلاب اسلامی، یک انقلاب فرهنگی است، باید فرهنگ را ارتقا دهیم. به عبارت دیگر، اگر میخواهیم به استغنا و استقلال فرهنگی و همچنین دفع ضد فرهنگها، یعنی تهاجم فرهنگی برسیم، راهی جز رو آوردن به مطالعه نداریم.
عیسی صفوی در ادامه در پاسخ به این پرسش که ضعف ساختار کتابخوانی در بوشهر چقدر در بیانگیزه شدن مردم برای مطالعه کتاب نقش دارد؟، توضیح داد: بیشک فقدان ساختارهای کتابخوانی در کاهش میل مردم به کتاب خواندن تاثیر دارد؛ اما اینجا یک سوال را باید مطرح کرد که آیا ساختارهای موجود پاسخ نیاز و سلایق دوستداران کتاب و مطالعه را میدهد؟ جواب بله است؛ چراکه تعداد کتابفروشیهای استان، در حال حاضر مطلوب است؛ بهعبارت دیگر برای کتابخوان شدن نیازی به کتابخانه فیزیکی یا کتابفروشی نیست؛ چراکه امروز فضای مجازی روند خرید و تهیه کتاب را تسریع کرده است و مخاطبان میتوانند بهراحتی از طریق سایت و کانالهای تخصصی کتاب میتوانند کتابهای مورد نظر خود را به شکل کاغذی یا الکترونیکی تهیه و خرید کنند. از اینرو، امروز تمام ایران، کتابخانههای بوشهر هستند.
به گفته وی، بوشهر در زمینه فضای فیزیکی مطالعاتی موجود هم شرایط خوبی دارد؛ اما از همین فضا، چندان استفاده نمیشود. شاید برخی بگویند، فضای مطالعاتی موجود کیفیت ندارد! قطعا اینگونه نیست، چراکه مراجعهکننده برای استفاده از سالنهای مطالعه در استان بوشهر اندک است؛ بنابراین تشخیص من این است که سهم ساختارهای کتابخوانی در ترغیب و انگیزهبخشی مردم به خواندن، تنها 20 درصد است و 80 درصد آن به انتخاب آنها برمیگردد؛ باید بپذیریم که مطالعه، انتخاب مردم بوشهر نیست. شاید اینجا برخی بگویند که فقر اقتصادی باعث شده، کتاب اولویت مردم نباشد! تجربه نشان میدهد، بسیاری از آنها از نظر اقتصادی غنی هستند اما کتاب نمیخرند! بررسی کنید و ببینید، خانوادههایی که متمول و ثروتمند هستند، چقدر کتاب میخرند؟! میبینید که سه دهک پردرآمد جامعه، خیلی کم به کتاب رغبت نشان میدهند.
صفوی تاکید کرد: راهکار کتابخوان کردن جامعه ریشهای و ساختاری است؛ یعنی بایستی فرهنگ کتابخوانی را مثل آموزش راه رفتن، آموزش زبان، یاد دادن غذاخوردن و... در همان سنین کودکی به فرزندان خود بیاموزیم. بنابراین ترویج کتابخوانی، اصلا قضیه پیچیدهای نیست، اما به نظر میرسد داریم آن را پیچیده جلوه میدهیم. خیلی راحت باید اعتراف کنیم که خانواده بوشهری انتخابش مطالعه نیست که آن را به فرزندش آموزش بدهد.
وضعیت کتابخوانی در استان بوشهر نگرانکننده است
اسماعیل حساممقدم، مدیر نشر «هامون نو» که از انتشارات پرکار استان بوشهر در حوزه کتابهای جامعهشناسی و مطالعات تاریخی و فرهنگی است، درباره وضعیت کتابخوانی مردم بوشهر به ایبنا گفت: استان بوشهر عجالتا در آخرین رتبه سرانه مطالعه در سطح کشور قرار دارد؛ حتی اگر بگوییم این آمار صد در صد صحیح نیست، اما حداقل میتواند کلیت وضعیت نابهنجار و نگرانکننده کتابخوانی در استان بوشهر را نشان دهد. حال طبق آماری دیگر، استان بوشهر در رتبههای نخست استفاده از شبکههای مجازی موبایلی در سطح کشور قرار گرفته است. این دو آمار و ارتباط آنها میتواند نشاندهنده برخی واقعیتهای عرصه عمومی در استان بوشهر باشد.
وی ادامه داد: به یاد دارم، در دهه هشتاد وقتی به کتابفروشیها وارد میشدیم، قفسههای کتاب دو یا سه برابر قفسههای فروش نوشتافزار بود؛ اما در دهه 90 این نسبت کاملا عکس شده است که حکایتکننده تغییر ذائقه مخاطبان و شهروندان از خرید کتاب بهعنوان محصول تولیدکننده اندیشه به مصرف وسایل فانتزی و جذابی مانند انواع لوازمالتحریر و متعلقات آن است؛ سیطره مصرفگرایی، در کتابفروشیها هم خود را برجسته و بارز کرده و این تغییر و چرخش فرهنگی را میشود در شکل و شمایل کتابفروشیها امروز مشاهده کرد.
حساممقدم ادامه داد: در دهه 90 با دو پدیده در جامعه ایران بهطور عام و استان بوشهر بهطور خاص مواجه شدیم؛ یکی ظهور «کنشگران زیر پتو» یا همان شوالیههای ناموجود در فضای مجازی شبکههای موبایلی و دیگری فانتزی شدن اندیشهورزی یا چشمنواز کردن همه محصولات فرهنگی در قالب یک صنعت فرهنگی که هدف نهایی آن در قالب مصرفگرایی بیشتر بوده است. در این وضعیت خاص، عملا دیگر جایی برای اندیشیدن و مطالعه کتاب باقی نمیماند. بهنظر میرسد با این ساختاری که در عرصه فرهنگ مواجه هستیم، اندیشهورزی در کتاب و مطالعه در سطح تصاویر و ایماژهای فانتزی تقلیل مییابد. پیشنهاد و راهکار دقیق من، تغییر در ساختارهای سیاستگذارانه است.
این نویسنده و فعال حوزه نشر گفت: جامعه مدنی استان بوشهر در دهه 90 متاسفانه در بند فضای جذاب و تخدیرکننده شبکههای مجازی گرفتار و تقریبا از درون تهی شد. کتابها غالبا درباره فرایندهایی در واقعیت به خلق معنا پرداختهاند؛ اما غالبا افرادی در فضای مجازی، درباره امور فانتزی و خیالی دست به تولید متن زدهاند محتواهایی جذاب و در عین حال، تخدیرکننده. به نوعی فضای مجازی افیون نخبگان جامعه شده است. در این شرایط، مسائل و معضلات واقعی در سطح جامعه و فرهنگ مردم تبدیل به ایماژ و تصاویر خیالی شده و عملا مشکلات و معضلات همانطور باقی میماند و حل نمیشود و صرفا تصاویری بیخود و بیجهت به خورد مصرفکننده داده میشود. این فرایندی است که در طول این یکدهه، باعث شده که جامعه مدنی در استان بوشهر از کارکرد اجتماعی و فرهنگی خود فاصله بگیرد و از همین رو نیازی به کتاب و مطالعه احساس نکند.
وی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه نبود اتحادیه ناشران در بوشهر چه ضربهای به ناشران استانی زده است، توضیح داد: بیشک هر چقدر که فعالیتها در یک حوزه پیچیدهتر شود، نیاز به تقسیم کار و وجود اصناف و شوراهای هماهنگی و مشارکتی بیشتر میشود. قطعا ضرورت ایجاد اتحادیه ناشران در استان بوشهر وجود دارد و در اینجا میتوانم این را هم ذکر کنم که جناب سیدقاسم یاحسینی، نویسنده و تاریخپژوه معاصر جنوبی در چندین نوبت از اهمیت و ضرورت تشکیل اتحادیه ناشران استان بوشهر بحث به میان آورده است که میشود به آن جامه عمل پوشاند. این ضرورت از آنجایی برمیآید که در طول دوسه سال اخیر، بهطور خاص شاهد ظهور نسلی جدید از ناشران در استان بوشهر هستیم که در مسیر بهروز بودن و ایدههای تخصصی، قرار گرفتهاند و پیوندهایی هم با دیگر ناشران و مجموعههای فرهنگی در سراسر ایران برقرار کردهاند. بنابراین بهنظر میرسد که برآمدن این نسل نو از ناشران در استان بوشهر، فرصت بسیار خوبی را برای تشکیل اتحادیه ناشران استان بوشهر به دست داده است. از اینرو، از همه همکاران ناشرم در سطح استان بوشهر درخواست دارم که در یک اقدام و عمل مشترک، اتحادیه ناشران استان بوشهر را برای سال نو تشکیل دهیم.
حساممقدم در پایان یادآور شد: انتشارات «هامون نو» با توجه به نیاز جامعه امروز در سال 1400 عناوین متعددی در زمینه جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی، مطالعات تاریخی، مطالعات زنان و مطالعات جامعه مدنی منتشر کرده است و برای نشان دادن ظرفیت مستعد استان در حوزه نویسندگی تلاش کردیم تا با ارتباط با مرکز پخش و توزیع سراسری کتاب، اغلب کتابها را با شمارگان 200 نسخه منتشر و بیشتر در سطح ملی توزیع شوند؛ چراکه در سطح محلی و استانی با معضل مخاطب مواجه هستیم!
حال یار مهربان در بوشهر خوب نیست
در ادامه این گزارش و برای سنجش چند و چون وضعیت کتابخوانی در بوشهر و بررسی علل کتابنخوانی آنها خبرنگار ایبنا با یکی از شهروندان بوشهری گفتوگو کرده است.
مژده پاینده، فعال رسانه درباره میزان مطالعه روزانه خود به ایبنا گفت: بهطور میانگین روزانه ۴۵ دقیقه مطالعه دارم. عوامل بازدارنده در حوزه کتابخوانی برای من مشغله و وقت کم است. با توجه به اینکه مدت زمان زیادی کار میکنم، خستگی ذهنی موجب میشود، نتوانم با فراغ بال و آرامش مطالعه کنم. به همین دلیل معمولا زمانی کوتاه قبل از خواب، خود را مکلف به مطالعه میکنم و آخر هفتهها با مطالعه بیشتر سعی در جبران روزهای گذشته دارم. اگرچه باز هم کافی نیست و گاهی مطالعه یک کتاب ماهها زمان میبرد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا از تعداد کتابفروشیهای بوشهر و کیفیت خدماترسانی آنها در حوزه کتاب راضایت دارد یا خیر؟ بیان کرد: خیر؛ چون تعداد کتابفروشیهای شهر کم است و معمولا برای پیدا کردن یک کتاب یا کتابی از انتشارات خاص باید به چندین کتابفروشی سر زد. کتابهای دست دوم هم که اصلا در بوشهر پیدا نمیشود، مگر کتابهای کمکدرسی برای دانشآموزان و کتابهای دانشگاهی که آن هم تنها محدود به یک کتابفروشی است.
پاینده همچنین در پاسخ به سوال دیگری که آیا به آخرین دادههای مرکز آمار ایران مبنی بر اینکه بوشهر در آخرین رده سرانه مطالعه کشور قرار دارد، موافق هستید، گفت: گرچه از شیوه این آمارگیری اطلاعی ندارم و نمیدانم آیا با استاندارهای بینالمللی انجام شده یا خیر، اما اگر سرانه مطالعه ارائه شده با تعریف شاخص جهانی یعنی تنها مطالعه کتاب (آن هم از نوع غیردرسی) و نه مطبوعات و سایتهای اینترنتی و مجازی بوده باشد، باید بگویم بله، موافق هستم. حتی آمار ارائه شده را خوشبینانه میبینم؛ چراکه آنچه بهطور میدانی مشاهده و برداشت میشود در بسیاری مواقع به «هیچ» نزدیک است؛ علاوهبراین آمار تولیدات فرهنگی که خود نشانهای از میزان مطالعه یک جامعه است نیز در استان بوشهر نشان میدهد، حال یار مهربان در بوشهر خوب نیست.
وی در ادامه به نبودن عزم جدی برای تبلیغ کتاب در فضای شهری بوشهر اشاره و تصریح کرد: اگرچه کتاب و کتابخوانی باید یکی از دغدغههای فرهنگی مدیریت شهری باشد؛ اما فکر نمیکنم نصب المانهای کتاب تاثیر چندانی، حداقل در وضعیت کنونی میزان مطالعه جامعه ـ بوشهر ـ داشته باشد. شرایط مطالعه در کشور و از آن بدتر در استان بوشهر، بحرانی است و عزم جدی به همراه طرحهای کارشناسی شدهای را میطلبد. اگر قرار بود با چنین اقداماتی وضعیت بهبود مییافت، آن زمان که بوشهر را پایتخت کتاب ایران شد، باید این اتفاق میافتاد.
پاینده در پایان با اشاره به حوزههای مورد علاقه خود برای مطالعه توضیح داد: اگرچه علاقهمند به حوزههای ادبیات، داستان، علوم اجتماعی و فلسفه و عرفان هستم؛ اما خود را محدود به مطالعه یک حوزه خاص نکردهام و سعی میکنم با توجه به نیازهایم مطالعه با موضوعات مختلفی داشته باشم.
از دید کارشناسان حوزه کتاب، بدونتردید تبدیل کتابخوانی به گفتمان رسمی استان، نیاز به مدیریت فرهنگی و تدبیر سیاستهای کارشناسیشده، مبتنی بر روحیه و ذائقه مخاطب بوشهری دارد. بههر حال، فرهنگ چیزی نیست که ساخته شود، بلکه براساس کنشها و شرایط اجتماعی و خِرد جمعی شکل میگیرد. بنابراین باید برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی، شرایط لازم و ساختارهای استاندارد با تکیه بر کنش و رفتارهای فرهنگی بخردانه ایجاد شود و عزمی همگانی شکل بگیرد؛ زیرا با اجرای چند طرح فصلی و جزیرهای عمل کردن برخی دستگاههای متولی حوزه کتاب نمیتوان انتظار معجزه داشت و مردمی که گاهی در تامین نان شب خود ماندهاند، به کتاب جذب کرد.
نظر شما