جواد کاموربخشایش مطرح کرد:
ادبیات دفاع مقدس در مرحله ارتقای سطح کیفی و کمی است/بیم تحریف روایتها وجود دارد
جواد کامور بخشایش در نشستی که امروز 23 اردیبهشتماه در غرفه انتشارات سوره مهر برگزار شد، ضمن معرفی تازهترین اثرش با عنوان «تلخی رهایی»، گفت: به نظر من ادبیات دفاع مقدس به مرحله ارتقای سطح کیفی و کمی رسیده است، اما بیمی که در این زمینه وجود دارد تحریف این روایتها است که ما به عنوان نویسنده باید در جهت مستندنگاری روایتها تلاش کنیم.
«تلخی رهایی» روایتی از زندگی علی بیگلری، رزمنده دفاع مقدس است که در سال 1365 اسیر و زندانی زندان رژیم بعثی عراقی شد. او در سال 1368 برای نجات خود و با وعدههایی به سازمان مجاهدین خلق پیوست که سالها بعد از آن از این سازمان جدا شد. این کتاب راوی روزهای سخت اسارت و مجادله برای رهایی و پس از آن است.
برگزاری نمایشگاه کتاب تهران بعد از دوسال از موضوعاتی بود که کامور بخشایش در جمع اهالی رسانه و مخاطبان این نشست با اشاره به آن گفت: نمایشگاه به عنوان یک اتفاق فرهنگی لازم است هرسال چندین بار تکرار شود. با توجه به برنامهریزیهایی که در حوزه فرهنگی اتفاق میافتد این رویداد در ایران یکبار در سال رخ میدهد و تأخیر چندساله آن آسیب جدی به حوزه فرهنگ، اقتصاد، چاپ و نشر وارد میکند.
او گفت: در این چند روز که نمایشگاه آغاز شده است احساس میکنم شرایط خوبی است و استقبال خوبی از جانب مردم، ناشران و نویسندگان شده است. ناشران امسال کتابهای زیادی را به نمایشگاه آوردند. امیدوارم این استقبال تا پایان نمایشگاه همراه باشد و شور و حال بهتری در نمایشگاه کتاب ایجاد شود. این شور و حال قطعا در تحول فرهنگی کشور تاثیرگذار است؛ یعنی هرچقدر کتاب به مخاطب برسد از طرف دیگر شور ناشر، نویسنده و فعالان این حوزه بیشتر خواهد شد و این اتفاق خوبی است.
وی با بیان اینکه «تلخی رهایی» از متفاوتترین آثار ادبیات پایداری است، عنوان کرد: این تفاوت از آن جهت است که ما تا به حال چنین شخصی را نداشتیم. شخصی که سالها در اسارت بعثیها، چهارده سال در اسارت اردوگاه اشرف و یکسال هم در اسارت زندان ابوغریب باشد و پس از آزادی و ورود به ایران، تلخیهای سابقهاش را تحمل کند. این فرد سراسر زندگیاش تلخی بوده است. انتخاب این عنوان برای کتاب نیز به همین دلیل است. او به امید رهایی تلاش کرده است، اما پس از رهایی باز هم با تلخی روبرو میشود. من به واسطه پژوهشهایی که در ادبیات اسارت دارم درمورد او اطلاعاتی داشتم اما دسترسی به او سخت بود. سال 1393 اولین دیدار من با شخصیت اصلی قصه بود. ایشان از روایت خاطره امتناع میکردند. سه سال طول کشید تا به شرایطی برسیم که بپذیرند و در نهایت ماحصل تلاشمان کتاب «تلخی رهایی» است.
پایان باز برای داستانی که ادامه دارد
عنوان کتاب هم از موارد دیگری بود که کاموربخشایش دربارهاش گفت: درست است که نام کتاب «تلخی رهایی» است، اما انتهای کتاب را به صورت پایان باز قرار دادیم به این نیت که همچنان راوی و مخاطب امیدوار به اتفاقات جدید باشد. امیدوارم مسئولان مربوطه عنایت ویژهای به این شخص داشته باشند و ایشان بتوانند تلخیهای گذشته را از یاد ببرند. این سرنوشت برای او مقدر شده بود و برای جمهوری اسلامی نیز مفید است که یک شخص از دل سازمان مجاهدین خلق بیرون کشیده شدهاست و شعار این سازمان را که مدافع حقوق بشراست زیر سوال میبرد. این شخصیت یک قربانی گروهک است و به طور مستقیم، دقیق و بدون اغراق اتفاقات درون سازمان و اردوگاه را روایت میکند. او قربانی یک نفاق است.
کاموربخشایش همچنین درمورد بازخوردهایی که از مخاطبان تا امروز گرفته، بیان کرد: دوماه است که کتاب منتشر شده و در این دوماه هم تأثیراتی گذاشته است و افراد مختلفی با بیگلری گفتگو کرده و وعدههایی دادند. برخی افراد از ما دعوت به عمل آوردند که یکی از آنها برنامه «دعوت» است. خوانندههای اینگونه آثار هم استقبال خوبی داشتند و ما حتی صفحه اینستاگرامی با نام کتاب باز کردهایم.
وی در ادامه درمورد تبدیل این اثر به فیلم یا سریال گفت: با توجه به تکنیک روایی که در کتاب به کار بردهام قابلیت تبدیل شدن به فیلم یا سریال را دارد و با توجه به اینکه ما که از لحاظ سیاسی همچنان با سازمان مجاهدین خلق درحال جنگ هستیم، این فرد به عنوان یک قربانی نفاق میتواند مؤثر باشد. من از جامعه هنری میخواهم که این کتاب را مطالعه کنند و اگر شرایط مساعد بود یک اثر نمایشی از این کتاب خلق شود. درست است کتاب اثرگذار است، اما تأثیری که فیلم و رسانه در ذهن مخاطب دارد، احتمالا کتاب نداشته باشد. من دوست دارم اتفاق مثبتی برای زندگی شخص آقای بیگلری رخ دهد، چون تلخی این رهایی همچنان با ایشان همراه است و هنوز اتفاق خوشایندی برایشان رخ نداده است. ما باید تلاش کنیم که او را به زندگی عادی برگردانیم.
بیم از تحریف روایتها
یکی دیگر از نکاتی که دراین نشست مطرح شد، بیمها و امیدها در ادبیات دفاع مقدس بود که او در پاسخ به سؤال یکی از حاضران در خصوص آن بیان کرد: به نظر من ادبیات دفاع مقدس به مرحله ارتقای سطح کیفی و کمی رسیده است اما بیمی که در این زمینه وجود دارد تحریف این روایتها است. ما به عنوان نویسنده باید در جهت مستندنگاری روایتها تلاش کنیم. چراکه میتواند پایهای برای نوشتن رمان و یا ساخت اثر نمایشی باشد. بنابراین نوشتن اینگونه کتابها مستلزم توانایی در پژوهش و مستندنگاری است.
وی افزود: من برای روایت با بیگلری بسیار سفر رفتهام و با او زندگی کردهام زیرا من با راویهایم زندگی میکنم تا آنها را بشناسم و کتاب را طوری تدوین کنم که به شخصیت راوی نزدیک باشد. منظر دوم مستندنگاری است که سعی میکنم با افراد مرتبط با راوی نیز ارتباط برقرار کنم تا آنها را نیز بشناسم و صحت روایات تعریف شده را نیز بسنجم. چراکه ما تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری را ترکیب میکنیم. این دو، شباهتشان این است که هردو شاخهای از علوم اجتماعی هستند و مسیرشان یکی است اما تفاوتهایی نیز دارند که برخی از دوستان تلاش دارند مرز بین تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری را از بین ببرند. خاطرهنگاری پژوهش گسترده ندارد اما اکنون ما در خاطرهنگاریهایمان هم پژوهشهای گسترده داریم. در تاریخ شفاهی یک اتفاق و یا عملیات مورد بحث است اما خاطرات اغلب درمورد افراد است. حسنی که خاطرهنگاری دارد این است که با زبان ادبیاش ماندگاری و تأثیر بیشتری هم دارد. برقراری ارتباط با راویان هم از مواردی است که اهمیت زیادی در شکلگیری این دست آثار دارد، موضوعی که این نویسنده دربارهاش گفت: من باید با افراد ارتباط برقرار کنم و به همین دلیل سفارشی نمینویسم چون در سفارشینویسی کار اجبار تلقی میشود. زیرا اگر ارتباطی نباشد اثر خوبی از آب درنمیآید و جواب نمیدهد. آثار سفارشی اغلب به هدر میروند و مدتی پس از انتشار هم دیگر اثرگذاری ندارند.
کامور بخشایش در پایان از انتشار اثر جدیدش خبر داد و گفت که اثر تازهای در راه دارد که با فضای آثار قبلیاش متفاوت است.
نظر شما