برخی از کارشناسان نسخههای خطی بر این باورند که بازار نشر ایران همانند عرصه تالیف و تدوین کتب منظم نیست و در آن بیقانونیهایی صورت میگیرد، به گونهای که باتوسل به قوانین و مقررات موجود نمیتوان به اصلاح آن پرداخت. حقوق دستاندرکاران این عرصه بهویژه مولفان و ناشرانی که در کار تالیف و نشر رنج بسیار بردهاند و به پاداش زحمات و کوشش خود اعتباری شایسته یافتهاند پایمال میشود. بازار آثار متون کهن نیز این سالها از این اتهام مبری نبوده و بسیاری که در زمینه کتابهای خطی کار میکنند اعتقاد دارند بیشترین کتابسازی در این زمینه صورت میگیرد عدهای ناشر روی کار آمدهاند که صرفا اثر را کپی و یا آن را تایپ میکنند و به مخاطبان خود ارائه میدهند.
نمایشگاه بینالمللی از بهترین مکانهایی است که میتواند باب آشنایی ناشر، مولف و مصحح را فراهم کند و اثر مهم و مفید وارد جامعه کند. اما آیا در زمینه نسخههای خطی چه راهکارهایی را ارایه کرده است؟
سید صادق حسینی اشکوری، رییس مجمع ذخائر اسلامی در پاسخ به این پرسش که چاپ دیجیتال منتقدهایی دارد و بعضا برخی افراد این نوع چاپ را کتابسازی میدانند؟ بیان کرد: بسیاری از چاپ دیجیتال ما چاپ واقعی نیست و کپیبرداری است؛ اما مهمترین رسالت کتاب انتقال اندیشه است که من در حوزه نسخههای خطی کار کردهام درک میکنم چاپ دیجیتال شاید کیفیت نداشته باشد اما مطلب همان مطلب است با این اختلاف که شمارگان بسیاری از نسخههای ما به ده تا هم نمیرسد و همان دهتا در سطح کتابخانه به خوبی حفظ میشود.
او افزود: کتابسازی ربطی به کتابهای دیجیتال ندارد؛ حتی مایی که اسناد را منتشر کردهایم بسیاری میگویند کتابسازی کردهایم. اما اگر به جای من دانشگاه ژاپن و یا دانشگاهی در آلمان یا آمریکا این اثر را منتشر کرده بود آیا آن را کتابسازی مینامیدند. برای مثال کتابخانه واتیکان 100 جلد اسناد را چاپ کرد بسیاری از آن تقدیر میکنند اما همین که منِ اشکوری منتشر کنم کتابسازی میشود. انتشار اسناد درجههای مختلف دارد؛ یک بخش آن آلبوم؛ بخشی سند با زیرنویس، بخش آن بازسازی اسناد، بخش دیگر بازخوانی و تحلیل است و همه اینها ارزشهای خودش را دارد و هیچکدام کتابسازی نیست؛ کتابسازی یعنی کپیپیست کنید و ارزش کار دیگران را به نام خود منتشر کنیم و این کتابسازی چه ارزشش یکی باشد و چه دهتا و چه هزارتا فرقی نمیکند.چاپ دیجیتال را میگویند راحتتر است و هزینه کمتری میشود و کتابسازی میشود ولی این بستر مانند بسترهای دیگر میتواند مفید استفاده شود و مفید استفاده نشود. برای مثال بسیاری پایاننامه میفروشند و بسیاری پایاننامه مینگارند. این بستر فراهم شده برای کسی که کار واقعی میکند بهترین کار را بکند. در تمام دنیا چاپ دیجیتال در شمارگان ده یا بیست منتشر میشود. در نمایشگاه کتاب تهران زمانی که از بعضی منتقدان میپرسید چرا به نمایشگاه «نه» میگویید؟ میگویند چون رانت است و در این مواقع بهتر است جلوی رانت گرفته شود. اما واقعیت این است که به این اتفاق بزرگ فرهنگی نمیتوان بیتوجهی کرد. برای مثال در این نمایشگاه چند قرارداد کاری بستم تا کتاب من را ببینند و آشنا شویم. این جز نمایشگاه کجا اتفاق میافتد؟
به گفته این پژوهشگر نمایشگاه فرانکفورت بخش خرید نداشت اما بعد از بیماری کرونا، فرانکفورت این بخش را هم اضافه کرد. ما ورود کپیرایت نداریم و اگر مشکل کپیرایت حل شود نمایشگاه بهترین بستر است که آشنایی مصحح با ناشر رخ دهد.
اشکوری در مقایسه نمایشگاه فیزیکی کتاب با نمایشگاه مجازی بیان کرد: اینها دو فاز متفاوت است؛ برای مثال مانند این است که یک کتاب در حوزه فلسفه را با کتاب در حوزه فقه مقایسه کنیم، در حال حاضر هر دو لازم است؛ بسیاری از ناشران به نمایشگاه از منظر فروش نگاه میکنند و بسیاری از منظر افراد نگاه میکنند؛ اتفاقهایی که در نمایشگاه فیزیکی رخ میدهد و ما میبینیم و بسیاری کتابهایی را پیدا میکنند و چه بسا خریداری نکنند؛ برای مثال کتابی را مییابیم که جرقهای داشته باشد. من وارد مسائل اقتصادی نمیشوم. کتاب بسیار گران است و وضعیت اقتصادی درباره کتاب روز به روز بدتر میشود ولی از زمانی که چاپ دیجیتال آمده است یک اتفاق درباره کتاب افتاده است. اگر چاپ دیجیتال نبود امثال ما که در زمینه نسخ خطی و میراث مکتوب کار میکنیم باید الان باید تعطیل میکردیم. از زمان چاپ دیجیتال عناوین ما بیشتر شده است. البته کتاب گران شده و مخاطبهایی کم شده است
یادآور میوشود مجمع ذخایر اسلامی امسال 187 عنوان بیش از 200 جلد در سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شرکت کرده است.
تعداد مصححان واقعی کم است!
سید حسین عابدینی، مدیر انتشارات «سفیر اردهال» نیز در گفتوگو با ایبنا درباره توجه به آثار و نسخ خطی در نمایشگاه کتاب تهران اینگونه میگوید: حوزه نسخههای خطی و متون به دلیل اینکه مخاطب خیلی کم دارد بحث درآمدزایی در آن پایین است و تولید محتوا چه در زمینه ترجمه نسخههای خطی و چه تصحیح نسخههای خطی و یا چاپ آن هزینه سنگینی دارد و مخاطب که کم باشد تعادل بین تولید و محتوا و فروش را پایین میآورد.
او در پاسخ به این پرسش که مشکلی بر سر راه نسخهها و مصصحان وجود دارد، چیست؟ هماکنون پیدا کردن نسخهها آسانتر شده است و اغلب کتابخانهها به این نتیجه رسیدند که اجازه اسکن کردن و کپی کردن نسخهها را به کسانی که در این زمینه کار میکنند بدهند ولی مصحح خوب و یا مترجم خوب کم است و به تعداد انگشتان یک دست نمیرسد. چون تعداد مصحح کم است انجام تصحیح یک نسخه به مشکل میخورد و اگر قرار است نسخهای خوب تصحیح نشود بهتر است انجام نشود. مصححانی که در این زمینه هستند هزینههای بالایی دارند و دو سه سال طول میکشد به نتیجه برسند و به همین تعداد نسخههای خطی به همین اندازه کم می شود.
عابدینی در پاسخ به این پرسش که مشکل دیگری که وجود دارد این است که تصحیح متن با تایپ اشتباه گرفته شده است. نظر شما در این باره چیست؟ گفت: تعداد مصححان واقعی کم است. تصحیح یعنی اینکه نسخهای را برای ده قرن گذشته پیدا کنید همزمان با آن نسخه، نسخه بدلهای آن را بیابیم نسخهها را کنار هم بگذاریم و از بین بهترین نسخه را تصحیح کنیم در حالیکه مصحح باید هم به خطوط مختلف آشنایی داشته باشد، اما هم اکنون مصححی که به زمان مولف و کسی که علم را داشته باشد خیلی کم است. ما آخرین کاری که انجام دادیم «ذخیره خوارزمشاهی» بود _ که با اینکه هزار سال از انتشار کتاب میگذرد _ یک تصحیح کامل روی آن صورت نگرفته بود.
مدیرعامل انتشارات سفیر اردهال در پاسخ به این پرسش که جملهای گفته میشود که تصحیح متن به کتابسازی نزدیک شده است، تا چه اندازه این موضوع را قبول دارید؟ عدهای به لحاظ اهمیت نسخههای، نسخهای را تایپ کردهاند و نام آن را تصحیح گذاشتهاند. به مخاطبان خود پیشنهاد میدهیم که کتابی را انتخاب کنند که زمان برده است. فارغالتحصیلان تاریخ علم و زبان و ادبیات فارسی نیاز دارند که کتابی به نامشان ثبت شود اغلب به این قضیه روی آوردهاند که کتاب را مثل اصل نسخه تایپ میکنند که نام آن تصحیح نیست.
او مشکل اصلی ناشران تخصصی متون را تامین هزینه دانست و گفت: مشکل اصلی ما تامین هزینه این کارها است و قسمتهایی مانند معاونت فرهنگی از این موضوع حمایت جدی نمیکنند و یکی دلایل آن است این است که کارشناسی ندارند که متوجه شود این کار چقدر زمان و هزینه برده و اهمیت آن چقدر است.
کیانوش بیرانوند، مدیر انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی نیز در گفتوگو با ایبنا در این باره بیان کرذ: در این مدتی که ما نسخههای خطی را منتشر کردیم اقدامات مثبتی انجام شد که بسیار موثر است، ولی مسئلهای که وجود دارد در احیای نسخهها به آن توجه نمیشود؛ گاهی نسخههای خطی به 10 جلد میرسد اما همه آن مطالب برای برگرداندن مناسب نیست؛ یعنی تصحیح نسخه ابتدا به ساکن بر این اساس قرار بگیرد که قسمتهای مفید نسخه برگردان شود. قسمتهای مفید تاریخی باید بازگردان و بعد بر آن تحشیه زده شود. متاسفانه در سالهای اخیر مصححان تصحیح را با تایپ اشتباه گرفتهاند و خط دستی را به تایپی تبدیل و گاهی متن را صرفا رونویسی میکنند.
او افزود: اینکه نقطهای اضافه یا کم شود تصحیح نیست، باید به وقایع تاریخی اشاره شود و برای روشن شدن مطلب مصحح باید درباره وقایع تاریخی بنویسد. اصولا مصححان اطلاعی در این باره ارائه نمیدهند و چندین سال گذشته حوزه نسخههای خطی مورد استثمار افراد کتابساز قرار گرفته است. به خاطر اینکه بگویند ما تالیفات زیادی در زمینه نسخههای خطی داشتهایم که صرفا برگردان شده است. مصححان تنها ویرایش کردهاند و هیچ گونه تعلیقات مفیدی بر آن زده نشده و اینکه اطلاع زیادی از وقایع رخ داده در کتاب ندادهاند. مصححی را میشناسم که نسخهای از هندوستان آورده بود حتی اسم شهر برایش آشنا نبود.
بیرانوند با بیان اینکه تصحیح متون بازاری برای کتابسازیهاست، گفت: مصححان باید مسائل غیر ضروری را حذف کنند و گاهی یک نسخه 1000 صفحه در 200 صفحه انجام شود تا مردم خریداری کنند.
رییس انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران در پاسخ به این پرسش که استقبال از سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب چگونه است؟ گفت: استادان از این دسته از کتابها استقبال میکنند به دلیل اینکه این آثار به عنوان کتاب مرجع محسوب میشوند و ما به عنوان کتاب مرجع آن را تولید میکنیم.
او با اشاره به نکات مثبت چاپ دیجیتال در انتشار نسخ خطی بیان کرد: چاپ دیجیتال برای انتشار این نسخ مفید است اما کیفیت خوبی ندارد و بعد از مدتی از بین میرود و ماندگاری افست را ندارد. قابلیت تکثیر بالا نمیرود و همان ریسوگرافی به زبان ساده است. با این وسیله گاهی نسخهای تکرار مکررات است و صرفا برای رزومهسازی است. متاسفانه به واسطه این تصحیحها بساط تالیف برچیده شده است. برای مثال فردی مانند زندهیاد ستوده شمال ایران را نقطه به نقطه رفته بود و در قالب کتاب منتشر کرده است. امروز هیچ کس زیر بار چنین زحمتی نمیرود. امروز ما چسب، کاغذ قیچی شده است.
به گفته بیرانوند، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران «رسالههای منصوب به بوعلی» را تجدید چاپ و کتاب «جغرافیای نهاوند» را برای نخستینبار ارایه کرده است.
وظیفه نمایشگاه کتاب در مبارزه با کتابسازی چیست؟
فعالیت پختهخواران و کتابسازان اگر به روال فعلی ادامه یابد کار نشر نسخههای خطی سامان نخواهد یافت. مولفان و آفرینندگان آثار اصیل هنری در فضای ایجاد شده از عهده رقابت با این گروه بر نمیآیند. جای تردید نیست که امروز با توجه به اوضاع اقتصادی نامطلوب، گروهی از پدیدآورندگان و مترجمان تنها از طریق آفرینش کتاب، ترجمه و تصحیح متون امرار معاش میکنند. در نتیجه وسوسه کتابسازی برای رسیدن به حق التالیف سریعتر در آنان نیز ایجاد میشود. و این البته حق طبیعی آنهاست، لیکن لطمهای که از این راه بر فرهنگ ما و سیر طبیعی گسترش علوم و فنون در ایران وارد میآید سنگین است و به آسانی قابل جبران نیست و در این بین مکانهایی مانند نمایشگاه کتاب تهران بزرگترین رسالت را در حال اینگونه مشکلات بر عهده دارد.
نظر شما